ریجمن و همکاران[۸۷] (۲۰۰۷) به بررسی رابطه بین شاخص توده بدن با بروز و گسترش عارضه استئوآرتریت در زانو و لگن ۳۵۸۵ سالمند در رده سنی ۵۵ به بالا از طریق رادیوگرافی پرداختند که تعریف گسترش بیماری بصورت کاهش در فضای مفصلی در این دو بخش عنوان شد. نتایج نشان داد: (BMI>27) بزرگتر با پیشرفت استئوآرتریت زانو ارتباط نزدیکی داشته اما رابطه معناداری با استوآرتریت در استخوان لگن مشاهده نشد (بارتل، ۱۹۹۷).
دبورا و همکاران[۸۸] (۲۰۰۷) تاثیر تمرینات ترکیبی به مدت ۱۲ هفته و سه جلسه در هفته را بر بهبود عملکرد جسمانی و کینماتیک مفاصل حین راه رفتن شامل زاویه مفاصل و دامنه حرکتی آنها که مرتبط با فاکتورهای سقوط در زنان سالمند ساکن در آسایشگاه میباشد را مورد بررسی قرار داد که در نهایت یک بهبود فدرت در اندام تحتانی همراه با کاهش قابل توجه در زمان راه رفتن در مسیر مورد نظر مشاهده شد در رابطه با کینماتیک راه رفتن نیز در مرحله میانه نوسان زاویه ران، زانو و مچ پا به سمت فلکشن تغییر کرد، زاویه پلانتار فلکشن مچ پا در مرحله جدا شدن پنجه افزایش یافت. دیگر پارامترهای راه رفتن تغییر قابل توجهی نسبت به قبل از تمرین نداشتند (گریگ و همکاران، ۲۰۰۰).
کااو و همکاران[۸۹] (۲۰۰۷) اثر یک برنامه تمرینی ۱۲ هفتهای را روی عملکرد بدنی و کینماتیک راه رفتن (شامل: زاویه مفاصل و دامنه حرکتی مفصل) در زنان سالمند که وابسته به فاکتورهای خطرساز برای سقوط و زمین خوردن میباشد و همراه با تاکید زیاد بر روی تعادل، قدرت عضلانی و توانایی راه رفتن، بررسی نموده و نتیجه گرفتند که در مرحله حمایت دوگانه زاویه مفصل زانو و ران به سمت فلکشن تغییر کرده همراه با افزایش دامنه حرکتی مفصل مچ پا و زاویه پلانتار فلکشن آن در مرحله جدا شدن پنجه پا. با این حال سایر پارامترهای را رفتن تغییرات قابل ملاحظهای نسبت به حالت مرجع نداشتهاند (هرودا و همکاران، ۲۰۰۳).
گریبّل و هرتل[۹۰] (۲۰۰۳) نیز در مطالعه ای نقش نوع پا، قد، طول پا و اندازۀ دامنۀ حرکتی را روی فواصل اجرای تست تعادلی ستاره بررسی کردند. آنها تفاوت معنی داری بین نوع پا با دامنۀ حرکتی و فواصل اجرایی تست تعادلی ستاره نیافتند، ولی رابطۀ معنی داری بین قد و طول پا با مسافتهای دسترسی وجود داشت (گورالنیک و همکاران، ۱۹۹۳).
کیمورا[۹۱] و همکاران در سال ۲۰۰۷ در مطالعه ای با عنوان تاثیر سالمندی بر الگوهای راه رفتن افراد سالم سالمند دریافتند که طول گام افراد سالمند بطور معنی داری کوتاهتر از افراد جوان میباشد و این افراد با سرعت پایین تری راه میروند، اما هیچ تفاوت معنی داری در زمان سیکل راه رفتن و زمان نسبی فاز استقرار در بین دو گروه مشاهده نکردند (رابستین و همکاران، ۱۹۹۴).
پروزای[۹۲] و همکاران نیز در سال ۲۰۰۵ دامنه حرکتی کمتر مفاصل مختلف اندام تحتانی، طول گام کوتاهتر و عرض گام بیشتری را برای افراد سالمند نسبت به افراد جوان گزارش کردند (هرودا و همکاران، ۲۰۰۳).
زیجلسترا [۹۳]و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی دریافتند که طول گام و سرعت راه رفتن افراد سالمند با افزایش سن، کاهش مییابد (پاولا و لاورا، ۲۰۰۰).
کو، هاسدروف و فروسی[۹۴] (۲۰۱۰) در پژوهشی به بررسی تفاوتهای مرتبط با سن در تغییرات الگوی راه رفتن در شرایط خستگی و سرعت بالای سالمندان پرداختند. آنها به این نتیجه دست یافتند که سرعت راه رفتن با افزایش سن کاهش یافت که این کاهش بر میزان سرعت تند راه رفتن نیز تاثیر داشته و آن را در مقایسه با راه رفتن با سرعت معمولی کاهش داده است (P < 0/001) (بین و همکاران، ۲۰۰۴).
دویتا و هورتوباگی[۹۵] (۲۰۰۰) دریافتند که سالمندان سالم به طور معنی داری کار کمتری در مفاصل زانو و مچ پا در مرحله early stance در راه رفتن با سرعت مشابه در مقایسه با جوانان انجام می دهند. این تغییرات به عنوان جابجایی دیستال به پروگزیمال[۹۶] در عملکرد عصبی عصلانی تفسیر گردید (دیویتا و هورتوباگی، ۲۰۰۰).
کو و همکاران[۹۷] (۲۰۰۹) در مطالعه ای به مکانیسم هزینه کار طی راه رفتن معمولی مرتبط با سن پرداختند. آنها با بررسی الگوهای کنیماتیک و کنتیکی راه رفتن معمولی به دنبال تست این فرضیه بودند که الگوهای راه رفتن افراد سالمند، هزینه کار مکانیکی MWE کمتری ایجاد می کند. نتایج نشان داد بین سن و سرعت راه رفتن (خود انتخابی)، طول گام کوتاه، greater propensity of
landing flat-footed ارتباط وجود داشت. مشاهدات MWE زانو نیز نشان داد که در محور AP (آبداکشن و آداکشن زانو) در مرحله اولیه راه رفتن با افزایش سن کاهش مییافت (p < 0. 003). افزایش سن، داری ارتباط معنی داری با کاهش دامنه حرکتی ران، زانو و مچ پا بود (کو و همکاران، ۲۰۰۹).
فصل سوم
(روش تحقیق)
۱٫۳٫ مقدمه
در این فصل روش اجرای تحقیق، جامعه آماری، شیوه نمونه گیری، ویژگیهای آزمودنیها، متغیرهای تحقیق، ابزار و وسایل اندازه گیری و نحوه اجرای آزمونها و هم چنین در مورد روش و نحوه جمع آوری اطلاعات، نوع تحقیق و روشهای آماری استفاده شده برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معنی داری بحث خواهد شد.
۲٫۳٫ روش و طرح تحقیق
روش تحقیق تجربی و طرح تحقیق نیمه تجربی میباشد.
۳٫۳٫ جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش، سالمندان ۶۰ سال به بالای شهرستان یاسوج میباشند.
