۲-۳- آداب ازدواج
ازدواج در هر منطقه سنت های متفاوتی دارد. اما اصل آن ریشه در دین، مذهب و فرهنگ هر ملت دارد. این سنن در قرون گذشته، بسیار دیر دچار تحول می شد اما تحولات اقتصادی و فرهنگی چند دهه اخیر باعث تغیراتی در سنت ها شده است.ازدواج های این مناطق در گذشته بیشتر درون فامیلی یا درون طایفه ای بودند. برای بیان این مفهوم ضرب المثلی رایج است که می گویند«وصلت با خودی، سودا با غریبه »و همچنین بین دو طایفه هنگامی وصلت ایجاد می شد که آن دو طایفه باید در یک طبقه اجتماعی باشند.در مورد انتخاب همسر گاهی دیده می شد که والدین نقش عمده ای را ایفا می کردند و آن به چند گونه است. به عنوان مثال هنگامی که دختری متولد می شد، کسی که پسر چند ساله ای داشت او را برای پسر خود«ناف بر» می کرد.که امروزه در بیشتر ازدواج ها دختر و پسر نقش عمده ای در انتخاب همدیگر دارند(شهمرادی،۱۳۹۰، ۴۸).
۲-۳-۱- دوران نامزدی
به دلیل پایین بودن سن ازدواج در گذشته، دختران در اکثر موارد هنگامی که نامزد خود را می دیدند یا فرار می کردند یا قایم می شدند که به این رفتار«رو گرفتن» می گویند. مدت نامزدی معمولا خیلی طول نمی کشید و اگر هم طول می کشید به علت سوگواری بود. اما اخیرا دوران نامزدی که از خواستگاری تا شب جشن عروسی می باشد گاهی به چندین سال هم طول می کشد که در این مدت دختر و پسر به فکر خانه و وسایل رفاهی هستند. و برای زندگی مشترک آینده خود برنامه ریزی می کنند.
۲-۳-۲- عقد کنان
در گذشته های بسیار دور در بیشتر موارد هنگام قرائت عقد، زوجین حضور نداشتند. و والدین در طی مراسمی مشخصات زوجین را بر روی کاغذ نوشته و به نیابت از آنها به نزد روحانی عاقد می رفتند و صیغه عقد می خواندند که به جای عقد بستن می گفتند کاغذ گرفته شد و اگر کار به جدایی می کشید می گفتند کاغذ را شسته ایم.گاهی در مناطق دور دست مراسم عقد و عروسی در یک شبانه روز انجام می گرفت. خرج مراسم عقد و عروسی کاملا بر عهده خانواده داماد می باشد و معمولا مکان اجرای مراسمات در خانه پدر عروس است.
۲-۳-۳- روز خوشی
هر دو خانواده عروس و داماد به پیش ملای محل می روند و با اعتقادات خاص خود روز خوشی را برای عروسی تعیین می کنند. و حتی ساعت دقیق خانه شدن(رفتن زوجین به حجله و پایان مراسم عروسی)را معین می کنند.
۲-۳-۴- بار ریزونی(هیزم آوردن)
چند روز قبل از جشن عروسی اعضای خانواده داماد با شتر، الاغ، قاطر و امروزه با وسایل نقلیه ماشینی به جنگل و صحرا می روند و هیزم جمع آوری می کنند و جلوی خانه پدر عروس بار هیزم را پیاده می کنند.
۲-۳-۵- بار بُردن
یک روز قبل از حنابندان یا همان عصری که شب آن حنا را میبندند اعضای خانواده و فامیل داماد که بیشتر زنها هستند، لباس ها، پارچه ها و طلاهایی را که در چمدان های تزئین شده قرار داده اند را با هلهله و شادی به خانه عروس می برند و با ترانه های محلی به همخوانی می پردازند که گاها حالت مناظره و جواب گویی با خانواده عروس پیدا می کند و معمولا به درگیری لفظی کوتاهی هم کشیده می شود.
