تنوع امکانات و تسهیلاتی که شهرها به گردشگران ارائه می دهند، انواع مختلفی از گردشگری را به وجود می آورد که همین تنوع، یکی از جاذبههای گردشگری شهری محسوب می شود. البته این امکانات متنوّع علاوه بر گردشگران مورد استفاده کاربران دیگر از جمله ساکنین مقصد نیز قرار می گیرد.
طبقه بندیهای مختلفی از مراکز شهری ارائه شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
جود[۷۱] و فینشتاین[۷۲] (۱۹۹۹)، مراکز شهری را در سه گروه طبقه بندی می کنند{به نقل از(لاو، ۵:۲۰۰۲)}:
شهرهای تفریحگاهی[۷۳]: شهرهایی هستند که کارکرد اصلی آنها گردشگری است و تفریحگاههای ویژهای به طور برنامه ریزی شده یا برنامه ریزی نشده در آنها ایجاد شده اند.
شهرهای تاریخی و باستانی گردشگری: این شهرها به دلیل هویت تاریخی، معماری و فرهنگیشان گردشگران را جذب می کنند.
شهرهای تغییر کارکرد یافته[۷۴]: مکانهایی هستند که با ایجاد و توسعه زیرساختها به دنبال جذب گردشگر هستند.
برخی از پژوهشگران کارکردهای گردشگری مناطق مختلف یک شهر را بررسی کرده و به طبقه بندی این مناطق پرداختهاند. ویور[۷۵] (۱۹۹۳) با بررسی مناطق مختلف گردشگری شهری در جزایر کارائیب، آنها را در پنج منطقه دستهبندی کرده است: منطقه ویژه گردشگران[۷۶]؛ منطقه کسب و کار مرکزی[۷۷]؛ سکونتگاههای محلی[۷۸]؛ نوارهای تفرجگاهی[۷۹]؛ حومهی روستایی[۸۰].
پیرس (۲۰۰۱) نیز یک طبقه بندی، از مناطق گردشگری در شهرها ارائه میدهد:
مناطق تاریخی: مجموعه ای از بناهای تاریخی، موزهها، مجسمهها و بناهای یادبود که در فاصلهی کمی از یکدیگر واقع شده اند.
مناطق قومی: مناطقی که اکثر ساکنین آن از یک گروه قومی هستند ( مانند محلّهی چینیها در شهرهای امریکایی).
اماکن مقدس: این مناطق در شهرهای زیارتی وجود دارند.
مناطق بازسازی شده[۸۱]: این مناطق از طریق توسعه گردشگری شهری احیا و بازسازی شده اند (مانند باراندازهای لندن).
مناطق تفریحی: این گونه مناطق دارای مجموعههای سینمایی، مراکز تفریحی و رستورانهای متعددی هستند ( مانند مرکز شهر منهتن).
مناطق کارکردی گردشگری[۸۲]: کسب و کارها در این مناطق با خدمات و جاذبههای گردشگری تلفیق شده اند.
۱-۴-۲) عناصر گردشگری شهری
گردشگری شهری ترکیب پیچیدهای از فعالیتهای مختلف است که از به هم پیوستن ویژگیهای محیطی و میزان توانمندی و کشش شهر در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات به دست می آید. شناخت عناصر بنیادی گردشگری می تواند ما را در شناخت گردشگری شهری کمک کند. جانسن و وربک[۸۳] (۱۹۸۶) طبقه بندی سادهای از نوعشناسی منابع برای مصارف گردشگران پیشنهاد می کند:
عناصر اولیه: زمینه ها و پایه های مادی و انسانی و همچنین فعالیتها و تجهیزات ویژه مستعد جذب گردشگران را با هم ادغام می کنند.
عناصر ثانوی: دربرگیرندۀ تسهیلات خرید، اقامت، رستوران و بنگاههای حمل و نقل گردشگری هستند.
عناصر کیفی: که به عناصر اضافی معروفاند و شامل تسهیلات دسترسی به نقاط مختلف از جمله توقفگاهها، اطلاع رسانی به مسافران و بازدیدکنندگان هستند.
ژرژ کازس و پوتییه (۱۳۸۲) نیز پنج گروه از عناصر را در یک طرح ترکیبی به شرح زیر ارائه کردند:
تجهیزات جانبی: مهمانسراها، خدمات مربوط به رفت و آمد، تجارت و سامانههای اطلاع رسانی؛
تدارکات و تجهیزات برای گردشگران؛
میراث شهری بازسازی شده و آماده در خدمت گردشگران؛
تجهیزات تفریحی و سرگرم کننده ویژه؛
رویدادها و فرصتها.
