قبول مسئولیت یعنی:
۱- مسئول برآوردن خواسته های خودتان هستید.
۲- مسئول انتخاب اعمال خودتان هستید.
۳- مسئول روابط بادیگران هستید.
۴- مسئول کیفیت بخشیدن به زندگی خود و خوشبختی خود هستنید .
۵- مشارکت دیگران کمک خوبی است ولی هیچکس برای دستیابی به خواسته هایش یه شما مدیون نیست.
۶- مسئول اولویت بندی زمان ، خودتان هستید .
ابراز وجود و واقعیت داشتن :
به معنای احترام به خودتان و دیگران در تمامی زمینه ها ، کسانی که وابسته و هراسناک هستند نمی توانند به بی برنامگی ها به فشارهای دیگران و نمونه هایی از این قبیل نه بگویند . کسانی که مستقل و با اعتماد به نفس هستند به راحتی درمقابل تردیدها فشارها، نه می گویند و با قاطعیت و احترام به خود و به دیگران نه را تکرار می کنند .
زندگی هدفمند و برنامه مشخص :
یعنی اگر می خواهی موفق شوی باید مصمم و هدف دار باشی و رفتارهای قاطعانه داشته باشید، نظم و انضباط شخصی یعنی به خود فرصت استراحت دادن ، تفریح کردن ، شاد بودن اما در چارچوب شخصی و متعادل.
یکپارچگی و هماهنگی :یعنی رفتارهای ما با هدفهایمان با هم هماهنگ باشد و درتضاد نباشد . چون تضاد در رفتار و هدفمان آبرویمان را پیش خودمان از بین می برد و کمتر به خودمان اعتماد می کنیم بنابراین کلام و گفتارمان را با نیت و هدفهایمان همخوان نماییم . از هیچ چیز هراس نداشته باشیم و به خداوند خالق مهربانمان توکل نموده و با برنامه و هدفمند خودمان را باور کنیم و هر روز این نکته ها را در ذهنمان مرور کنیم، و با برنامه ریزی گامهای محکم و مصمم به سوی آینده ی روشن بر داریم .
اعتمادبه نفس خریدنی نیست،ازدیگران گرفتنی نیست بلکه هدیه ای است دروجودمان که خودمانم بادستهای اندیشه مان این هدیه رامی یابیم وآن رابا برنامه وهدف واقع بینانه پرورش می دهیم.( قادری،۸۸).
اعتمادبه نفس واقعی
اعتمادبه نفس واقعی هیچ ارتباطی به رویداد های ظاهری زندگی ندارد.اعتماد به نفس واعتمادبه خویشتن به خاطر آنچه فردانجام می دهدبه وجود نمی آید،بلکه به دلیل باوربه توانایی درونی خوداست که اوراقادر می سازد تاآنچه راکه می خواهد انجام دهد.
اعتماد واقعی همیشه ازدرون سرچشمه می گیرد نه ازبرون ،ازتعهدی که فرد به خود دارد ناشی می شود.تعهدی که هرچه رامی خواهد وضروری است انجام خواهد داد. اعتماد به نفس باور به قابلیت انسانی خویش است ،اینکه فرد باهرآنچه درزندگی پیش آید روبه رو شود،ازعهده ی آنها برآید وآنچه راکه ضروری است انجام دهد .
وقتی فرداعتماد خود رابراساس وجود خود بنا کند ،نه براساس آنچه که انجام داده است چیزی خلق می کند واعتمادی به وجود می آورد که هیچ کس وهیچ چیزنمی تواند ،آن را ازاوبگیرد.
بنابراین اعتماد به نفس واقعی اعتماد به نفس باور شخصی فرد نسبت به روح خود،به عنوان یک انسا ن است. (د،آنجلس،مترجم،لولاچی۷۹).
ضرورت وجود اعتماد به نفس
وجود اعتماد به نفس درافراد به ویژه پایه گذاری آن ازهمان دوران کودکی ضروری است،واین ضرورت هم دررابطه باگذراندن امورمربوط به حیات روزمره وهم در رابطه باسلامت روانی ورشدوامکان کسب کمال است.