۲-۳-۶- حنابندان
معمولا ۳ شب مراسم حنابندان را بر پا می کنند و با دعوت فامیل و اهل محل دست و پای عروس و داماد را حنا می بندند و در آن حال ترانه هایی هم می خوانند. به عنوان نمونه:
امشب حنــــا می بنـــدم بــه دست و پاش می بنـدم
اگــــرحنــــــا نبـــاشه شمش طــلاش می بنــــدم
۲-۳-۷- سر تراشیدن
عصر روز عروسی اعضای فامیل دو طرف با مهمانان که ظهر در خانه داماد پذیرائی شده اند. داماد را بر روی چهارپایه ای، می نشانند و سلمانی موهای سر و صورت او را اصلاح می کند در این هنگام زنان دستمال های خود را به طرف آن تکان می دهند و می خوانند:
ای دلاک ســــر تـــراش ســـر خـــــوبـــی بتــراش
آنجا که سـر مـی تراشیدن نقــل و نبــــات می پاشیدند
لذا بعد از استحمام و پوشیدن رخت دامادی، داماد را مطابق رسم به قدمگاهها و زیارتهای اطراف می برند و بعد از آن در جمع میهمانان حضور پیدا می کند و مورد شاباش و تبریک همگان قرار می گیرد.در ضمن میهمانان به صرف شام و شربت و شیرینی پذیرائی می شوند و بعد از آن گروه های لوتی و پهلوانان به نواختن ساز و سرود و رقاصی می پردازند.در آخر شب طبق همان ساعتی که ملا تعیین کرده است عروس و داماد راهی خانه بخت می شوند لازم به ذکر است قبل از ورود به حجله عروس و داماد را زیر قرآن رد نموده و بزی را پیش پای آنان قربانی می نمایند.
ساخت : چمدانی که حاوی انواع لباس های پر زرق و برق و طلا و جواهرات و عود و عنبر و غیره است و معمولا مادر یا خواهر داماد روی سر خود قرار می دهند و با حرکاتی موزون به اتفاق سایر زنان محل اعم از فامیل و غیر فامیل به سمت خانه عروس به راه می افتند.
۲-۳-۸- عیدی عروس و داماد
در قدیم الایام بعد از اینکه عروس و داماد به خانه بخت می رفتند و جشن عروسی به پایان می رسید از آن روز به بعد با اولین عید اسلامی (اعم از عید قربان، عید فطر) که برخورد می نمودند. به نیت نذر حضرت آدم و حوا بز یا گوسفندی فربه و نسبتا چاق را تهیه می نمودند. در ضمن عروس و داماد به گونه ای که موجب آزار و اذیت گوسفند یا بز نگردد «به صورت نمادین» سوار گوسفند می شدند و تا محلی که گوسفند را ذبح می کردند به همین حالت می رفتند و پس از آن با قرائت فاتحه ای گوسفند را در گوشه ای از خانه خود که عموما مسکنی تحت عنوان کپر بوده است ذبح می کردند و تمام گوشت های آن را به صورت نمک جوش طبخ می نمودند و سفره میهمانی را برای مراجعین و میهمانانی که برای اقامه نماز عید و عرض تبریک آمده بودند ترتیب می دادند.گفتنی است خون ناشی از ذبح گوسفند و مابقی محتویات غیر قابل مصرف شکم حیوان نذری را در همان محل ذبح در چاله ای دفن می نمودندبعضی مواقع پوست آن رابالای درختی آویزان میکردند.ولی هم اکنون ضیافت میهمانی و عیدی عروس و داماد که متاثر از همان عقیده پیشین است به صورت اصلاح شده و تغییراتی ملموس اجرا می گردد. به این مضمون که در روز عید با حضور عروس و داماد و خانواده های طرفین گوسفندی یا بزی را با قرائت فاتحه ذبح می کنند و سفره میهمانی خانوادگی را برای مصرف نهار می اندازند و روز خوشی را به پایان می برند. و این عمل را کاری میمون و مبارک در زندگی زناشوئی زوجین و مایه خیر و برکت در زندگی آنان می دانند.
