فرضیه صفر: یکپارچگی زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنی داری ندارد.
فرضیه پژوهش: یکپارچگی زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
با توجه به نتایج در جدول ۴-۳۷ سطح معناداری فرضیه برابر ۰۰۰/۰ و کمتر از ۰۵/۰ میباشد لذا فرضیه پژوهش تأیید میگردد بدین معنا که یکپارچگی زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد. میزان این اثر ۱۶/۰ میباشد با توجه به اینکه این ضریب مثبت است اثر آن به صورت مستقیم است به عبارتی با تغییر یک واحد (افزایش) یکپارچگی زنجیره تأمین به میزان ۱۶ درصد چابکی زنجیره تأمین افزایش مییابد. نتایج این فرضیه با نتایج مطالعات سوآفورد و همکاران(۲۰۰۴) و اسمیت و همکاران(۲۰۰۹) مطابقت دارد. ولی با مطالعه یولنجین و یورای(۲۰۱۰) مطابقت ندارد.
۵-۲-۲-۴ فرضیه ۴: انعطافپذیری زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
فرضیه صفر: انعطافپذیری زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری ندارد.
فرضیه پژوهش: انعطافپذیری زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
با توجه به نتایج در جدول ۴-۳۷ سطح معناداری فرضیه برابر ۰۰۰/۰ و کمتر از ۰۵/۰ میباشد لذا فرضیه پژوهش تأیید میگردد بدین معنا که انعطاف پذیری زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد. میزان این اثر ۰۵/۰ می باشد با توجه به اینکه این ضریب مثبت است اثر آن به صورت مستقیم است به عبارتی با تغییر یک واحد (افزایش) انعطاف پذیری زنجیره تأمین به میزان ۰۵/۰ درصد چابکی زنجیره تأمین افزایش مییابد. نتایج این فرضیه با مطالعات رنجبر و دیگران(۱۳۸۷)، رحمانی سرشت و همکاران(۱۳۸۵) و یو و همکاران(۲۰۰۸) همسو میباشد.
۵-۲-۲-۵ فرضیه ۵: نقش مدیریت ارشد بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
فرضیه صفر: نقش مدیریت ارشد بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری ندارد.
فرضیه پژوهش: نقش مدیریت ارشد بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
با توجه به نتایج در جدول ۴-۳۷ سطح معناداری فرضیه برابر ۰۰۰/۰ و کمتر از ۰۵/۰ میباشد لذا فرضیه معنادار بودن فرضیه پژوهش تأیید میگردد بدین معنا که نقش مدیریت ارشد بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد. میزان این اثر ۰۹/۰ می باشد با توجه به اینکه این ضریب مثبت است اثر آن به صورت مسثقیم است. به عبارتی با تغییر یک واحد (افزایش) نقش مدیریت ارشد به میزان ۰۹/۰ درصد چابکی زنجیره تأمین افزایش مییابد. نتایج این فرضیه با نتایج مطالعه ی بالووین و هنلیز(۲۰۱۰) و کاستین و همکاران(۲۰۰۸) مطابقت دارد.
۵-۲-۲-۶ فرضیه فرعی ۶: توانایی کارکنان بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
فرضیه صفر: توانایی کارکنان بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری ندارد.
فرضیه پژوهش: توانایی کارکنان بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
با توجه به نتایج در جدول ۴-۳۷ سطح معناداری فرضیه برابر ۶۱۴/۰ و بیشتر از ۰۵/۰ میباشد لذا فرضیه معنادار بودن فرضیه پژوهش رد میگردد بدین معنا که توانایی کارکنان بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری ندارد. نتایج این فرضیه با نتایج مطالعات یوسف زای و همکاران(۲۰۰۳)، کیم(۲۰۰۶) یو همکاران(۲۰۰۸)، سزن(۲۰۰۹) و بنیتو(۲۰۰۹) مطابقت دارد.
۵-۲-۲-۷ فرضیه فرعی ۷: چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
فرضیه صفر: چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنیداری ندارد.
فرضیه پژوهش: چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
با توجه به نتایج در جدول ۴-۳۷ سطح معناداری فرضیه برابر ۰۰۰/۰ و کمتر از ۰۵/۰ میباشد لذا فرضیه پژوهش تأیید میگردد بدین معنا که چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنیداری دارد. میزان این اثر ۰۲/۱ میباشد با توجه به اینکه این ضریب مثبت است اثر آن به صورت مستقیم است. بدین معنا که با تغییر یک واحد (افزایش) در چابکی زنجیره تأمین به میزان ۰۲/۱ درصد منجر به عملکرد شرکت می شود. این تنیجه با نتایج مطالعات سوآفورد و همکاران(۲۰۰۴)، پارتاسری و هاموند(۲۰۱۰) مطابقت دارد.