فرزندان ما نیازمند کسب اعتماد به نفس اند، تا درسایه ی آن بتوانند راه خوشبختی خودرا هموارکنند.به هرمیزان که کودکان مابیشتر رشد کنند وبیشتربا مسائل ودشواری های زندگی مواجه گردند نیاز آنها به اعتماد به نفس بیشتر خواهد شد .
پس مقدمات این امرباید ازهم اکنون فراهم گردد.درایجاد اعتماد به نفس علاوه برتقویت جنبه های ایمانی ،ضروری است که حرکات ورفتاروعملکرد های کودک راتحت رهبری والدین ومربیان مطمئن قرار داد ،تادر ضمن هدایت، بتواند خصایص اخلاقی مطلوب را دروی به وجود آورند واورا به سوی مقصد مورد نظر جهت دهند.(مجد،۱۳۸۵).
ایمان واعتقاد
ایمان واعتقاد نیروی آفریننده وسازنده ومکمل هستند که درمقابل آنها بی ایمانی نیروی منفی ،سست کننده ومخرب ونابود کننده می باشد. حس اعتمادبه نفس تردید وبی ثباتی راازمیان می برد وبه انسان امکان می دهد که بی توقف وبدون صرف نیروی اضافی بامتانت روبه جلو حرکت کند.همه ی مخترعان،محققان،کاشفان،جنگجویان وفاتحان به استعداد وتوانایی خویش ایمان داشتند ،ودرمقابل اگراشخاص ناتوان وشکست خورده را مورد بررسی قراردهیم پی می بریم که اغلب آنها ازاعتماد وثبات
بی بهره بوده اند .(اسلامی نسب،۱۳۸۳).
اگرنوجوانان به نیروی ایمان واقف باشند وبدانند که نیروی فکری چه معجزاتی دارد مسلماًبه بالا ترین مقامات می رسند .
اراده یکی ازاشکالات ایمان است.اراده یعنی تصمیم به انجام یک کار،نشانه ای از ایمان به توانایی خویش درانجام آن کاراست.
هیچکس تا ایمان به توانایی خویش درتصمیم به انجام کاری که شروع کرده است نداشته باشد قادر به انجام آن نیست،کسی که با ایمان محکمی به اقدام خود اعتماد دارد ومعتقد است که قادربه انجام کاری است نمی توان او را ازراهی که می رود برگردانید.
ایمان به پیروزی خود نیل به پیروزی است. پیروزی ازآن کسانی است که می خواهند پیروز شوند باید اطمینان داشته باشیم که
خواستن توانستن است.اعتمادبه نفس برای کسب هوش ودرایت وتوانایی به انسان کمک می کند وبه ما امکان می دهد کاری که
شروع کرده ایم را تارسیدن به نتیجه ادامه دهیم.(ماردن،مترجم ،سید حسینی،۱۳۸۴).
لزوم ایجاد اعتماد به نفس
اعتقاد براین است که به هرمیزان که اعتماد به نفس رادرفرد گسترش دهیم به نفع اوست. باید کوشید تا کودک ونوجوان براحساس حقارت خود غلبه کند، و زندگی خودراازمهمل وفلج بودن نجات دهد. اصل براین است که کودک ونوجوان به خود اعتماد واتکا داشته باشد وکارهای مربوط به خود راشخصاً انجام دهد. وضع کاروحالش بایدبه گونه ای باشد وبه جایی برسد که برای خود لیاقت وکمالی احساس کند و به مزایای بیشتری ازنظر امنیت وآسایش دست یابد. افرای هستند که برای شرکت درامری دست به دامان این وآن می شوند ومنتظرند همه یک کاررا شروع کنند تا آنها هم به همان کار اقدام نمایند. همه فریاد بزنند تا اوهم فریاد بزند ،واین امربدان خاطر است که اعتماد به نفس ندارد. وجود چنین اموروزمینه هایی است که ایجاداعتماد به نفس وپرورش آن رادر کودکان ونوجوانان لازم می سازد.(همان منبع).
ضعف اعتمادبه نفس
ضعف این احساس باعث می شودکه باورکنیم فقط درصورتی قابل تأیید هستیم که ازهمه جهات کامل وبی نقص باشیم.