۴٫۳٫ نمونه آماری
تعداد ۳۷ نفر از سالمندان مرکز سالمندان رحمت شهرستان یاسوج بصورت تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند که در نهایت ۳۰ نفر آزمودنی به درستی آزمونها را به پایان رسانند و اطلاعات حاصل برای تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
۵٫۳٫ نحوه گزینش نمونهها
برای گزینش نمونههای آزمون، ابتدا طرح تحقیق برای آنها تشریح شد و سپس سوابق بیماری ارتوپدی و عصبی _ عضلانی افرادی که مایل به شرکت در تحقیق بودند، با پرسشنامهای که در پیوست ۱ آمده است، بررسی شد و افرادی که دارای عمل جراحی در مفاصل اندام تحتانی بوده و همچنین شرایط خوبی برای اجرای پروتکل تمرینی و تستهای مورد نظر نبودند از تحقیق کنار گذاشته شدند. برای اطمینان از سلامتی آزمودنیها و توانایی آنها برای شرکت و به اتمام رساندن آزمون از پرسشنامه پزشکی و آزمونهای ساده مانند km 2/0 راه رفتن، استفاده شد. از مجموع ۳۵ فردی که برای شرکت در تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفتند، ۳۲ نفر موفق به گذراندن معیارهای انتخابی برای شرکت در تحقیق شدند.
۶٫۳٫ متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل
وضعیت محدویت حرکتی زانو
متغیرهای وابسته
- تعادل ایستای افراد سالمند با چشمان باز
- تعادل ایستای افراد سالمند با چشمان بسته
- تعادل پویای افراد سالمند
- پارامترهای راه رفتن شامل:
- طول گام
- سرعت راه رفتن
- تعداد گامها در دقیقه
- پهنای گام
۷٫۳٫ ابزار جمع آوری داده ها
تست عملکردی شارپند رومبرگ[۹۸]
تست عملکردی زمان بلند شدن و رفتن[۹۹]
تست عملکردی راه رفتن و نشان گذاری با گچ
متر فنری پاور تاپ[۱۰۰] ساخت کشور چین
کرنومتر
صندلی بدون دسته
سوت
ترازو
تشک
برگ ثبت نتایج
گچ
شکل ۱-۲ : مدلی از کانال مراقبت در رادار پسیو
۱-۳- ساختار پایان نامه
در این پایان نامه در فصل دوم ابتدا به معرفی سیگنالینگ DVB-T و بررسی تابع ابهام آن و روشهای بهبود آن خواهیم پرداخت سپس در فصل سوم روشهای وفقی حذف تداخل و الگوریتمهای مربوطه معرفی و بررسی خواهد شد سپس به معرفی آشکارساز مورد نظر جهت کشف اهداف خواهیم پرداخت. در فصل چهارم نتایج شبیهسازیهای انجام شده در تولید سیگنال DVB-T و بهبود تابع ابهام آن ارائه خواهد شد و در نهایت نتایج شبیهسازیهای انجام شده جهت حذف سیگنالهای تداخل با بهره گرفتن از روشهای وفقی ارائه شده و چگونگی عملکرد الگوریتمهای مورد نظر از جهت توانایی حذف سیگنالهای تداخل و کشف اهداف مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مربوطه ارائه خواهد شد.
۲- آشنایی با سیگنالینگDVB-T و تابع ابهام آن
۲-۱- مقدمهای بر سیگنالینگ DVB-T
نیازهای تجاری برای توسعه و پیشرفت پخش دیجیتالی زمینی به سالهای ۱۹۹۴ بر میگردد. هدف در آن زمان، قابلیت دریافت سیگنال دیجیتالی زمینی توسط آنتنهای منصوب بر روی پشت بامها بود و گیرندههای متحرک درون ساختمانی و یا موبایل در اولویت نبودند. استاندارد DVB-T (پخش تلویزیون دیجیتال توسط فرستندههای زمینی) برای اولین بار توسط ETSI[8] در سال ۱۹۹۷ به صورت رسمی برای پخش دیجیتالی زمینی منتشر شد و برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ در بریتانیا به صورت عملی مورد استفاده قرار گرفت. بعد از بررسی و تحقیقهای انجام شده در این زمینه مشخص شد که به علت انعطافپذیری DVB-T، این سیستمها علاوه بر آنتنهای پشت بامی، قابلیت پوشش شبکه هایی با گیرندههای متحرک درون ساختمانی و یا موبایل را نیز دارند. در استاندارد DVB-T صدا، تصویر و سایر داده های دیجیتالی فشرده شده به روش MPEG-2[9] با بهره گرفتن از سیستم CODFM (OFDM[10] همراه با کدینگ کانال) در باند UHF[11] و VHF[12] و روی کانالهایی با پهنای باند ۵ تا ۸ مگاهرتز انتقال داده میشوند. استفاده از COFDM از آن جهت است که این سیستم با شرایط چند مسیرگی به خوبی کنار می آید. در سیستم OFDM برای ارسال اطلاعات به جای استفاده از یک فرکانس حامل از چند فرکانس حامل استفاده می شود و داده ها به صورت دیجیتالی بر روی این حاملها مدوله میشوند. در DVB-T دو انتخاب برای تعداد حاملها وجود دارد که به عنوان مودهایk2 و k8 شناخته میشوند. در مود k2 تعداد کل حاملها ۲۰۴۸ =۱۰۲۴×۲ و تعداد حاملهای فعال ۱۷۰۵ و تعداد حاملهای حاوی اطلاعات ۱۵۱۲ میباشد. تعداد حاملهای نظیر در مود k8 به ترتیب ۸۱۹۲=۱۰۲۴×۸ و ۶۸۱۷ و ۶۰۴۸ میباشد بنابراین طول FFT[13] مورد نیاز برای مودهای k2 و k8 به ترتیب برابر ۲۰۴۸ و ۸۱۹۲ میباشد. فاصله بین حاملها در هریک از این دو مود به ترتیب برابر با ۴ و ۱ کیلوهرتز است. مود k2 مناسب برای حالتهای تک ارسالی یا شبکه های ارسال کننده تک فرکانسی با فواصل پایین فرستندهها میباشد در حالی که مود k8 علاوه بر این حالتها برای شبکه های با فواصل بالای فرستندهها نیز مناسب است. مدولاسیونهای مورد استفاده در DVB-T یکی از مدولاسیونهای QPSK[14]، ۱۶QAM[15] و ۶۴QAM بوده و بسته به پارامترهای مدولاسیون و کدینگ انتخابی نرخ بیتهای ارسالی بین ۵Mbit/sec تا ۳۲Mbit/sec میباشد. در هر کشور با توجه به نیاز کاربران و مقتضیات اقتصادی پارامترهای مناسب از استاندارد DVB-T انتخاب میگردد. این پارامترها شامل پهنای باند هر کانال (۶، ۷ و ۸ مگاهرتز)، بازه زمانی محافظ (نسبتهای ۱ به ۴، ۱ به ۸، ۱ به ۱۶ و ۱ به ۳۲)، نرخ کدینگ و نوع مدولاسیون میباشد. قابل توجه است که در DVB-T با افزایش پهنای باند، انتخاب نوع مدولاسیون، افزایش نرخ کدینگ و یا با کاهش بازه زمانی محافظ مورد استفاده در فریمهای OFDM میتوان نرخ ارسال داده را افزایش داد. استاندارد DVB-T توسط بسیاری از کشورها از جمله ایران به عنوان استاندارد همگانی پخش تلویزیون دیجیتال زمینی پذیرفته شده است [۸-۱۰-۱۹-۲۰-۲۱-۲۲].
