گیرد .درحالی که با کمی دقت می توان متوجه شد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل گروه ها درقالب پرسشنامه عملاً امکان ندارد به خصوص با توجه به تفاوتهای موجود بین رشته های کارگاهی - مثل جغرافیا،تربیت بدنی یا دروسی ازدانشجویان هنر– بارشته های غیرکارگاهی می توان بیشتر به این موضوع پی برد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل ،یکسان درنظرگرفتن گروه ها می باشد ،درحالی که چنین امری به دور از واقعیت می باشد ،
ب ) دلیل دیگر اینکه پرسشنامه محدود کردن مسائل ومشکلات درقالبی ازپیش تعیین شده است ، به عبارتی چنانچه ما می خواستیم برفرض با کمک یک یا دو نفر ازمدیران گروه ها به تعیین مسائل گروه ها اقدام کنیم ،درواقع گذشته از اینکه مسائل گروه ها را یکسان درنظر می گرفتیم ،محتوای پرسشنامه را محدود به همین مسائلِ مشخص ،می ساختیم .حال آنکه بسیاری ازمسائل و – بخصوص – مشکلات درگروهها شکل روتین ندارد که بتوان قالب یکسانی را برای آنها ،ازپیش تعیین کنیم .این امر خود مانع از آن می شود که ما بتوانیم از مشکلات خاص گروه ها ، باز مانیم .
روش های گرد آوری داده ها
ازجمله دلایلی که می توان درانتخاب این روش ذکر کرد می توان به موارد ذیل اشاره داشت :
- در تحقیقات کیفی ،روش گرد آوری داده های کیفی شامل سه نوع است ؛ ۱ مصاحبه های عمقی ۲ مشاهده مستقیم ۳ داده های کلامی مکتوب .
برای بررسی وتعیین مسائل ومشکلات مدیران گروه ها بهتر دیدیم که طی مصاحبه با ایشان وضبط آن ،داده های لازم را گردآوری کنیم .
این پروژه روی مسائل گروه ها به صورت مجزا تأکید دارد ،بنابراین انتظار می رود که هر یک ازمدیران گروه ها مسائل خاص گروه خود را به صورت اختصاصی عنوان کرده ودرمورد آن شرح دهد ،
تعیین نقاط قوت وضعف موجود در هر یک ازگروهها
جمع آوری اطلاعات تفصیلی پیرامون مسائل ومشکلا ت ،ازدید خود مدیران گروه ها ،ضرورت پی بردن به ویژگی ها ،تفاوتها و جنبه های اختصاصی درهریک ازگروهها ، به جای مقایسه کلی آنها با شیوه ای استاندارد شده
ارجاع علاقه مندان به داده های خام – اطلاعات ضبط شده –
وجود دیدگاه ها ومسائل مختلف ازجانب مدیران گروه ها
کلی بودن هدفهای پروژه وضرورت انجام ارزیابی به شیوه هدف– آزاد ،
دلایلی از این دست فواید به کارگیری شیوه مصاحبه باز پاسخ را تا حدی روشن می سازد ،هرچند که نمی توان ازکاستی های آن چشم پوشی کرد ،از جمله محدودیت زمان درانجام مصاحبه ،هرچند که سعی می شد تا با وقت قبلی به مدیران گروه ها مراجعه شود ، با این وجود بررسی تمام مشکلات دراین زمان شاید واقعاٌ امکان پذیر نباشد .
به نظر می رسد تازمانی که نتوان راه حل کاربردی برای مشکلات فعلی گروه ها پیدا کرد،مسلماً اعتبار وروایی این شیوه به قوت خود باقی خواهد ماند .
درخصوص مراحل انجام مصاحبه باید گفت که مراحلی درنظرگرفته شده است :
الف ) تعیین وقت قبلی برای انجام مصاحبه
ب ) حضوربرای مصاحبه
ج ) درخواست توضیح درخصوص وضع فعلی گروه
د) تعیین چهارچوبهای کلی محتوای مصاحبه
ه ) ضبط صحبتها وتوضیحات مدیرمحترم گروه
جامعه مورد مشاهده دراین پروژه تمام مدیران گروه ها دو دانشکده علوم انسانی واجتماعی ودانشکده هنر (دانشگاه مازندران) درنظر گرفته شد ،که متآسفانه علی رغم مراجعات زیاد موفق به گرفتن وقت آزاد ازسه مدیر گروه – گروه مدیریت وگروههای اقتصاد نظری وبازرگانی – نشدیم .ولی مصاحبه با دیگر مدیر گروه ها صورت گرفت .