۵-۳ پیشنهادها
۵-۳-۱ پیشنهادهای اجرایی(حاصل از پژوهش)
فرضیه ۱: یکپارچگی فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
مبادله الکترونیکی داده ها با شرکای تجاری.
فرضیه ۲: انعطافپذیری فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
دسترسی اعضا زنجیره تأمین (تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و حتی مشتریان) به اطلاعات از طریق اینترنت، امکان استفاده اعضای زنجیره تأمین از شبکه های اطلاعاتی داخلی(اینترانت)، به روز شدن به موقع اطلاعات مربوط به فروش، افزایش قابلیت داده کاوی، استفاده از تبادلات بدون کاغذ، استفاده از نرم افزارهای تحت وب و تبادل درون سازمانی اطلاعات از جمله مواردی هستند که میتوانند بر این امر اثر داشته باشند و باعث افزایش سرعت و چابکی زنجیره تأمین و امکان پاسخگویی مناسب به تقاضا شوند.
فرضیه ۳: یکپارچگی زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
- از آنجایی که سرعت و یکپارچگی مهمترین عوامل چابکی مدل زنجیره تأمین در نظرگرفته شده است، پیشنهاد می شود مکانیزم هایی جهت افزایش این دو شاخص در نظر گرفته شود. از جمله عوامل مؤثر بر هر دوی این شاخص ها که خود بر پاسخگویی هم اثر دارد، استفاده از ارتباطات مجازی است. در واقع یکی از عوامل بسیار مهم در رابطه با چابکی زنجیره تأمین، به اشتراکگذاردن اطلاعات در طول زنجیره است.
فرضیه ۴: انعطافپذیری زنجیره تأمین بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
- در ارتباط با انعطافپذیری زنجیره تأمین، شرکت باید بتواند محصولاتی جدید و متفاوت را در کمترین زمان ممکن به بازار عرضه کند و در ضمن توانایی خود را در تولید محصول سفارشی نیز افزایش دهد. در ضمن شرکت باید قادر به استفاده از استراتژی به تعویق انداختن تولید محصول باشد که این امر خود نیازمند وجود جریان اطلاعاتی در طول زنجیره تأمین است و از طرف دیگر همکاری زیاد تأمینکنندگان را نیز میطلبد. از دیگر موارد اثرگذار بر این بخش قابلیت استفاده از طراحی به صورت ماژولار به مفهوم به کارگیری تکنیکهایی است که با بهره گرفتن از آنها بتوان با حداقل تنوع در مواد و قطعات، به حداکثر تنوع محصولات برای ارضای نیازهای مختلف مشتریان رسید.
فرضیه ۵: نقش مدیریت ارشد بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
حمایت مدیر ارشد و فرهنگ سازمانی برای ایجاد زیرساختها و کاربرد فناوری اطلاعات جهت افزایش چابکی در فرایند زنجیره تأمین.
فرضیه فرعی ۶: توانایی کارکنان بر چابکی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
- شاخص توانایی کارکنان و بالاخص شاخص فرهنگ مشترک و تصمیم گیری مشترک در بین کارکنان قرار دارد، لذا پیشنهاد می شود تمهیداتی در رابطه با ایجاد یک فرهنگ مشترک در بین اعضا و نیز به وجود آوردن مکانیزم هایی جهت تصمیم گیری مشترک اندیشیده شود. وجود روحیه همکاری و مشارکت در سیاستها، برنامه ها و انجام عملیات از یکسو و ایجاد فرهنگ ریسکپذیری همراه با بالا بردن اعتماد اعضای زنجیره از سوی دیگر، فضای مورد نیاز برای تصمیم گیری مشترک وایجاد بینش مشترک بین اعضا را فراهم می آورد. در چنین شرایطی شناخت نیاز مشتری و تلاش جهت تأمین و کسب رضایت او به همراه برقراری روابطی سازنده محور اصلی نگرشها و فعالیتهای اعضای زنجیره تأمین میگردد.