استاندارد متعاقب DVB-T که انعطاف بیشتری جهت پخش تصاویر با وضوح بالا (HD[16]) را فراهم می آورد تحت عنوان DVB-T2 شناخته می شود. در ادامه به بررسی لایه فیزیکی DVB_T پرداخته و مروری بر جزییات این استاندارد خواهیم داشت [۱۹-۲۰-۲۳-۲۴].
۲- ۲- بررسی لایه فیزیکی DVB-T
در شکل شماره ۲-۱ ساختار کلی فرستنده در سیستم DVB-T و در شکل شماره ۲-۲ همین ساختار با جزییات بیشتر نشان داده شده است [۳]. مشخص است که داده اولیه پس از عبور از مراحل مختلفی آماده برای ارسال میباشد که این مراحل در حالت کلی عبارتند از مالتیپلکسینگ، کدینگ و اینترلیوینگ ،که در دو مرحله خارجی و داخلی انجام می شود، ساخت فریم، مدولاسیون OFDM و اعمال زمان محافظ. در این بخش قسمت های مختلف این ساختار با جزییات مورد بررسی قرار خواهند گرفت [۲۵].
شکل۲- ۱: ساختار کلی فرستنده DVB-T
شکل ۲ -۲: جزییات ساختار فرستنده DVB-T
۲-۲-۱- MPEG و مالتیپلکس کانالها
با توجه به نرخ بالای اطلاعات در تلویزیون دیجیتال (شامل اطلاعات صدا و تصویر)، نیاز به روشهای فشردهسازی اطلاعات (کدینگ منابع) به شدت احساس می شود. یکی از مهمترین این روشها MPEG میباشد که کارایی بسیار مناسبی داشته و برای فشردهسازی صوت و تصویر به کار میرود. در این روش همانطور که از شکل ۲-۲ نیز مشخص است ابتدا اطلاعات مربوط به چند کانال تلویزیونی که شامل داده، تصویر و صدا میباشد به صورت جداگانه برای هر کانال به روش MPEG-2 فشرده میشوند و سپس این دنبالهها که اصطلاحاً به آنها MPEG-PS[17] نیز گفته می شود با یکدیگر مالتیپلاکس میشوند و دنباله خروجی MPEG-TS[18] را تولید می کنند. هر TS[19] دنبالهای پیوسته از بستههایی با طول ۱۸۸ بایت میباشد که ۴ بایت اول حاوی اطلاعات مربوط به header بسته بوده و مهمترین آنها بایت sync[20] (۴۷.Hex) میباشد [۱۹].
شکل۲- ۳: دنباله خروجی MPEG-2
۲-۲-۲- Splitter
در سیستم DVB-T میتوان دو رشته اطلاعات مختلف را با بهره گرفتن از تکنیکی که مرسوم به ارسال سلسله مراتبی[۲۱] است به طور همزمان ارسال نمود. ارسال سلسله مراتبی بدین معنا است که میتوان دو رشته داده را به صورت مستقل توسط یک سیگنال اما با مدولاسیونهای متفاوت ارسال کرد، برای مثال میتوان برای یک رشته داده از مدولاسیون QPSK (اولویت بیشتر) و برای رشته دیگر از مدولاسیون ۱۶QAM (اولویت کمتر) استفاده کرد. در نهایت پایداری در برابر خطا برای دو رشته داده متفاوت خواهد بود. اگرچه رشته داده با اولویت بیشتر دارای نرخ بیت ارسالی کمتر میباشد اما دارای مزیت قابلیت دریافت صحیح در SNR[22]های پایین است. حالت استفاده از مدولاسیون ۱۶QAM که همان رشته داده با اولویت کمتر است دارای نرخ بیت ارسالی بیشتری نسبت به حالت قبل بوده اما برای دریافت صحیح نیاز به SNRهای بالا دارد. به عنوان مثال میتوان از DVB-T برای ارسال سیگنال SDTV[23] و سیگنال HDTV[24] بر روی یک حامل مشترک استفاده کرد. در این حالت در گیرنده در صورتی که کیفیت سیگنال دریافتی به اندازه کافی بالا نباشد به علت پایدارتر بودن سیگنال SDTV، این سیگنال دیکد می شود و در غیر این صورت میتوان سیگنال HDTV را دیکد نمود [۱۹].
۲-۲-۳- Scrambler
بعد از کد کردن اطلاعات منبع، بستههای MPEG تولید شده وارد بلوک scrambler شده و همبستگی بین داده ها با رندوم کردن ترتیب و چیدمان بایتهای اطلاعاتی از بین میرود. شکل ۲-۴ ساختار scrambler/descrambler مورد استفاده را نشان میدهد.
شکل ۲-۴: ساختار scrambler در DVB-T
همان طور که مشاهده می شود چند جملهای مولد دنباله باینری شبه تصادفی (PRBS[25]) در این scrambler به صورت X14+ X15+1 تعریف می شود و shift register مورد استفاده با دنباله ۱۰۰۱۰۱۰۱۰۰۰۰۰۰۰ مقدار دهی اولیه می شود و لازم به ذکر است که این مقدار دهی باید به فاصله هر ۸ بسته MPEG تکرار شود. برای تامین توانایی مقدار دهی اولیه سیگنال برای descrambler، بایت همزمانسازی (sync) رشته MPEG-2 مربوط به اولین بسته ارسالی از گروه ۸ بسته ارسالی به صورت بیت به بیت از ۴۷Hex به B8Hex ( ) تبدیل می شود و این امر در ابتدای هر ۸ بسته تکرار می شود. اولین بیت در خروجی مولد دنباله باینری شبه تصادفی باید به اولین بیت (MSB[26]) از اولین بایت داده که به دنبال بایت (B8Hex) آمده است اعمال شود. برای حفظ مابقی توابع همزمانی، ارسال بایتهای sync در دیگر ۷ بسته ارسالی ادامه مییابد اما به نحوی که خروجی دنباله باینری شبه تصادفی disabled بوده و این بایتها غیرتصادفی باقی بمانند، به همین دلیل طول دنباله باینری شبه تصادفی مطابق شکل ۲-۵ برابر با ۱۵۰۳ بایت میباشد [۱۹].
شکل ۲-۵: فرمت دنباله خروجی scrambler
۲-۲-۴- کدینگ و اینترلیوینگ خارجی
کدینگ و اینترلیوینگ خارجی بر روی بسته ورودی اعمال می شود (شکل ۲-۳). ابتدا کدینگ و سپس اینترلیوینگ انجام می شود. برای انجام کدینگ خارجی، کدینگ RS(204,188,t=8)[27] که درواقع نسخه مختصر شده RS(255,239,t=8) میباشد بر روی تمام بستههای ارسالی (۱۸۸ بایتی) اعمال می شود. این کدینگ بر روی بایت sync نیز باید اعمال شود (چه به صورت ۴۷HEX باشد چه به صورت B8HEX).
توجه: کدینگ RS(204,188,t=8) دارای طول ۲۰۴ بایت و بعد ۱۸۸ بایت بوده و دارای قابلیت تصحیح حداکثر ۸ بایت خطای رندوم از ۲۰۴ بایت دریافتی میباشد.
