“
۲-۶-۴- نوع کاربریها در ایران
هنوز دادهای کمی دقیقی از شکل و نوع استفاده از اینترنت در ایران وجود ندارد اما به نظر میرسد استفادههای سرگرمکننده از اینترنت برای کاربران ایرانی به مرور در حال گسترش است. همچنین اطلاع از اخبار و وقایع خصوصاًً اخباری که قابلیت انتشار در رسانههای دیگر را ندارند از جمله نیازهای اصلی کاربران ایرانی به حساب می آید، به طوری که این موضوع، بسیاری از سایتهای خبری را در زمره پربینندهترینسایتهای ایرانی قرار دادهاست. فقدان زیرساختهای لازم برای خریدهای الکترونیکی و اینترنتی و همچنین موضوع تحریم نیز باعث شده که اساساً از این شبکه استفادهای برای تبادل کالا در داخل کشور صورت نگیرد. سیستم بانکها و بسیاری از نهادهای دولتی همچنان بر حضور مستقیم افراد در یک مکان خاص برای تبادل مالی و قانونی تأکید دارد و روشهای خرید و یا انجام یک کار از طریق شبکه بسیار معدود و انگشت شمارند.
۲-۷- اضطراب
کلمه Anxiety از کلمه لاتین Anxietas که به معنای ناآرامی میباشد، گرفته شده و به حساسیتهای جسمانی و روانی که در پاسخ به تهدید، اعم از حقیقی یا خیالی که به وسیله ارگانیزم ابراز و ایجاد می شود، اشاره می کند (فرجاد، ۱۳۷۴، ص ۱۷۶).
اضطراب یک حالت احساسی یا هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید یک حالت بیقراری و دلواپسی است و با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد (معافی، ۱۳۷۰، ص۷).
به عقیده اکثر روانشناسان، اضطراب عامل اصلی و ریشه بسیاری از بیماریهای روانی است. فروید (به نقل از عظیمی، ۱۳۷۰، ص ۴۳۱) معتقد است که اضطراب نقطه حساس و اصلی کلیه واکنشهای عصبی و سرمنشأ تمام بیماریهای روانی است. در مکتب روانکاوی که فروید بنیانگذار آن میباشد، اضطراب نقش برجستهای دارد. فروید اضطراب را درد روانی نامیده است یعنی به همان صورت که اگر بدن دچار زخم، التهاب و بیماری گردد، اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر می شود، اگر فرد از نظر روانی دچار مسئله و مشکل شود اولین نشانه آن به صورت اضطراب جلوهگر می شود. اضطراب هم علت محسوب می شود و هم معلول. یعنی علت بسیاری از بیماریهای روانی اضطراب است. همچنین هرگاه شخص با یک مسئله و مشکل روانی مواجه گردد که موجب به هم خوردن تعادل روانی وی گردد، احساس اضطراب می کند.
تا کنون تعاریف بسیاری از پدیده اضطراب توسط روانشناسان مختلف ارائه گردیده که اغلب این تعاریف در تظاهر جسمی و روانی اضطراب اتفاق نظر دارند، اما در علل بروز و ریشه های شکل گیری آن اختلاف عقیده دیده می شود. معمولاً افرادی که اضطراب را در زندگی روزمره و به طور معمول تجربه میکنند، علیرغم این که نمی توانند علت و منشأ اصلی آن را تشخیص دهند، سعی میکنند اضطراب خود را به چیزی نسبت دهند، به هر حال این مطالب واضح است که دارا بودن یک شناخت هرچند اجمالی از پدیده اضطراب می تواند فرد را در جهت چگونگی برخورد با این پدیده یاری نماید.
انسان مضطرب قادر به حمله و تخریب منبع اضطراب نیست، در عین حال توان فرار از آن را هم ندارد. پاسخ اضطراب، غیر انطباقی است هرچند دروههای کوتاه اضطراب برای شخص بهنجار نیز روی میدهد (کاستلو[۶۴]، ۱۹۹۸، ص ۱۵۸).
از دیدگاه روانشناسی یکی از نشانه های افزایش برانگیختگی، اضطراب است. اضطراب، احساسی است که با درجات مختلفی از ترس و نگرانی شناخته می شود. اضطراب غالباً به عنوان یک مکانیزم یا سازوکار خود ایمنی در واکنش به موقعیتهای تهدیدکننده ظاهر می شود و معمولاً، سطح بالای برانگیختگی روانشناختی و فیزیولوژیکی که با اضطراب همراه است، زمینه های ترس را فراهم میآورد. تغییرات به وجود آمده در سطح برانگیختگی روانشناختی و فیزیولوژیکی، انسان را آماده می کند تا از منبع ترس گریخته و یا با خطر مبارزه کند. این پاسخ جنگ و گریز می تواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود و الزاماًً به پاسخ آشکاری چون دویدن و دور شدن از منبع خطر یا حمله فیزیکی به آن ختم نمی شود. غالباً، جنگ و مبارزه می تواند به شکلهای کلامی باشد و یا حتی در حالات چهره فرد بروز کند. مبارزه حتی می تواند به شکل درونی صورت گیرد. برای مثال، فردی که در یک موقعیت ترسناک قرار گرفته، ممکن است با رویا یا خیال پردازی درصدد فرار از این موقعیت برآید. اضطراب به منزله بخشی از زندگی انسان، در همه افراد و در حد اعتدالآمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی می شود (دادستان، ۱۳۷۸).
در واقع اضطراب هشداری است که فرد را گوش بهزنگ می کند، یعنی به فرد هشدار میدهد که خطری در راه است و باعث می شود که فرد بتواند برای مقابله با خطر، اقداماتی انجام دهد، لذا موجب حفظ حیات می شود. اضطراب از پایینترین سطح به بالا، خطر وقوع صدمه جسمی، درد، بیپناهی، برآورده نشدن نیازهای اجتماعی یا جسمانی، خطر بروز مانعی در برابر ارتقای موقعیت یا منزلت فرد و سرانجام خطراتی را اعلام می کند که در برابر کلیت و یکپارچگی فرد وجود دارد (کاپلان و سادوک، ۱۳۸۰). بالعکس اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که اگر حدی از اضطراب می تواند مفید و سازنده باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه میکنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نهتنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم می کند و طیف گسترده اختلالات اضطرابی را از اختلالهای شناختی و بدنی تا ترسهای غیرموجه و وحشتزدگی[۶۵] گسترده به وجود میآورد (دادستان، ۱۳۷۸).
۲-۷-۱- تعریف اضطراب و اختلالات اضطرابی
ارائه تعریفی جامع و مانع برای اضطراب دشوار است. روانشناسان، جامعهشناسان و روانپزشکان هیچ کدام تعریف یکدیگر را جامع و مانع نمیدانند. بیشتر تحقیقات انجام شده در مورد اضطراب توسط روانشناسان صورت گرفته و از میان مشکلات عاطفی، بیش از هر ناراحتی دیگر به اضطراب پرداخته شدهاست (لینس[۶۶]، ۲۰۰۷).
اضطراب عبارت است از احساس فراگیری نگرانی و وحشت که از یک فکر یا خواسته واپس زده ناشی شدهاست. همچنین، اضطراب هشداری است جهت اعلام خطر به ارگانیسم که در سطح ناخودآگاه عمل کرده و خود را مجبور میسازد که مکانیسمهای ویژهای را بهکار انداخته تا در برابر تهییج غرایز مقاومت کند یا از میزان آن بکاهد (آذر و نوحی، ۱۳۸۰).
“