برای تنظیم داده های بدست آمده ،به دو صورت عمل کرده ایم :
الف ) نوشتن گزارش مربوط به هر مصاحبه به صورت مجزا ، طوری که خلاصه ای از مصاحبه ضبط شده ،با اشاره به موارد مهم آن ،به صورت گزارش آمده است .
ب ) دوم اینکه مسائل مختلف درچهارچوبهای مشخصی تحت عنوان ” بررسی مسائل برحسب عوامل ” ارائه شده است . که دردوشکل متفاوت برای ارائه مطالب انتخاب شده است . این گزارشها در فصل چهارم پروژه ارائه شده است .
نکته ای که دراینجا لازم به اشاره می دانیم ،اینکه درمراحل انجام کار تغییری که صورت گرفت تبدیل روش انجام کار ازپرسشنامه به مصاحبه می باشد .در توضیح این نکته می توان گفت که دراین پروژه ابتدا بنا بود که مسائل ومشکلا ت مدیران گروه ها درقالب پرسشنامه ای که از شرح وظایف گروه ها اقتباس شده بود صورت گیرد .برای تعیین اعتبار این پرسشنامه ازاساتید محترم ،جناب دکتر حجت صفارحیدری ودکتر شارع پور خواسته شد تا این پرسشنامه رابررسی نمایند .عمده ترین مشکلی که البته هر دو استاد بعنوان نقص پرسشنامه مطرح نمودند :کلی بودن سؤالات آن ووقت کم اساتید درتکمیل آن بود ،که درنهایت تصمیم گرفتیم از همین پرسشنامه بعنوان منبع تعیین چهارچوبهای مصاحبه استفاده نماییم .
ê گروه آموزشی صنایع دستی
P سال تأسیس : ۱۳۷۹
P تعداد دوره ها : مجموعاً ۴ دوره (با ۱۰۰ الی ۱۱۰ دانشجو)
P تعداد اعضای هیأت علمی : ۴ نفر عضو ثابت ،با درجۀ استادی مربی (۳ نفر ازاعضاء با مدرک فوق لیسانس و۱ عضو دانشجوی دکتری)
> زمینه های آموزشی گروه ؛
درچهارمین دوره ،تقریبآً تجهیزات لازم برای کارگاهها درحال تکمیل شدن است .مشکل خاص، یادگیری حرف وزمینۀ علمی است که ما فقط بعد علمی دانشجویان را تقویت می کنیم ولی ازنظر عملی ما اساتید ،تخصص لازم رانداریم (درواقع لزوم هماهنگی حرف با آموزش آکادمیک دانشگاهی) .درنتیجۀ محدودیت اساتید ازسازمان صنایع دستی استاد کارهایی با مدرک دیپلم وحتی کمتراز آن به کار استادی می پردازند (البته این موضوع معضل صنایع دستی درتمام کشوربه حساب می آید) .این اساتید شیوۀ کاررا خوب بلد هستند اما نگرش آنها نگرشی سنتی است ،درحالی که باید بچه ها این فرصت داده شود که با خلاقیت خود کارها را انجام دهند نه اینکه به صورت کلیشه ای کاررا ازاستاد بیا موزند وبعضاً گمان می کنند که قسمت اعظم کار مربوط به ساخت وسایل است درحالی که دررشتۀ صنایع دستی می طلبد که بیشتر درآن به طرحها یی جدید آن هم با نگرشی نو پرداخته شود .اقدامی که دراین زمینه صورت گرفته این است که یک استاد کاربایکی از اعضای هیأت علمی همراه شود تا از این طریق تدریس یک درس عملی صورت پذیرد که این درواقع به علت کمبود استاد دراین گروه می باشد .دراین گروه فقط یک استاد صنایع دستی باید در هفت کارگاه مشغول به تدریس باشد چرا که اساتیددیگر تنها می توانند دروس نظری یا تئوری را ارائه دهند .
مورد دیگر اینکه تعداد کارگاهها می بایست کم شود (چرا که استرس بچه ها است که عملاً به دروس عملی خود نمی رسند وفکرمی کنند که باید این کارگاه را باید یاد بگیرند .درحالی که هدف ازتحصیلات دانشگاهی این است که بچه ها طرح کارها را باخلاقیت خود ارائه دهند .
ما باید سعی کنیم که پستهای خالی خود را (حدودآً ۴ عضو) پر کنیم طوری که هریک حداقل تخصص یک یا دو مورد ازاین کارگاهها را برخوردار باشد .