- با توجه به نتایج بدست آمده، نیروی انسانی آموزش دیده در زمینه فناوری اطلاعات یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت در زنجیره تامین است. به منظور بهره گیری هر چه بهتر از عامل نیروی انسانی میبایست آموزشهای لازم تدوین و هماهنگی و همدلی در بین کارکنان ایجاد و اهداف آنها را با اهداف سازمان همسو نمود. در این راستا سازمان نیز با ایجاد محیطی مشارکتی و ابلاغ اهداف سازمان به کارکنان و راههای دستیابی به آنها و همچنین برقراری جلسات ارزیابی و هدایت کارکنان و نیز با بهره گیری از سیستمهای پرداخت بر مبنای عملکرد، باعث ایجاد همسویی اهداف کارکنان و سازمان گردیده و بهرهوری نیروی کار را افزایش می دهد. در چنین نظامی افراد احساس تعلق خاطر بیشتری به سازمان می نمایند و انجام رضایت بخش امور محوله توسط کارکنان، باعث بهبود عملکرد کل سازمان میگردد. بنابراین یک تعهد دوسویه بین کارکنان و سازمان ایجاد می شود که نتیجه آن چیزی جز بهبود عملکرد، کارایی و بهرهوری سازمان نیست و اما جهت استمرار آموزش، فناوری روز ایجاب مینماید که کلیه کارمندان مرتبط با زنجیره تامین، به صورت دائم آموزش لازم فناوری اطلاعات را دیده و خود را بروز نمایند تا در زمان بهره گیری از این ابزار، بیشترین بهرهوری سازمانی را در جهت تحقق اهداف سازمان تامین نمایند. در این صورت سازمان بهتر می تواند در جهت کسب نظر مشتری گام برداشته، درآمد بهتری کسب نماید و بالطبع، پرداختهای جبرانی و تسهیلات بهتری را در اختیار نیروی انسانی خود قرار دهد.
فرضیه فرعی ۷: چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
- در این راستا میتوان به کمک یک سامانه جامع آماری، ضمن یکپارچه نمودن نیازمندی تولید، موجودی انبار و ساماندهی اطلاعات تامین کنندگان، بگونه ای عمل نمود تا اقلام مورد نیاز در اسرع وقت (با کمترین زمان و هزینه ممکن) به شرکت رسیده و در اختیار خط تولید و یا مونتاژ برسد. در این صورت میتوان امیدوار بود تا خروجی محصولات (اعم از محصولات فیزیکی، قطعات و حتی خدمات) در زمان از پیش تعیین شده در اختیار مشتری قرار گیرد.
۵-۳-۲ پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی:
۱- مطالعه تأثیر عوامل ساختاری زنجیرهی تأمین(منابعانسانی، مدیریت فرایند، مدیریت تأمینکننده، مدیریت رهبری و مدیریت طراحی) بر چابکی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت(عملکرد مالی، عملکرد عملیاتی).
۲- اثر تسهیم اطلاعات(به اشتراکگذاری اطلاعات) و سیستمهای اطلاعات درون سازمانی بر چابکی زنجیره تأمین.
۳- ارائه و آزمون مدل مفهومی این پژوهش در دیگر صنایع دارای فرایند زنجیرهی تأمین.
۵-۴ محدودیتهای پژوهش:
۵-۴-۱ محدودیتهای تحت کنترل
- عدم بررسی کلیهی صنایع لبنی استان کرمانشاه.
- عدم اطلاعات مورد نیاز در رابطه با زنجیره تأمین از سوی پژوهشگر جهت آشنا کردن پاسخ دهندگان با موضوع مورد پژوهش.
- از آن جایی که داده های پژوهش حاضر از نظر مکانی، متعلق به حوزه جغرافیایی شهرستان کرمانشاه میباشد، ممکن است در سایر شهرهای کشور نتایج متفاوتی حاصل گردد؛
۵-۴-۲ محدودیتهای خارج از کنترل
- عدم آگاهی از اطلاعات و دانش برخی از پاسخ دهندگان در خصوص موضوعات مربوط به متغیرهای پژوهش.
- صحت و دقت پاسخهای ارائه شده توسط پاسخ دهندگان.
- عدم آشنایی پاسخ دهندگان با چارچوب و فرهنگ پژوهش و سوالات پرسشنامه باعث ایجاد اکراه در پاسخگویی پاسخ دهندگان شده است.
منابع و مأخد
فارسی:
دانلود مطالب پژوهشی در مورد بررسی تآثیر توانایی های فناوری اطلاعاتی و عملیاتی و ...