بنابراین همواره احساس بی ارزشی کرده وتلاش می کنیم به طریقی خودرا بهبود بخشیم.
ازآنجایی که کامل بودن درهمه ی جهات امری محال است پس احساس شکست وناتوانی کرده خودرابدبخت می دانیم. اعتمادبه نفس یا احساس عشق ومحبت ودادن ارزش واعتباربه خود را نباید باخودستایی وخودپرستی اشتباه کرد. (نینوایی،۱۳۸۲).
بدون اعتبار وارزش لازم به خودمان هرگز قادرنخواهیم بود که ازاحساس آرامش وآسایش برخوردار باشیم. همه ی امیدها،هدف ها وآرزوهای مابراساس این نیازاصلی استواراست ودرجه خوشبختی مادر زندگی بستگی به ارضاء این نیاز دارد.
عدم شناخت وآگاهی به عواملی که بر روی رفتارانسان تأثیرگذاشته ،موجب بروز رفتارنابهنجار می شودکه مانع اساسی وسدی محکم درراه رسیدن به خوشبختی وایجاد ارتباط ودوستی بایکدیگراست. بابررسی دقیق این عوامل وعلت ها پی می بریم که همه ی اعمال مخرب ونادرست ناشی ازدردی است که به علت عدم قبول خود ونداشتن اعتماد به نفس احساس می شود.
ضعف اعتماد به نفس اساساً یک مشکل،حاصل ازعدم آگاهی است. انکارخود نتیجه ی تلقینی است مخرب،که به اشتباه وبابرداشت غلط به طورناخودآگاه درمغزجای گرفته است. این تلقین موجب می شود که درتمام جنبه های زندگی احساس عدم لیاقت ونا توانی وبی ارزشی کنیم.
بنابراین داشتن اعتماد به نفس کافی ،مسئله ای کاملاً حیاتی وعامل مؤثر برای احساس خوشبختی وسبک لذت اززندگی است.
ممکن است با یک پیروزی درزندگی احساس لذت کنیم،اما چین لذت هایی زودگذر وناپایداراست. تنها لذت واقعی وبادوام آرامش رونی است که علیرغم وجود شکست وضعف های انسانی به خاطرتأ یید وقبول خودمان احساس می کنیم .(همان منبع).
عوامل مؤثر درضعف اعتمادبه نفس
آیامعمولاًتوانایی های خودتان رازیر سؤال می برید؟
آیا برای این عدم اطمینان به خود توجیهی دارید یا فقط به دلایل واهی این کار رامی کنید؟
اگراین طوراست احتمالاًشمادچارکمبوداطمینان واعتمادبه نفس هستید.
تاهمین لحظه افرادبسیاری هستندکه ازهمه ی توانایی های خودبه طور کامل استفاده نمی کنند .ممکن است ما هم یکی ازهمین افراد بوده وبه جای انجام کارهای مفید وسودمند همیشه مشغول فکرکردن به این مسئله باشیم که چه زندگی بی مصرفی داریم وچه قدر محیط اطرافمان کسل کننده است.اگر چه ممکن است کمی ازخود دورافتاده باشیم وارزش خود رافراموش کرده باشیم،اماهیچ گاه برای تغییر دیرنیست .
فردفاقد اعتماد به نفس ممکن است ازانجام همه ی کارها سرباززندوبی هدف باشد،فقط به این دلیل که تصورمی کند که توانایی انجام کاری راندارد.اما الآن دیگر زما نش رسیده که این رویه راتغییرداده واین را باور کنیم که ما قادربه انجام هرکاری که می خواهیم هستیم.
چه چیز منجربه فقدان اعتماد به نفس می شود؟
اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجادشود، درمحیط های اجتماعی ممکن است باافرادی سروکار داشته باشیم که ما راتحقیر می کنند. وضعیت ظاهری نیز تاحدی دراین زمینه مؤثراست،محیطی که فرد درآن به دنیا آمده وپرورش یافته نیزبسیار،روی اعتماد به نفس تأثیردارد.
بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی به خصوص است وازطرف والدین حمایت نشده است ،بااین تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس اورادوست نداشته وبرای او ارزش قائل نیست.
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : رابطه بین عزت نفس والدین و اعتماد به نفس ...