براساس ماده ۲ این قانون منظور از آثار باستانی اشیای فرهنگی است که تاریخ پیدایش آن به دوران ماقبل تاریخ، باستان و امپراتوری بیزانس تا سال ۱۸۳۰ برمیگردد و در مقابل اشیای فرهنگی ایجاد شده پس از سال ۱۸۳۰ را که بدلیل ارزش و اهمیت علمی، هنری و تاریخی خویش یا براساس مشخصه های مقرر در ماده ۲۰ شایسته حمایت هستند یادمانها (آثار تاریخی) جدید میباشند. قسمت ۴ از بند ۲ ماده فوقالذکر مبادرت به تعریف آثار تاریخی غیرمنقول نموده و مقرر داشته است «آثار تاریخی غیرمنقول شامل آن دسته آثار تاریخی است که متصل به زمین بوده روی آن قرار دارند یا روی بستر دریا یا بستر دریا و روی بستر دریاچهها یا رودخانهها یافت شوند و انتقال آنها بدون صدمهزدن به ارزش آنها به عنوان مستندات و مدارک تاریخی امکانپذیر نباشد. آثار غیرمنقول تأسیسات، سازهها، اشیای زمینی و دیگر عناصری را که بخش جداییناپذیر آن آثار و محیط پیرامون آنها محسوب میشود را نیز در برمیگیرد».
آثار تاریخی منقول نیز به آن دسته از آثار تاریخی اطلاق میگردند که قابل انتقال هستند.
علاوه براین؛ ماده مذکور تعاریفی نیز از اماکن باستانی و اماکن تاریخی ارائه داده است. مطابق بند ۳، اماکن باستانی به مناطق در روی زمین یا دریا، دریاچهها یا رودخانهها اطلاق میشود که در برگیرنده آثار تاریخی کهن و باستانی هستند یا شواهدی از این امر در آنها وجود دارد یا مجموعهای از آثار تاریخی شهرنشینی یا متعلق به دوران قدیم تا سال ۱۸۳۰ هستند یا شواهدی از این امر در آنها وجود دارد.
اماکن باستانی همچنین فضاهای باز ضروری را نیز شامل میشود به طوری که بررسی آثار تاریخی مورد حفاظت با وحدتی زیباشناختی، تاریخی و کارکردی میسر شود. براساس بند ۴ ماده فوقالاشاره «اماکن تاریخی عبارت است از مناطقی روی زمین یا دریا یا رودخانه یا دریاچهها که مکانی مرتبط با وقایع اساطیری یا تاریخی استثنایی تلقی میشود یا شواهدی از این که آنها اینگونه تلقی میشوند وجود دارد یا مناطقی هستند که واجد آثار تاریخی هستند که قدمت آنها به زمان پیش از سال ۱۸۳۰ برمیگردد و اماکنی متمایز و متجانس و از نظر طبیعی موقعیت طبیعی قابل تعریف تلقی میگردند و به دلیل اهمیت محلی، قومی، اجتماعی، فنی، معماری، صنعتی یا به طور کلی اهمیت تاریخی، هنری یا علمی شایسته حمایتند».
گفتار دوم: تعریف و مفهوم اموال فرهنگی در اسناد و کنوانسیونهای بین المللی
کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعکردن و جلوگیری از ورود، صدور و انتقال مالکیت غیرقانونی اموال فرهنگی مصوب ۱۴ نوامبر ۱۹۷۰[۱۵]
کنفرانس عمومی سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد در شانزدهمین اجلاسیه خود (پاریس ۱۲ اکتبر تا ۱۴ نوامبر ۱۹۷۰) با اذعان به اینکه تبادل اموال فرهنگی میان ملتها برای مقاصد علمی، فرهنگی و تربیتی آگاهی نسبت به تمدن بشری را عمیقتر میکند و زندگی فرهنگی همه مردمان را غنی میسازد و احترام و ارجگذاری متقابل را میان همه ملتها به وجود میآورد و با توجه به اینکه ورود، صدور و انتقال مالکیت غیرقانونی این اموال مانع تفاهم متقابل ملتها میگردد مبادرت به تصویب کنوانسیون مذکور نمود.[۱۶]
اگرچه این کنوانسیون در مقدمه خود از تبادل اموال فرهنگی میان ملتها سخن به میان آورده اما با ارائه تعریفی ملیگرایانه از میراث فرهنگی از اندیشه جهان شمولی فرهنگی اجتناب ورزیده است.
مطابق ماده ۱ کنوانسیون ۱۹۷۰ یونسکو منظور از اموال فرهنگی اموالی میباشند اعم از مذهبی یا غیرمذهبی که بوسیله هر دولت، اهمیت آنها از نظر باستانشناسی ماقبل تاریخ، تاریخی، ادبی، هنری یا علمی مشخص شده است…».