۲-۴- انواع رقص
مردم در این مناطق در مواقع عروسی هم می رقصند و هم به تمرین رقص می پردازند.
رقص به طور کلی بر دو نوع است.رقص های زنان و رقص های مردانه
رقص های زنان دو جور است،دستمال بازی و کلاغی
رقص های مردانه سه نوع است :جکیدن،ترکه بازی،کچول
دستمال بازی،رقص نسبتاً مشکل و سنگین است و آهنگ آن هم سنگین اجرا می شود.زن ها در هر دست یک دسمال دارند و حلقه وار دور یک کومه از آتش که در وسط میدان است می رقصند و به زبان محلی می جکند.(در روز آتش روشن نمی کنند و بدون آتش میجکند) و دستگاه ساز و دهل در موقع رقص زنانه در گوشه ای از عروسی می نشیند.زنان میانسال بیشتر طرفدار رقص سنگین هستند. زنان و دختران جوان که به رقص سنگین عادت نکرده اند و یا زود خسته می شوند کمتر در این رقص شرکت می کنند و یا به زودی قابلیت رقصی خود را از دست می دهند. در چند سال قبل با این لباس می رقصیدند.دامن گشاد و بلند (خودشان شلوار می گویند)که حداقل از ده متر پارچه دوخته و پرچین باشد و یک نوع پیراهن که تا زانو می رسد و از دو سوی پیراهن از پهلو دو چاک می خورده و به آن جومه ی کوتاه می گویند،می پوشند و این پیراهن یقه اش فقط یک دکمه در یقه می خورد و در جلو آن از یک نوار پهنی بنام جهک دوخته می شود.و با یک نوار باریک دیگری به نام تلی زری که از بازار می خرند آراسته می شود و این پیراهن یقه اش تا مقابل پسات چاک می خورد ولی تزئینان یقه پیراهن تا پایین تر از آن می آید یک ملیکی سفید (کفش گیوه مانند) می پوشند و روی سرشان از یک پارچه مربع شکل بنام چهار قد که گره های آن کمی از دوش ها پایین می آمده و زیر چارقد یک لچک پولک دوزی شده و بر روی دور سر یک دستمال بزرگ ابریشمی پیچیده می شده است که این دستمال ابریشمی باید سه دور دور سر برسد و این دستمال غالباً از دستمال های مشهدی است که از دستمال های یزدی برتری داشته است استفاده می کنند. مزیت دستمالهای مشهدی بیشتر به خاطر تبرک بودن آن است.زنانی که سر رشته رقص دارند به همراه پای چپ دست راست با دستمال بالا می رود و به همراه پای راست دست چپ بالامی برند.رقص جالب می شود ولی زنان کم تجربه به همراه پای راست دست راست و همراه پای چپ دست چپ بالا می برند و به همین جهت رقص جهت رقص نمی تواند جالب باشد.دستمال می تواند یک دستمال جیبی باشد یا یک تکه پارچه . اما لباس زنان امروزی که دستمال بازی می کنند شکل بخصوصی ندارد و هر کس به سلیقه خود از مدی استفاده می کند ولی رقص همان رقص است(پیشدادفر ،۱۳۸۲،۷۳).
۲-۴-۱- رقص کلاغی
کلاغی در اصل همان دستمال بازی است منتهی رقص سبک و شادی است. چون پاها جفت جفت و با هم بلند می شود.به همین جهت کلاغی تشبیه کرده اند که به راه رفتن کلاغ مانند است.در رقص کلاغی زنان امکان دارد هر کس هر رقص اضافی بلد است نشان می دهد.مثلاً زنی اضافی بر جفت کردن پا می تواند دوشهای خود را بلرزاند و یا کمر خود را مارپیچ تکان دهد و زنان و دختران جوان بیشتر عاشق این رقص هستند.البته زنان میانسال هم از این نوع رقص ها استفاده می کنند. منتهی بر سبیل تفنن که به دختران هشدار بدهند که هنوز شاگرد این مکتب هستند.درپایان رقص کلاغی را آزمایش می کنند . اگر زن ها از رقص سنگین خسته شده باشند به رقص کلاغی علاقه وافری نشان می دهند ولی اگر از دستمال بازی خسته نشده باشند نسبت به رقص کلاغی علاقه ای نشان نمی دهند و به اصطلاح شورشان (لذت) پایین نیامده است و لوطی مجبور می شود از نو آهنگ دستمال بازی بنوازد و اما این آزمایش به صورت تفنن در آورده تا تا کسی متوجه نشود که لوطی آهنگ ختم می زند.همیطور زن ها خسته می شوند، لوطی ها نیز زودتر از زن ها خسته می شوند زیرا لوطی ها با دو دسته زن و مرد سرو کار دارند.