لزوم رعایت یکسری از آیین نامه های آموزشی که قوانینی(مثلاً دروس پیشنیاز-هم نیاز) گریز ناپذیر هستند ،که اگر دانشجویان ازواحدهای پیشنیاز جابمانند مجبورند که یک دوره منتظر بمانند تا بتوانند تا بادانشجویان دوره های بعد واحدهای عقب مانده را بگیرند .
رغبت دانشجویان در دروس تئوری تقریباً پایین است البته با وجود این درکارهای عملی رغبت دانشجویان خوب است .درحالی که هدف ازتحصیلات دانشگاهی تخصص درزمینه های تئوری می باشد ،می بایست علاقه دانشجویان در این دروس تقویت گردد ،بدین جهت برای آنها پایان نامه هایی درنظر گرفته شده تا به آنها تأکید شود که شما فقط برای یادگیری دروس عملی به دانشگاه نیامده اید ،بلکه ازلحاظ تئوری هم باید پیش بروید .که درواقع هدف این است .
درکلاسهای تئوریک تأکید می کنیم که دانشجویان به عنوان افرادی خودجوش وخلاق عمل کنند نه اینکه فکر کنند که چون ازدبیرستان به دانشگاه آمده اند مسئولیت تمام کارها بر عهده اساتید می باشد .
درحال حاضروضع کارگاهها بسیار مناسب است هرچند لزوم بعضی مواد اولیه هنوز احساس می شود .
وضعیت حق التدریس اساتید اینگونه می باشد که دانشگاه حق التدریس اساتید را بر حسب تعداد دانشجو پرداخت می گردد .که دراین صورت چنانچه تعداد دانشجویان (مثلاَ پنج نفر)باشد حق التدریس اساتید ،با اینکه وقت کامل رادر کلاس صرف کرده است ،صرفاً بر حسب تعداد دانشجویان (پنج نفر) پرداخته می شود که البته این موضوع به استاد هیچ ارتباطی ندارد .بنابراین او ترجیح می دهد که برای تدریس دیگر به دانشگاه نیاید .درنتیجه اوترجیح می دهد کلاسهایی را بردارد که از این نظر مشکلی نداشته باشد .
سرفصل ها نیز شدیداً نیاز به اصلاح وبازبینی دارند ، لازم است که تعادل بین دروس نظری وعملی برقرار شود .مشکل عمده دیگر اینکه دانشگاهها معمولاً یک یا دوگرایش را ارائه می دهند .دانشجویان نیز برحسب علاقه وارد رشته می شوند وادامه می دهند درحالی که دانشگاه ما هر هشت ،نه کارگاه را ارائه می دهد .بچه ها درهرترم یک کارگاه را یاد می گیرند وتا بخواهند موضوع آنرا خوب بفهمند سراغ کارگاه دیگر می روند .چنانچه این مشکل حل شود ،مشکل اعتبار حل می شود وهمچنین همچنین هزینه ها کاهش پیدا می کند وبالاخره اینکه دانشجویان نیز دریک رشته تخصص می یابند .
مشکل فضای آموزشی حدوداً یک سالی است که مرتفع شده وکارگاهها هم درحال تجهیز شدن می باشند .
درمورد طرح تصویب رشته اینکه درحال حاضر ما نمی توانیم کارشناسی ارشد ارائه دهیم .
قابل ذکراست که درسهای مااکثراً تئوری وعملی باهم است وکلاسهای ما تجهیزات بیشتری می طلبد .همچنین میزان حق التدریس دانشکده ما بالاتر می باشد وسقف کلاسهای ما با تعداد ۱۲ دانشجو بسته می شود .
از جمله مسائل دیگر اینکه فاصله مابا کتابخانه زیاد است ووقت ما هم بسیار اندک است .قبلاً خود من چهار پست را دردانشکده داشتم (سرپرستی دانشکده ،معاونت آموزشی دانشکده ،معاونت پژوهشی ومدیر گروهی صنایع دستی) ودرحال حاضر هم دارای دو پست می باشم .کتابخانه تخصصی مورد نیاز ما می باشد .سوادی هم بچه های صنایع دستی دارند با عنوان ‹‹سواد بصری›› ،که درسواد بصری دانشجویان ،به لحاظ اینکه صرفاً با فکر بسته خود عمل نکنند ،باید به تصاویر کتابهای منبع خودشان مراجعه کنند .از جهتی بابلسر جایی برای مراجعه دانشجویان ندارد ،نه یک نگارخانه موزه هنرهای معاصر ،من اکثراً بچه ها را می دیدم که کتاب بغلشان است ولی الآن می بینم که خیلی با کتاب مأنوس نیستند .دراین خصوص نامه ای را هم که ما به اتفاق بچه ها پرکردیم نتیجه بخش نبوده است .