چندجملهایهای مولد کد و مولد میدان در این کدینگ به صورت زیر تعریف میشوند:
برای پیادهسازی کدینگ مختصر شده میتوان ۵۱ بایت تماماً صفر در ابتدای بستهها، قبل از بایتهای اطلاعاتی، در ورودی رمزگذار RS(255,239,t=8) اضافه کرد. بعد از اعمال کدینگ بدون توجه به این ۵۱ بایت صفر باید مراحل را ادامه داد. شکل ۲-۶ فرمت دنباله ارسالی بعد از انجام کدینگ خارجی را نشان میدهد.
شکل ۲- ۶: دنباله ارسالی بعد از کدینگ خارجی
در ادامه اینترلیوینگ خارجی (convolutional interleaving) با عمق ۱۲ به صورت بایتی مطابق شکل ۲-۷ بر روی بستههای کد شده انجام می شود. اینترلیور شامل ۱۲ شاخه میباشد که هر شاخه jام باید به صورت یک شیفت رجیستر First-In, First-Out با عمق j×M عمل کند (M=204/12=17). برای حفظ همزمانی بایت sync و باید همواره در شاخه صفر ارسال شوند. شکل ۲-۸ فرمت دنباله خروجی حاصل اینترلیوینگ خارجی را نشان میدهد. دیاینترلیور مانند اینترلیور اما با شماره شاخه های برعکس عمل می کند [۱۹].
شکل ۲-۷: بلوک دیاگرام اینترلیوینگ خارجی و دیاینترلیوینگ
شکل ۲-۸: دنباله ارسالی بعد از اینترلیوینگ خارجی
۲-۲-۵- کدینگ داخلی
برای کدینگ داخلی از کد کانولوشن مادر با نرخ ۲/۱ و کدهای کانولوشن پنچر شده با نرخهای ۳/۲، ۴/۳، ۶/۵ و ۸/۷ استفاده می شود که این امرکمک به انتخاب نرخ مناسب، وابسته به میزان تصحیح و بیت ریت مورد نظر می کند. چند جملهای مولد کد مادر برای خروجیهای X و Y به ترتیب به صورت G1=171OCT و G2=133OCT تعریف می شود که X و Y دو خروجی رمزگذار کانولوشن هستند. شکل ۲-۹ نشان دهنده ساختار کد کانولوشن مادر مورد استفاده در DVB-T با نرخ ۲/۱ میباشد. در جدول شماره ۲-۱ اطلاعات مربوط به کدهای کانولوشن مورد استفاده و رشته ارسالی آنها ارائه شده است [۱۹].
شکل ۲-۹: ساختار کد کانولوشن مادر با نرخ ۲/۱
جدول شماره ۲-۱: اطلاعات کد کانولوشن با نرخهای متفاوت
با توجه به جدول فوق X1 اول فرستاده می شود. در شروع یک ابر فریم (ابر فریم شامل ۴ فریم میباشد) مهمترین بیت sync یا باید به عنوان داده ورودی در شکل ۲-۹ استفاده شود. اولین بیت کد شده از سمبل (به صورت کانولوشنی) مربوط به X1 میباشد [۱۹].
۲-۲-۶- اینترلیوینگ داخلی
اینترلیوینگ داخلی در دو مرحله صورت میگیرد. ابتدا bit-wise interleaving (اینترلیوینگ بر روی بیت) و سپس symbol interleaving (اینترلیوینگ بر روی سمبل) انجام می شود که هر دو مرحله به صورت بلوکی پیاده سازی میشوند. در ادامه این دو مرحله را توضیح خواهیم داد [۱۹].
۲-۲-۶-۱- اینترلیوینگ داخلی روی بیتها
این مرحله فقط بر روی داده مفید اعمال می شود. دراین مرحله در حالت ارسال غیر سلسله مراتبی دنباله ورودی اینترلیور به v زیر دنباله تقیسم می شود (دی مالتی پلکسینگ). v برای مدولاسیونهای QPSK، ۱۶-QAM و ۶۴-QAM به ترتیب برابر ۲، ۴ و ۶ میباشد. در حالت ارسال سلسله مراتبی دنباله با اولویت بیشتر به ۲ زیردنباله و دنباله با اولویت کمتر به v-2 زیردنباله تقیسم می شود. شکل ۲-۱۰ روش تشکیل زیردنبالههای مذکور در این حالت را نشان میدهد. در این شکل بیتهای ورودی xdi در حالت غیر سلسله مراتبی طبق رابطه ۱ و در حالت سلسله مراتبی طبق روابط ۲و ۳ به بیتهای خروجی be,do نگاشته میشوند.
که در روابط فوق پارامترها به صورت زیر تعریف میشوند:
TextView tvLat = (TextView) v.findViewById(R.id.tv_lat);
TextView tvLng = (TextView) v.findViewById(R.id.tv_lng);
TextView tvSnippet = (TextView) v.findViewById(R.id.tv_snippet);
LatLng ll= marker.getPosition();
tvLocality.setText(marker.getTitle());
tvLat.setText("عرض جغرافیایی: “+ ll.latitude);
tvLng.setText("طول جغرافیایی : “+ ll.longitude);
tvSnippet.setText(marker.getSnippet());
}});
این سیستم با بهره گرفتن از دریافت اطلاعات از نقشه می تواند طول و عرض جغرافیایی و نام شهر را به نمایش در آورد. این قسمت بر روی نقشه های گوگل در صفحه اصلی پیاده سازی شده و با انتخاب این گزینه از منوی برنامه این امکان بر روی صفحه به نمایش در خواهد آمد و تنها با دریافت اطلاعات مورد نیاز از ماهواره موقعیت یاب، می تواند اطلاعات در خواستی را جواب گو باشد.
Address add= list.get(0);
MainActivity.this.setMarker(add.getLocality(), add.getCountryName(), ll.latitude,ll.longitude);
۳-۲-۳-مسیر یابی
یکی دیگر از زیر مجموعه های بخش سیستم پایه می باشد که از منوی بالای برنامه قابل دسترس است. این امکان به کاربر کمک می کند تا سریعترین راه را برای پیمودن به مقصد خود پیدا کند. این امکان نیازمند بکارگیری نقشه گوگل و اینترنت برای ارسال اطلاعات مبدا و مقصد مشخص شده توسط کاربر که شامل طول و عرض های جغرافیایی است، به پایگاه داده شرکت گوگل می باشد. این سیستم نیز بر روی نقشه های گوگل پیاده سازی شده تا بتوان با انتخاب مکان دلخواه، طول و عرض جغرافیایی آن مکان به راحتی قابل دسترس شود، همچنین با انتخاب این امکان، در بالای صفحه برنامه دو گزینه نمایش داده می شود تا کاربر بتواند نوع دلخواه سفر خود به مقصد را با انتخاب یکی از گزینه ها تعیین کند. این گزینه ها شامل رانندگی و پیاده می باشد که با توجه به نحوه انتخاب کاربر نسبت به پیاده بودن و یا رانندگی اطلاعات لازم از کنسول گوگل برگردانده می شود. این اطلاعات شامل یک مسیر مشخص بر روی نقشه می باشد که توسط الگوریتم های مسیر یابی بدست آمده اند.
private String getDirectionsUrl(LatLng origin,LatLng dest){
// Origin of route
String str_origin = “origin="+origin.latitude+","+origin.longitude;
// Destination of route
String str_dest = “destination="+dest.latitude+","+dest.longitude;
String mode = “mode=driving";
If (rbDriving.isChecked() ) {
mode = “mode=driving” ;
mMode = 0 ;}
else if (rbWalking.isChecked() ) {
mode = “mode=walking” ;
mMode = 1 ; }
// Building the parameters to the web service
String parameters = str_origin+"&"+str_dest+"&"+sensor+"&"+mode;
// Building the url to the web service
Send to String url = “https://maps.googleapis.com/maps/api/directions/"+output+"?”