۲-۴-۲- رقص مردانه ـ جکیدن
جکیدن رقصی است که فقط خود را تکان می دهند و زیاد جالب نیست و کسانی که رقص بلد نیستند می جکند.این رقص همه کس بلد است فقط یک کمی رو می خواهد و رقص های دیگر هم مقدمه اش همین جکیدن است.
هر رقصی که باشد با جکیدن که یک نوع حرکات نرمشی است شروع می شود.اشخاصی که با شخصیت اند و از اقوام داماد یا از اقدام عروس هستند و واجب است که برقصند،می جکندو دستمال به دست می گیرند و دستها و پاهایشان را با حرکات نرمش تکان می دهند.مردها معمولاً یک دستمال در دست می گیرندو علامت این است که جدی نمی رقصند. کسی که این گونه می جکد خیلی زود از میدان بیرون می رود می نشیند و چون ادای وظفیه کرده است.ترکه بازی که قبلاً گفته شده است.
۲-۴-۳- رقص کچول
یک رقص کاملاً فنی و خارق العاده است که فقط بعضی از مردان حوزه شرقی استان می دانند. به شخصی که کچول می کند کچولی kaČuli می گویند. کچولی وقتی که کچول می کند می گویند کچول می ریزد. شخص کچول تمام اعضای بدنش توام با حرکات جکیدن به لرزش در می آید.
کچول ضمن رقصیدن صدایی از حلقومش بیرون می دهد که چون صدا با لرزش بدن و دهان همراه است صدا بریده در می آید ( نوعی فریاد شادی) در این رقص دهلی ها بطور زوجی رو در روی یکدیگر قرار می گیرند و همراه کچول پیش می روند.این رقص ها با این یک کومه آتش باشد دارد و همچنین سالنی تا حالا پیدا نشده که در روز این گونه رقص ها صورت بگیرد. البته این رقص مخصوص شب نیست و روز هم اجرا می شود منتهی در شب بسیار زیباست(پیشدادفر،۱۳۸۲،۸۱).
۲-۵- خونَ شهر
یکی دیگر از رسوم دیرین و در عین حال شیرین منطقه سندرک که سابقه ای کهن دارد و از نسلها و عصرهای دیگر به امروزیان هم رسیده رسم «خون شهر»است. قدیمیان منطقه عقیده ای محکم و سلیقه ای زیبا داشته اند که هر از چندگاهی (معمولا سالی یکبار) جهت دفع بلیات و رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات و به ویژه بارش باران رحمت از درگاه احدیت و رونق خیر و برکت در روستا و منطقه، حیواناتی از قبیل شتر، گاو، گوسفند و بز را با مشارکت همه اهالی خریداری می کردند و در یک روز جمعه با حضور همه مردم اعم از پیر و جوان و زن و مرد، آن حیوان را قربانی می کردند.
بدین شکل که اهالی در دو دسته نظام یافته آقایان و خانمها به این ترتیب که آقایان در ردیف جلو و خانمها در ردیف دوم رو به قبله قرار می گیرند و دو نفر از اهالی قرآن را لای پارچه ای سبز قرار می دهند و دو سر پارچه را به گونه ای می گیرند که همه بتوانند قرآن را ببوسند و از زیر آن رد بشوند.