بودجه ای هم که برای خرید کتابهای کتابخانه داده می شود ،به کتابخانه تخصصی نمی رسد ،ازطرفی کتابها به زبان لاتین است وبچه ها هم نمی توانند کتابها راپیدا کنند .ولی اگرکتابها دردسترس باشد ،ما بهتر می توانستیم همراه آنها کتابها را بررسی کنیم .ولی الآن با وضع موجود کتابخانه … .بهترین کار به نظر من این است که کتابهایی که جلدهای تکراری دارند انتقال یابند مثلاً از کتابهای پنج جلدی دوجلد به کتابخانه دانشکده هنر انتقال یابد .وهمچنین پیشنهاد شد که کتب مرجع نیز به این دانشکده انتقال یابد .> پژوهش
تحقیقات میدانی (مثلاً صنایع دستی چالوس) وکاربردی ما درنقاط مختلف مازندران –بخصوص اینکه دانشجویان کارشناسی هستند وبرای آنها این بازدیدهای میدانی مؤثر است- بسیار محدود می باشد .
نبود هیچگونه وسیله نقلیه برای انجام بازدیدها نیز همواره مشکلاتی را به همراه دارد .
منابع لازم برای پژوهش بسیار محدود است .همچنین ضرورت استفاده ازاینترنت بالا است درحالی که دانشکده هیچگونه دسترسی به شبکه را هم ندارد .باوجود اینکه می توان گفت حدود هفتاد درصد کاراستاد پژوهشی است ولی دسترسی به منابع لازم پژوهشی اندک است .
ê گروه علوم اجتماعی
P سال تأسیس گروه :۱۳۷۰
P تعداد اعضای هیأت علمی : ۶ عضو هیأت علمی و۹ نفر دانشجوی دکتری
درزمان جنگ به علت نیاز به رشتۀ تعاون این رشته مطرح بوده وبعد ازآن به تدریج از سطح دانشگاهها حذف شد .این گروه گرایش پژوهشگری ،مرده شناسی وکارشناسی ارشد ارائه می دهد وبیشترین تعداد استاد را دربین گروه های آموزشی درآینده خواهد داشت .ازمسائلی که می توان به آن اشاره کرد این است که برنامه ریزی مدوّنی را درسالهای گذشته برخوردارنبوده که مشکلات زیادی را به همراه داشته که این مسأله موجب تداخل درساعات کلاسی دانشجویان وتداخل درامتحانات دانشجویان گروه های مختلف می شد .که این مشکل تا حد زیادی مرتفع گردیده است. ازمشکلاتی که این گروه درآینده دچار آن خواهد شد بازگشت دانشجویان دکتری این گروه می باشد که با وجود این گروه باحجم زیادی از اعضای هیأت علمی روبروخواهد شد که برای ارائه واحد درسی به آنان برای تدریس،گروه دچارمشکل خواهد شد ،که این مشکل احتمالاً با گسترش رشته وافزایش گرایشهای آن حل خواهد شد .
ازمسائل دیگر کمبود منابع آموزشی چون کتاب ،دراین گروه می باشد که درواقع بودجۀ کافی برای تأمین آن به گروه اختصاص داده نمی شود که این مشکل دردانشگاه مازندران جنبۀ عمومی دارد .از دیگر مسائلی که دراین رشته مطرح می با شد درزمینۀ تحقیقهای خاصی چون خود کشی، اعتیاد ،ایدز ومواردی شبیه به آن که آماردرست ودقیقی ازسوی مراجع ومؤسسات رسمی به محقققان إرائه نمی شود ، می باشد .
ازموارد دیگر که می توان به آن اشاره کرد این است که مدیر گروه علوم اجتماعی براین امرمعتقد است که دردانشگاهها ،دیدی اقتصادی حکمفرما می باشد وبا آیین نامه های مختلف به سمت اقتصادی شدن درحال حرکت است به عنوان نمونه کلاسهای شبانه ویا آیین نامه های مربوط به حذف اضطراری واحدها و… از این دست می باشد .
ê گروه قرآن وعلوم حدیث ( الهیات )
تحقیقات انجام شده با موضوع یان-نامه-کارشناسی-بررسی-مسائل-ومشکلات-مدیران-گروههای-آموزشی۷۶ص