براین تعریف این ایراد وارد است که صرفاً از اموال فرهنگی حمایت خواهد شد که قبلاً توسط دولتهای عضو شناسایی و مشخص شده باشند، بنابراین اموال و اشیاء کشف یا حفاری شده از شمول کنوانسیون خارج هستند.[۱۷]
در ادامه مصادیق اموال فرهنگی احصاء گردیده است:
«الف- مجموعهها و نمونههای نادر جانورشناسی، گیاهشناسی، معدنشناسی، کالبدشناسی و اشیای واجد اهمیت دیرینشناسی؛
ب- اموال مربوط به تاریخ از جمله تاریخ علوم و فنون، تاریخ نظامی و اجتماعی و همچنین زندگی رهبران، متفکران، دانشمندان و هنرمندان ملی و رویدادهای مهم ملی؛
ج- دستاوردهای کاوشهای باستانشناسی (قانونی یا پنهانی) و اکتشافات باستانشناسی؛
د- عناصر حاصل از تجزیه و تفکیک بناهای هنری یا تاریخی و محوطههای باستانشناسی؛
هـ- اشیاء عتیقه که بیش از صدسال قدمت دارند از قبیل کتیبهها، سکهها و مهرههای کندهکاری شده؛
و- اشیای مردمشناسی؛
ز- اموالی که واجد اهمیت هنری هستند مانند:
-
- تابلوها، نقاشیها، طرحهایی که به طور کامل با دست بر روی هر نوع زمینه و تکیهگاه یا با هر نوع ماده ساخته شده باشد (به استثنای اشیایی که طی روند صنعتی تولید گشته و یا با دست تزئین شدهاند)؛
-
- آثار اصیل هنر پیکرتراشی و مجسمهسازی با هر نوع مادهای؛
-
- کندهکاریها، مهرهها و چاپهای سنگی اصیل؛
-
- ترکیب و جور و سوارکردن اشیایی که جنبه هنری اصیل دارند و با هرگونه مادهای ساخته شده باشد.
ح- نسخ خطی نادر و آثار اوایل صنعت چاپ، کتابها، اسناد و انتشارات قدیمی که واجد اهمیت ویژه هستند (از نظر تاریخی، هنری، علمی و ادبی و غیره) به طور مجزا یا در مجموعهها؛
ط- تمبرهای پست، تمبرهای درآمد و تمبرهای دیگر، مجزا یا در مجموعهها؛
ی- بایگانیها از جمله بایگانیهای صدا، عکاسی، سینمایی؛
ک- اثاثیهای که بیش از یک صد سال قدمت دارند و ابزار موسیقی قدیم».
با توجه به تعریف فوقالذکر از اموال فرهنگی، کنوانسیون اموالی را مشخص کرده و کشورهای عضو را ملزم میکند که آنها را به عنوان جزیی از میراث فرهنگیشان مصوب نمایند:
- اموال فرهنگی که مولد نبوغ فردی یا جمعی اتباع دولت مورد نظر هستند و اموال فرهنگی که به لحاظ دولت مذکور اهمیت دارند و در قلمرو آن کشور به وسیله اتباع خارجی یا اشخاص بدون تابعیت مقیم در آن کشور خلق گردیدهاند.
- اموال فرهنگی که در قلمرو ملی یافت شدهاند.
- اموال فرهنگی که به وسیله هیأتهای باستانشناسی، مردمشناسی یا علوم طبیعی با موافقت مقامات صلاحیتدار کشور مبدأ این اموال به دست آمدهاند.
- اموال فرهنگی که موضوع مبادلات آزادانه مورد توافق بودهاند.
- اموال فرهنگی که به صورت هدیه دریافت یا با موافقت مقامات صلاحیتدار کشور مبدأ، این اموال به طور قانونی خریداری شدهاند.[۱۸]
کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهانی مصوب ۱۹۷۲
کوششاین نوشته برای یافتن تعاریف «میراث فرهنگی و طبیعی» جهانی به دو تعریف منتهی شد که شباهت بسیاری با یکدیگر دارند. نخست تعریف «توصیهنامه یونسکو درباره حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی در سطح ملی (۲۳ نوامبر ۱۹۷۲)» که سندی است غیرالزامآور و دوم تعریف ارائه شده در «کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهانی (WHC) (16 نوامبر ۱۹۷۲)». از آنجا که این دو سند به فاصله اندکی از یکدیگر تصویب شدهاند بسیار شبیه بهیکدیگرند، جز آنکه در تعریف توصیهنامه، با توجه به غیرالزامآور بودن و جنبه ملی، سختگیری کمتری نسبت به تعریف کنوانسیون شده و مثلاً به جای معیار «ارزش جهانی استثنائی» از معیار «ارزش ویژه» سخن رانده شده یا به جای زیستگاه گونههای جانوری و گیاهی «در تهدید» از زیستگاه گونههای گیاهی و جانوری «ارزشمند یا در تهدید» سخن به میان آمده است، تا از این رهگذر قلمروی توصیهنامه وسیعتر شود. مطابق ماده ۱ کنوانسیون،ماده ۲ کنوانسیون نیز،[۱۹]میراث طبیعی را چنین تعریف کرده است:
… ماده ۲ـ از نظر این کنوانسیون، «میراث طبیعی» یعنی:
جلوههای طبیعی شامل سازَندهای (formations) فیزیکی و زیستشناسی یا گروهی از این سازَندها که از نظر زیباییشناسی یا علمی،دارای ارزش جهانی استثنایی هستند؛
سازَندهای زمینشناسی و فیزیوگرافیکی و مناطق کاملاً مشخص که زیستگاه گونههای گیاهی و جانوری در معرض تهدید[۲۰] بوده و از نقطهنظر علمی و حفاظتیدارای ارزش جهانی استثنایی هستند؛
سایتهای طبیعی یا مناطق طبیعی کاملاً مشخص که از دید علمی، حفاظتی یا زیبایی طبیعی دارای ارزشجهانی استثنایی هستند.