+parameters;
امروزه این مسیر یابی ها بر اساس ترافیک شهری آنلاین، کوتاه ترین مسیر، سریعترین مسیر و یا حتی کم هزینه ترین مسیر مشخص می شوند، اما با توجه به اینکه در ایران بیشتر این امکانات به دلیل نبود زیر ساخت های لازم قابل استفاده نمی باشند از این رو در این پروژه از الگوریتم های سریع ترین مسیر برای رسیدن به مقصد استفاده شده است. کاربر نیز می تواند با توجه به نوع حرکتی خود مبنی بر پیاده روی و یا رانندگی این مسیر را دریافت کند و با توجه به آن خود را به مقصد برساند.
زمانی که شرکت گوگل سیستم نقشه خود را راه اندازی کرد، در این سیستم نوع خیابان ها و گذرگاهها، محدودیت های سرعت، مسیر های پیاده روی، مسیر های دو طرفه و بسیاری از واقعیت ها به این نقشه اضافه شد و از این پس نیز هر خیابان جدیدی بخواهد به این سیستم اضافه شود باید این موارد را به عنوان مشخصات خیابان در آن ذکر کرد تا زمانی که کاربری از این سیستم شرکت گوگل استفاده می کند بتواند بهترین سفر و کم خطرترین سفر را برای رسیدن به مقصد خود داشته باشد. بنابراین چون در این پروژه هدف اصلی چیزی دیگر بود تنها قسمتی از این امکانات به این برنامه اضافه شد.
بعد از ارسال اطلاعات به کنسول گوگل و دریافت آن ها این اطلاعات بررسی شده و بر روی نقشه مشخص می شوند، اگر حالت رانندگی برای این مسیر یابی انتخاب شده باشد مسیر حرکتی به صورت یک خط قرمز رنگ بر روی خیابان ها مشخص شده و اگر حالت پیاده روی انتخاب شده باشد، مسیر مشخص شده به رنگ سبز خواهد بود.
if(mMode==MODE_DRIVING)
lineOptions.color(Color.RED);
else if(mMode==MODE_WALKING)
lineOptions.color(Color.GREEN);
۳-۲-۴-ثبت و حذف پارک
مهمترین قسمت در این پروژه می باشد به این صورت که در این قسمت سیستم باید نوع پیاده بودن و یا سواره بودن راننده را تشخیص داده و سپس اطلاعات مربوط به پارکینگ را به پایگاه داده طراحی شده برای برنامه منتقل کند.
زمانی که برنامه اجرا می شود برنامه با دریافت اطلاعات ماهواره و بدست آوردن سرعت متوسط مسافت طی شده و واریانس از روی رفتار کاربر بعد از ۲۰ ثانیه آن ها را بررسی کرده و به سیستم فازی منتقل می کند. (زمان ۲۰ ثانیه صرفا از روی رفتار کاربر در زمان پیاده شدن و یا سوار شدن بر خودرو در نظر گرفته شده و هیچ ملاک مشخصی برای انتخاب آن وجود ندارد. با توجه به مقاله]۲۶[ که در این مقاله طول قدم های کاربر را برای تشخیص پیاده بودن وی ۴۰ میلی ثانیه در نظر گرفته است.) سیستم با بهره گرفتن از موتور استنتاج فازی که در آن بکار رفته حالت های کاربر را هر ۲۰ ثانیه زیر نظر می گیرد. زمانی که حالت کاربر از سواره به پیاده تغییر کرد سیستم متوجه می شود که شخص در پارکینگ، پارک کرده و اطلاعات طول و عرض جغرافیایی که از ماهواره دریافت کرده است را همراه با شناسه برنامه به پایگاه داده منتقل می کند و زمانی که از حالت پیاده به سواره تغییر پیدا کرد سیستم متوجه می شود که شخص سوار بر خودرو شده، بنابراین محل ثبت شده در پایگاه داده را با بهره گرفتن از شناسه برنامه، حذف می کند.
این قسمت نیز بر روی سیستم پایه برنامه ریزی شده و همراه با راه اندازی برنامه، شروع به کار می کند و حرکات کاربر را زیر نظر می گیرد. قبل از آنکه سیستم فازی این بخش راه اندازی شود، برای بدست آوردن قوانین فازی، تست هایی انجام شد که سه مولفه سرعت متوسط، مسافت طی شده و واریانس در هر تست مد نظر قرار گرفت و خروجی مناسب آن تعریف شد. این خروجی ها پیاده بودن و یا سواره بودن را با توجه به این سه مولفه در تست تعیین می کنند که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
۳-۲-۴-۱-دریافت اطلاعات
زمانی که برنامه اجرا می شود، سیستم بلافاصله به سیگنال های دریافتی از ماهواره موقعیت یاب جهانی متصل شده و همچنین سیستم؛ سرعت کاربر را با بهره گرفتن از اطلاعات دریافتی از ماهواره به وی نمایش میدهد، این سرعت بر حسب متر بر ثانیه می باشد و با کمترین میزان خطا در زیر صفحه برنامه نمایش داده می شود.
public void onConnected(Bundle connectionHint) {
LocationRequest request = LocationRequest.create();
request.setPriority(LocationRequest.PRIORITY_HIGH_ACCURACY);
۲-۲- ۱- مدلهای ارزیابی بیابانزایی در جهان
۲-۲- ۱-۱- روش فائو-یونیپ
اولین فعالیتی که به صورت رسمی و گسترده در زمینه ارزیابی یا هدف درک بهتر از مسائل پیچیده پدیده بیابانزایی انجام شده، تهیه نقشه جهانی بیابانزایی ( نقشه UNCCD ) بود که توسط FAO، UNESCO و WMO [۱۹]در سال ۱۹۷۷و به دنبال مطرح شدن مسائل بیابانزایی انجام پذیرفت [۷۵].
نقشه فوق که با مقیاس ۲۵۰۰۰۰۰۰ :۱ تهیه شد، مشخص کننده مناطق بیابانی به انضمام مناطق اطراف آنها که درمعرض خطر شدید بیابانزایی قرار داشتند بود. به طوری که با مراجعه به نقشه فوق سه دسته اطلاعات از هر منطقه قابل استخراج بود که عبارتند از :
الف) درجه خطر بیابانزایی مربوط به هر منطقه: در این بخش، مناطق مختلف از نظر خطر بیابانزایی به سه گروه بیابانزایی کم، شدید و بسیار شدید تقسیم گردیدند.
ب) فرایندهایی که منجر به ظهور پدیده مزبور گردیدهاند: در این بحث فرایندهایی که موجب پدیده بیابانزایی شده اند مورد بررسی قرار گرفتند که طی آن فرایندهای فرسایش بادی، میزان حرکت ماسه ها و شور شدن اراضی به عنوان عوامل اصلی در بروز پدیده فوق ذکر شدند.