در ضمن یکی از معتمدین محل که به عنوان ملا هم شهرت دارد، آغاز به خواندن سوره حمد و ۳ بار توحید و ۷ بار آیه الکرسی می کند و بعد از آن برای همه دعای خیر می نماید و مردم هم در این بخش (ذکر دعا) با زمزمه های خود ملا را همراهی می کنند و بعد از آن با نظم و ترتیب از زیر قرآن عبور می کنند و پس از آن به حیوان آب می دهند و قصابان ماهر و چیره دست به نهر شتر و یا ذبح سایر حیوانات می پردازند و در پایان گوشت نذری تقسیم شده و بر سر سفره همگان قرار می گیرد و همه از این روزی بهره می یابند.
در ضمن طبق روایات بعضی از افراد کهنسال و مسن در قدیم الایام چندین بار بعد از انجام این فعل نیکو، باران رحمت الهی باریدن گرفت و همگان از نزول باران لذت می برند. و این امر موجب استحکام عقیده و پایبندی بیشتر به این سنت حسنه گردیده است.
جالب توجه است که اجرای رسومی این چنینی مایه و موجب دوستی و همدلی بیشتر مردم هم بوده است.افزودنی است این سنت دیرپای کماکان در فرهنگ مردم منطقه سندرک وجود دارد ولی متاسفانه آن رنگ و رونق قدیم را ندارد.
خون شهر: ریختن خون حیوان اهلی حلال گوشت به قصد نذر و قربانی جهت دفع بلیات و برآورده شدن حاجات و نزول برکات برای همه اهالی منطقه.
۲-۶- طبابت عامیانه
طبابت عامیانه ریشه در تجربیات طبیعی و اعتقادات مردم دارد. گاهی سبب پیدایش آن افسانه و آداب و رسوم هستند. در زمینه بکارگیری داروهای گیاهی برای مصرف طبی تجربیات عامه مبتنی بر طبیعت سردی و گرمی گیاهان است.ناتوانی بشر برای علت یابی بیماریها و حوادث باعث شده است که انسان نیروهای نامرئی مانند اجنه و ارواح خبیثه را در پیدایش بیماریها موثر بداند. برای از بین بردن نیروها دست به انجام طبابت های غیر علمی و عامیانه می زده است.
۲-۶-۱- درمان بیماری های روانی و جسمی
برای درمان ناراحتی های روانی که در اصطلاح عامیانه به «آزاری» معروف است مریض را به بیرون از ده میبرند. سپس ملا با چوب انار به اعضای بدن او ضربه می زند و از او می خواست هرچه به نظرش می آید بگوید و این بدان جهت است که آنان اعتقاد داشته اند که با این روش نیروهای نامرئی و اجنبه را از مریض دور می کرده اند(پیشدادفر،۱۳۸۲، ۹۵).
۲-۶-۲- درمان جن زدگی
برای جلوگیری از جن زدگی و آل زدگی زنان زائو دعایی «درکتابی» از نزد ملا ده برای محافظت و پاسبانی از خود می گیرند.
۲-۶-۳- درمان چشم درد
درختی به نام گونجر شیره ای از خود خارج می کند که به آن شیره«گونجر» می گویند. بعد از خشک شدن شیره و کوبیدن آن برای درمان درون چشم می ریختند که خیلی هم موجب سوزش می گردیده است اما بعد از یک الی دو روز موجب رفع درد چشم می شده است.
۲-۶-۴- درمان پا و کمر درد
گوسفند یا بزی را ذبح می کردند و پس از جدا نمودن پوست حیوان بلافاصله (تا هنوز پوست گرم بود) بیمار به درون پوست حیوان می رفت و ۱۱ الی ۱۲ ساعت در پوست قرار می گرفت و این موجب رفع یا افت کمر درد و پا درد می شد. که امروزه هم گاها از این شیوه استفاده می شود.
۲-۶-۵- درمان سوختگی
راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی فرهنگ بومی- محلی و ادبیات شفاهی قوم میرشکار منطقه ...