در همان ابتدا دو نکته در این تعریف به ذهن متبادر میشود. نخست گستردگی آن و دوم وصف «ارزش جهانی استثنایی». گستردگی تعریف یاد شده چنان است که گذشته از قواعد خاص کنوانسیون WHC، بسیاری از قواعد و مقررات بینالمللی زیستمحیطی، خاصه آن دسته که به حفاظت از زیستگاهها یا چشماندازها که در واقع همان سایتها یا مناطق زیبا یا دارای ارزشهای زیباییشناسی هستند- پرداختهاند، میتوانند بر مصادیق میراث طبیعی حکومت کنند، مشروط برآنکه از نظر زیباییشناسی، علمی یا حفاظتی «ارزش جهانی استثنایی» داشته باشند. بسیاری از این قواعد عام را میتوان در اسناد بینالمللی چندجانبه جهانی و منطقهای مانند کنوانسیون رامسر، کنوانسیون تنوع زیستی، کنوانسیون برن یا کنوانسیون حقوق دریاها یافت. نکته دوم یعنی «ارزش جهانی استثنایی» نیز بهوسیله کمیته میراث جهانی و براساس معیارهای دهگانهای احراز میشود که توسط همین کمیته تدوین شده است. دستورالعملهای عملیاتی برای اجرای کنوانسیون میراث جهانی «ارزش جهانی استثنایی» را چنین تعریف کرده است:
شاخصههای فرهنگی ویا طبیعی دارای جنبههای استثنائی فرامرزی و دارای اهمیت مشترک برای نسل حاضر و نسلهای آینده تمامی ابنای بشر.[۲۱]
میراث جهانی مختلط که یک رکن آن طبیعت و رکن دیگرش فرهنگ است، عبارت از میراثی است که بر تمام یا بخشی از تعاریف میراث فرهنگی و طبیعی مندرج در مواد۱و۲ کنوانسیون میراث جهانی منطبق باشد. وجود عنصر «فرهنگ» در میراث مختلط میتواند این دسته از آثار را تحت رژیم حفاظتی دیگر قواعد بینالمللی میراث فرهنگی نیز قرار دهد.[۲۲] به علاوه، در سال ۱۹۹۲ در بیستمین سالگرد کنوانسیون WHC، کمیته میراث جهانی در شانزدهمین نشست خود، گروه جدیدی از سایتهای میراث جهانی را تحت عنوان چشماندازهای فرهنگی[۲۳] تصویب کرد و بدین ترتیب این کنوانسیون را به نخستین معاهدهای بدل ساخت که چشماندازهای فرهنگی را مورد شناسایی و حفاظت قرار داده است.[۲۴] مبنای قانونی چشماندازهای فرهنگی بند اخیر ماده ۱ به شرح زیر است:
«محوطهها بهعنوان آثار انسان یا آثاری که توأماً به وسیله انسان و طبیعت ایجاد شده و نیز مناطق شامل محوطههای باستانی که به لحاظ تاریخی، زیباییشناسی، نژادشناسی یا مردمشناسی دارای ارزش جهانی استثنایی هستند».
آخرین نسخه دستورالعملهای عملیاتی برای اجرای کنوانسیون میراث جهانی «چشماندازهای فرهنگی» را چنین تعریف کرده است:
چشماندازهای فرهنگی، آثار فرهنگی هستند که مطابق با ماده ۱ کنوانسیون، نماد «کار توأمان طبیعت و انسان»اند. آنها ترسیمگر تکامل تدریجی جامعه و سکونتگاههای انسانی هستند که تحت تأثیر فشارهای فیزیکی و یا فرصتهای پیشآمده از سوی محیط زیست طبیعی و نیروهای خارجی یا داخلی پیوسته اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد شدهاند.[۲۵]