ج) عوامل انسانی و محیطی در ایجاد بیابانزایی: در این قسمت هم عوامل انسانی و هم عوامل زیست اقلیمی مورد بررسی قرار گرفتند تا در این رابطه عامل اصلی بیابانزایی مشخص شود [۱۲۱، ۱۲۰ ، ۲۳].
قابل ذکر است که در بخش عوامل انسانی، فشار شدید انسان و دام بر محیط و عرصه، از جنبه افزایش جمعیت، اقدامات نامناسب و در بخش زیست اقلیمی، نوع اقلیم با توجه به طبقه بندی اقلیمی موجود که به فراخشک، خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب تقسیم شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این نقشه خطر بیابانزایی در ارزیابی شرایط اقلیمی و آسیب پذیری ذاتی خاک در برابر فشارهای وارده به آن، به وسیله بشر و یا حیوانات به دسته ملایم، زیاد و خیلی زیاد تقسیم بندی شد.
در سال ۱۹۸۰ تحقیقی با هدف طراحی روش مقدماتی جهت ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزایی توسط فائو و یوتپ آغاز شد که اهداف زیر را دنبال می نمود :
- توسعه روشهایی جهت ارزیابی و نقشه بندی بیابانزایی.
- اجرای این روشها و آزمون آنها در مناطق بیابانی دیگر .
- افزایش سطح دانش پرسنل مربوطه .
- پیشنهاد این روش به منظور استفاده در ارزیابیهای بعدی در مناطقی که در معرض بیابانزاییاند.
- مستند نمودن روشهای مورد قبول و کاربرد آنها در مطالعات منطقهای.
در روشهای فوق، وضعیت فعلی، نرخ و خطر بیابانزایی مورد توجه قرار گرفته و به منظور بررسی آنها هشت فرایند بیابانزایی به شرح زیر تفکیک و مشخص شدند که عبارتند از :
۱- فرسایش بادی ۲- فرسایش آبی۳- زوال پوشش گیاهی۴- تخریب ساختمان خاک ۵- شور و قلیای شدن خاک۶- کاهش مواد آلی خاک ۷- تجمع مواد سمی ۸- ماندابی شدن اراضی
اطلاعات مورد نیاز برای انجام مراحل کار از مشاهدات زمینی، تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای، گزارشات پارامترهای مختلف، نقشههای توپوگرافی و سایر عوامل بدست آمده، که پس از آن ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزایی به کمک مدلسازی آماری و در چهار کلاس خفیف، متوسط، شدید و بسیار شدید، انجام و طبقه بندی شد. همچنین طرح مورد نظر طی ۴ سال کار میدانی در نقاط مختلف جهان از جمله مکزیک، تگزاس، ولتای علیا، سردان، تونس، سوریه، پاکستان، ترکمنسان و استرالیا مورد آزمون و ارزشیابی قرار گرفت که در سال ۱۹۸۴ تحت عنوان روش تحقیق مقدماتی برای ارزیابی و نقشه بندی بیابانزایی منتشر گردید که بیشتر برای کاربرد در شرایط مرتعی توصیه شده است [۷۵].
روش UNEP – FAO (1984) بر اساس ۲۲ شاخص جهت ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی تعریف شد گروتیلت[۲۰] و همکاران در سال ۱۹۹۲ این روش را در مقیاس ناحیهای در حوزه دریاچه یارینگر[۲۱] در کنیا انجام دادند. نتایج بدست آمده از تحقیق آنها نشان داد که شاخص های معرفی شده فائو و یونپ فقط در مقیاس محلی کاربرد دارند زیرا در مقیاس ناحیهای هزینه کار زیاد شده و فرایند جمع آوری داده ها وقتگیر است [۸۵].
در سال ۱۹۸۵، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد طرح راهنمایی ارزیابی و نقشه بندی بیابانزایی را به مورد اجرا گذاشت .هدف از انجام طرف مذکور ارزشیابی روش فائو- یوتپ بود. با انجام طرح فوق الذکر مشخص شد که علاوه بر فوایدی که این روش جهت ارزیابی بیابانزایی دارد، دارای نواقص و ایراداتی نیز می باشد. که از آن جمله عدم کاربرد سامانههای اطلاعات جغرافیایی (GIS ) در این روش بود، اما با اجرای توام روش فوق و استفاده از GIS در انجام طرح، نتایج حاصله نشان داد که فوائد استفاده از GIS در این زمینه بسیار سودمند می باشد[۸۵].
با اینکه این روش یکی از مناسبترین روشهای ارزیابی بیابانزایی است، اما دارای معایبی نیز می باشد که باعث می شود در ایران چندان قابل استفاده نباشد، از معایب این روش:
-
- فقدان اطلاعات کافی برای ارزیابی فرآیندهای بیابانزایی
-
- پیچیده بودن روش برای کاربران
-
- نادیده گرفتن شرایط خاص بیومهای منطقه خاورمیانه از جمله ایران
-
- همسنگ قرار دادن میزان اهمیت شاخص های طبیعی و انسانی (که چندان مورد توجه قرار نگرفته است) در بیابان [۵].
از جمله مطالعات صورت گرفته که در آنها جهت ارزیابی بیابانزایی از مدل فائو یونیپ استفاده شده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
منصوری ( ۱۳۸۲) بیابانزایی منطقه شکار ممنوع دشت قشلاق بناب را مورد ارزیابی قرار داده و به کمک روش FAO-UNEP اقدام به تهیه مدل بیابانزایی در این منطقه نمود. وی در بررسی خود مهمترین عوامل بیابانزایی در منطقه را کاهش آب ورودی به تالاب، تغییر کاربری اراضی، احداث سازههای نامناسب در منطقه بالادست، تغییرات اقلیم و نزولات جوی و همچنین پارامترهای ژئوموفولوژی بر شمرده است. نامبرده در تحقیق خود منطقه مورد مطالعه را به ۱۴ واحد کاری تقسیم بندی کرده و کلیه فرآیندها وعوامل بیابانزایی را در این واحدهای کاری در پنج کلاس غیر قبال ملاحظه، خفیف، متوسط، شدید و بسیار شدید ارزیابی نموده است، همچنین وی در پایان تحقیق خود ، منطقه مورد مطالعه را از نظر خطر کل بیابانزایی در دو دامنه با کلاس بیابانزایی خفیف تا بسیار شدید قرار داده است [۵۱].
همتی (۱۳۸۰) در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد خود، با بهره گرفتن از مدل فائو یونیپ و با تکیه بر سه فرایند فرسایش آبی، فرسایش بادی و تخریب پوشش گیاهی به ارزیابی بیابان زایی اقدام نموده است. وی در نتیجه خود اصلی ترین فرآیندهای بیابان زایی در منطقه را ابتدا تخریب منابع گیاهی و پس از آن فرسایش آبی و در نهایت فرسایش بادی میداند و اظهار میدارد که روش فوق براساس ویژگیهای خاص منطقه قزل اوزون تنظیم گردیده است، لذا ممکن است که برای سایر مناطق با ویژگیهای متفاوت به منطقه مذکور، نتیجه مطلوبی ارائه ندهد، همچنین نامبرده نقش دخالت انسانی را موثرترین عامل بیابان زایی و عوامل طبیعی بویژه زیر عامل ژئومرفولوژی را در درجه بعدی از اهمیت دانست [۲۳].
درویش (۱۳۸۷) ارزیابی روش فائو- یونیپ را برای تهیه نقشه بیابان زایی با توجه به اطلاعات و مطالعات کل کشور ارائه نمود. با توجه به مطالعات انجام شده در ایران و استعداد بالقوه خزانه اطلاعات کشور در این زمینه، مشخص گردید که حدود ۲/۶۹ درصد از شاخص های موجود در روش فوق، برای ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزایی قابل اندازه گیری می باشد ولی سطحی از کشور که امکان اجرای روش مذکور با چنین درجه مقبولیتی را در بهترین شرایط داشته باشد، حدود ۹/۱۰ درصد از خاک کشور برآورد گردید [۵۹].
۲-۲- ۱-۲- روش ارزیابی بیابان زایی موسسه تحقیقات بیابان ترکمنستان
در سال ۱۹۸۰ موسسه تحقیقات فرهنگستان علوم ترکمنستان طرحی جدید با دقت بیشتری نسبت به روش فائو یونیپ در زمینه ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزایی ارائه نمود، در روش فوق که توسط خارین[۲۲] و همکاران تهیه شده بود، معیارهای زیر را به عنوان فرایندهایی که میتوانند موجب بیابانزایی در منطقه گردند، پیشنهاد دادند.
فرسایش بادی، فرسایش آبی، تخریب پوش گیاهی، شور شدن خاک، باتلاقی شدن، آلودگی محیطی، بیابانزایی ناشی از عملکرد جانوران [۷۸].
در این روش پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از منطقه، فرایندهای ذکر شده در بالا مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته و در نهایت موارد تخریب پوشش گیاهی، فرسایش بادی، فرسایش آبی، فشردگی و سله بستن خاک به عنوان چهار فرایند عمده بیایانزایی تشخیص داده میشوند [۲۸].
برای توصیف خطر کل بیابانزایی (TDH )، موارد وضعیت فعلی بیابان زایی (CS)، خطر ذاتی ( IH )، اثر دام ( LA )، درجه تاثیر انسان ( DAI ) و نرخ بیابانزایی ( DR )، تعیین می شوند ( معادله ۲-۲) [۱۰۱].
معادله ۲-۲ TDH=GS+IH+LA+DAI+DR
به عنوان مثال در توصیف خطر ذاتی بیابانزایی که بیان کننده پایداری و ثبات اکوسیستمها است از ویژگیهایی نظیر ترکیب دانه بندی خاک، درصد شیب، مقادیر سنگریزهای و قلوه سنگی بودن، سیل خیزی و غیره، استفاده می شود [۳۱ ، ۷۸].
به دلیل آنکه اطلاعات قابل توجهی در زمینه تولید مراتع طبیعی در دست نبود، اثر دام (LA ) بصورت تجربی و یا کمک معادله CE=1/03(P)+21 تعیین شد که در آن، (P ) بارندگی برحسب میلی متر در سال و CE به عنوان تولید علوفه خوش خوراک بر حسب کیلوگرم در هکتار در سال است. به منظور برآورد درجه تاثیر انسان (DAI ) روش پیشنهادی موسسه تحقیقات بیابان ترکمنستان، مورد استفاده قرار گرفت. سرانجام در مرحله پایانی طرح، پس از پردازش رقومی و عددی، تصاویر ماهواره ای، نقشه و ضعیت فعلی، نرخ خطر ذاتی و نقشه خطر کل بیابانزایی مشتمل بر ۷۰ واحد نقشه بندی تهیه گردید [۷۸].
در ۲۶ جولای ۱۹۹۱ در پایان سی و دومین نشست شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد تصمیم گرفته شد تا در طی یک دوره هشت ساله ( ۱۹۹۷- ۱۹۹۱) مطالعه ای در مورد تخریب اراضی و تاثیر آن بر روی مردم در منطقه جنوب آسیا انجام شود که هشت کشور از جمله ایران را در بر میگرفت. در تحقیق مذکور، هشت کشور به دو ناحیه بزرگ اقلیمی، ناحیه خشک شامل افغانستان، ایران، پاکستان و بخشهایی از هندوستان و ناحیه مرطوب شامل بنگلادش، بخشهایی از هندوستان، نپال، و سریلانکا تقسیم شده و فرآیندهای فرسایش بادی و آبی، ماندایی شدن، حاصلخیزی خاک، شور شدن و افت سطح آب زیرزمینی بعنوان انواع تخریب اراضی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این بررسی، تخریب اراضی نهایتاً در چهار کلاس، براساس شدت تخریب به شرح زیر تقسیم بندی شده اند. :
الف) شدت کم : که در برخی نقاط، تولید کشاورزی تقلیل یافته است.
ب) شدت متوسط : که تولید کشاورزی نسبتاً کاهش یافته است
ج) شدت زیاد که در سطح مزرعه قابل اصلاح نیست.
د) خیلی زیاد : که با فن آوری موجود در حال حاضر غیر قابل اصلاح و غیر قابل برگشت است.
در پایان این تحقیق، پیشنهاد گردیده است که در مناطق تپه ماهوری و کوهستانی اصلاح اراضی تحت عنوان ” طرح مدیریت آبخیز” اعمال گردد، زیرا ارزیابی تخریب اراضی براساس تقسیم بندی آبخیزها در کلاسهای بدون تخریب یا تخریب اراضی خیلی شدید بصورت مشابه امکان پذیر است که در این صورت نواحی کاری را نیز می توان انتخاب نمود [۷۲].
۲-۳- ۱-۳- روش ارزیابی بیابان زایی مدالوس (MEDALUS)
کمیسیون اروپا در سال ۱۹۸۷ با هدف مطالعات بیابانزایی و تخریب اراضی تاسیس شد و پروژه های مختلفی در این زمینه ها به انجام رسانید. روش مدالوس یکی از مهمترین این پروژه هاست که به مدت ۹ سال و در سه مرحله از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ به طول انجامید.
فاز اول مدالوس :
بیشکشبکههایماهوارهای،خواستهیاناخواستهبهعنوانهمنشینیمجازی؛برشیوهزندگیمردمبویژهجوانان،درمسائلیهمچونپوشش،آرایش،گفتار،کردار،وباورهاوطرزفکرآناناثرمیگذارند. میزاناثرپذیریمردمازاینرسانههادرهرجامعهایبانوعیاحساسحقارتومحرومشدنیاکمبوددربینندهدرارتباطاست. بهگونهایکهفرددرنتیجهتماشایاینگونهبرنامههاوتعریفمعیارهایزندگیایدهآلدرآنونیزدرمقایسهباآنچهبرصحنهتلویزیونمشاهدهمیکنداحساسکمبودونارضایتیاززندگیمیکند. تحقیق حاضر جهت بررسی این تغییرات بر زندگی زنان به عنوان نیمه مهمی از جامعه ایرانی و پرورش دهندگان نسل های آتی کشور، پرداخته است.
نتیجه گیری
عصرکنونیرابسیاریعصرانقلاباطلاعاتوارتباطاتنامیدهاند.عصریکهدرواقعمیتوانگفتوسایلارتباطجمعیپیچیدهترینابزارالقایاندیشههاوکارآمدترینسلاحهابرایتسخیرآرامجوامعهستند.درچنددههاخیرباتوجهبهسرعتسرسامآورپیشرفتورشدتکنولوژیارتباطواطلاعات؛هرروزهبرپیچیدگیوکارآمدیاینابزارووسایلدرجهانافزودهمیشود.گستردگیوپیچیدگیجامعهانسانیدرعصرکنونیوجودرسانههایجمعیرادرصحنهمناسباتاجتماعیانسانهاامریاجتنابناپذیرنمودهاست. تصویریکهازحقیقتدرذهنخودمیسازیمنمادیازادراکوبرداشتماازواقعیتمحسوسوملموسزندگیاست.
ظهورفناوریهایجدیددرهرجامعهایهموارهتردیدها؛سردرگمیهاوناآرامیهاییبههمراهداشتهواینامردرموردظهورتلویزیونهایماهوارهایهممصداقدارد.یکیازمسائلیکهتوجهبسیاریازاندیشمندانصاحبنظرانودولتمردانجهانرابهخودجلبکردهمسالهمضرویامفیدبودنمحتوایبرنامههایماهوارهایاست.برخیبراینباورندکهبهرهگیریازماهوارهیکدانشاستکهبایدآنراآموختوگروهیدیگرتاکیدبرمضراتماهوارهدارند.
در سال های اخیر شبکه های ماهواره ای راه اندازی شده توسط دولت های غربی تلاش فراوانی نموده اند تا با انواع روش ها فرهنگ دینی جامعه را زیر سوال ببرند،گاهی با ایجاد شبهه، گاهی با تحقیر همچنین با قدیمی یا تاریخ مصرف گذشته جلو دادن آن.البته این شبکه های هیچ ابائی ندارند که خیلی آشکارا به مقدسات مردم توهین نموده یا آنها را مسخره نمایند با ادعاهایی همچون روشنفکری افراد اصیل و دارای فرهنگ دینی را عقب مانده می خوانند.
نشاندادنزندگیهایدارایتجملیاراهاندازیشبکههاییکهبهصورتتخصصیبهنمایشلباسهایگرانقیمتبااستفادهابزاریازجنسیتافرادمشغولندوحتیشبکههاییکهبهحراجیاجناسلوکساختصاصدارندوهمچنینشبکههایماهوارهایکهدرقالبمیانبرنامههاوآگهیهایبازرگانیمظاهرضداخلاقیراترویجوتبلیغمیکنندوبرخیرفتارهایمنحرفاخلاقی ( مدلهایلباسومو ) الگوگرفتهازغربوماهوارهرانمایشمیدهند،همهخواستهیاناخواستهزندگیاشرافیومدگراییرادرجامعهترویجمیکنندکهباجامعهدینیهیچسنخیتیندارد. از رو تحقیق حاضر به بررسی اثرات تماشای ماهواره بر سبک زندگی زنان شهر بندرعباس پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که پاسخگویانبهطورکلیازنمادهایمنزلتیدرحدپایینترازمتوسطاستفادهمیکنند و بهمیزانمتوسطیبهالگوهایرفتاریترویجشدهدرماهوارهگرایشدارند اما رواجمدگرایی در افراد نمونهبیشترازحدمتوسطاست. همچنین اگرچه نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پاسخگویانبهارزشهایغربی گرایشمتوسطی دارند با این حال، میزان دینداری پاسخگویان در حد بسیار بالایی قرار داد. با توجه به توصیف شاخص ها در ادامه به آزمون فرضیات تحقیق پرداخته می شود.
فرضیه اول:
بهنظرمیرسدسریالهایماهوارهایدرمسائلاعتقادیومذهبیمخاطبانخودتاثیرگذاربودهاست.
نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد بین تماشای سریال های ماهواره ای و اعتقاد مذهبی پاسخگویان رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه تحقیق تایید می شود. (Sig:0.000)
فرضیه دوم:
بهنظرمیرسدبینسریالهایماهوارهایورواجمددربینزنانرابطهمعناداریوجوددارد.
نتایج تجزیه و تحلیل داده ها و سطح همعناداری ضریب همبستگس پیرسون نشان می دهد بین تماشای سریال های ماهواره ای و رواج مد بین زنان پاسخگو رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه تحقیق تایید می شود.(Sig:0.000)
فرضیه سوم:
بهنظرمیرسدبینسریالماهوارهایوفرهنگمصرفیبینزنانرابطهمعناداریوجوددارد.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معنار مثبتی بین تماشای سریال های ماهواره و رواج فرهنگ مصرفی بین زنان شهر بندرعباس وجود دارد. بنابراین می توان گفت این فرضیه تحقیق نیز تایید می شود.
فرضیه چهارم:
بهنظرمیرسدبینبرنامههایماهوارهایورشدتجملگراییدرمیانزنانرابطهمعناداریوجوددارد.
نتایج ضریب همبستگی پیرسون در فصل قبل نشان داد که بین تماشای سریال های ماهواره ای و تجمل گرایی و گرایش به نمادهای منزلتی رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه تحقیق تایید می شود.(Sig:0.000)
فرضیهپنجم:
بهنظرمیرسدبینسریالهایماهوارهاییوگذراندناوقاتفراغتخانمهارابطهمعناداریوجوددارد.
نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اغلب پاسخگویان در اوقات فراغت خود به تفریحات خارجی به ویژه گذراندن اوقات خود در شبکه های اجتماعی اینترنتی به خصوص فیسبوک می پردازند و بیه تماشای برنامه های ماهواره ای و گذاندن اوقات فراغت از طریق شبکه هایی همچون فیسبوک رابطه معناداری وجود دارد. (Sig:0.000)
فرضیه ششم:
بهنظرمیرسدبینتماشایسریالهایماهوارهاییونقشهایاجتماعیکهافراددارندرابطهمعناداریوجوددارد.
نتایج ضریب پیرسون نشان داد که بین اهمیتی که افراد به نقش های اجتماعی می دهند میزان تماشای سریال های ماهواره ای رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین فرضیه تحقیق رد می شود.
پیشنهادات
با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، پیشنهادات زیر را می توان ارائه نمود:
-
- تهیه و ساخت برنامه هایی جذاب تا بتواند با برنامه ها و سریال های ماهواره رقابت نماید
-
- اگاه سازی جوانان و به ویژه دختران جوان در مورد تاثیرات مخرب ماهواره
-
- برگزاری کارگاه های مهارت زندگی در سطح محلات جهت تقویت حس اعتماد به نفس جوانان
-
- گسترش ارزشهای بومی و محلی از طریق برنامه های جذاب تلویزیونی
-
- در سطح کلان اختصاص بودجه برای تحقیق در مورد برنامه هایی که بتواند ارزشهای ملی و دینی را تبلیغ نماید.
پیوست شماره۱
پرسشنامه
سئوالات زمینه ای
۱-سن ……..
۲-وضعیت تاهل مجرد متاهل بی همسر
۳-تحصیلات بی سواد ابتدایی راهنمایی دیپلم لیسانس فوق لیسانس و بالاتر
۴-وضعیت اشتغال: شاغل خانه دار
۵-هزینه ماهیانه زندگی………………..تومان
۶-منزل شخصی دارم ندارم
سئوالات مصرف رسانهای
۷-دارای ماهواره دارم ندارم
۸-چند ساعت در روز ماهواره تماشا می کنید؟……….
۹-چه سریال هایی را تماشا می کنید؟ نام ببرید
۱-
۲-
۳-