سی سا (۱۹۸۳) عناصر گردشگری را در پنج دستۀ اصلی منابع گردشگری، زیرساختهای گردشگری، تسهیلات پذیرایی از میهمانها، تسهیلات سرگرمی و ورزشی و خدمات واسطهای گردشگری مورد بررسی قرار میدهد. از سویی سینگلر و استبلر (۱۹۹۷) عناصر صنعت گردشگری را در پنج دستۀ: حمل و نقل، اسکان و اقامتگاه، تسهیلات واسطهای، جاذبهها و سایر خدمات تقسیم بندی و بررسی می کنند (عباسپور،۱۳۸۹).
۲-۴-۲)تاریخچه گردشگری شهری
صنعت گردشگری به ویژه گردشگری شهری پس از اتمام جنگ جهانی دوم (۱۹۵۰) با گسترش شهرنشینی، کاهش ساعات کار، توسعه روز افزون راه ها و شبکه های حمل و نقل، ارتقای سطح فرهنگ عمومی و اصلاح قوانین و مقررات تحولی شگرف یافت، به طوری که امروزه گردشگری به نمادهای عصر تمدن تبدیل شده است (رضوانی، ۱۵:۱۳۷۷). به عبارت دیگر، می توان گفت انباشت و سرعت نوآوریهای تکنولوژیکی در عصر مدرن و پسامدرن در زیر فشارهای حاصل از این تکنولوژی سبب شکل گیری تحولات اجتماعی گردید؛ که یکی از این تحولات اجتماعی در جهان معاصر پدیدار شدن اوقات فراغت به عنوان یکی از نیازمندیهای اساسی جوامع معاصر و ملزومی برای تاب آوردن زندگی تحت سیطره تکنولوژی است (پاپلی یزدی و سقایی،۳۵:۱۳۸۵). از سوی دیگر، نواحی شهری مکانهای مجزا و پیچیدهای هستند، که دارای چهار مشخصه عمومی؛ یعنی، ۱- تراکم فیزیکی بالای ساختارها، جمعیت و کارکردها؛ ۲- ناهمگنی اجتماعی فرهنگی؛ ۳ - اقتصاد چند کارکردی؛ و ۴- مرکزیت فیزیکی در درون شبکه راههای منطقهای و بین شهری است و به این صورت وقتی شهر به عنوان چنین مکانی پذیرفته شود، گردشگری توسعه پیدا می کند (رنجبر و همکاران،۸۴:۱۳۹۰).
استنفیلد[۸۴] (۱۹۶۴)، معتقد است که میان محیط شهری و غیرشهری اختلافی وجود دارد که باعث می شود ساکنین هر یک به دنبال تفریح و سرگرمی در محیط دیگر باشند. کریستالر[۸۵] (۱۹۶۴)، نیز در همان سال پژوهشی در اروپا انجام داد و یک الگوی فضایی از رفتار گردشگران ارائه کرد که اظهارات استنفیلد (۱۹۶۴) را تا حدودی تایید میکرد. در این الگو، شهرها به عنوان مناطق گردشگرفرست و حاشیه شهرها و روستاها، به عنوان مناطق گردشگرپذیر مطرح میشوند. به همین دلیل بخش قابل توجهی از پژوهشهای گردشگری تا اواخر قرن بیستم، به گردشگری در روستاها و طبیعت پرداخته و گردشگری شهری و شهرها به عنوان یک مقصد چندان مورد توجه واقع نشده است.
در اواخر قرن بیستم، صنایع تولیدی به تدریج اهمیت خود را به عنوان ابزار اصلی رشد شهرها، از دست داد و به تدریج بخش خدمات به عنوان موتور محرّک اقتصادی شهرها شناخته شد؛ که یکی از این بخشهای خدماتی، بخش گردشگری است.
لاو (۱۹۹۲) چهار عامل مؤثر در توسعه گردشگری به عنوان یک بخش خدماتی را در شهرها این طور ذکر می کند:
افول صنایع تولیدی؛
نیاز به ایجاد فعالیتهای اقتصادی جدید و مقابله با بیکاری؛
شناخت اهمیت گردشگری به عنوان یک صنعت در حال رشد؛
نقش توسعه گردشگری در بازسازی و احیای مناطق شهری؛
نیری[۸۶] (۲۰۰۶) دو عامل دیگر را نیز به عوامل فوق اضافه کرده است:
جهانی شدن
جایگاه ویژهی شهرها در انباشت سرمایه.
در چنین شرایطی گردشگری به عنوان گزینهای مناسب برای توسعه شهرها شناخته شد؛ زیرا، شهرها به طور بالقوه، دارای بسیاری از جاذبهها مانند بناهای تاریخی، میراث فرهنگی، رویدادها و… میباشند.
به گفته رابینز[۸۷] (۳۸:۱۹۹۱)، حتی محرومترین شهرها نیز به دلیل برخورداری از میراث تاریخی و فرهنگی میتوانند در رقابت میان مقصدهای گردشگری شهری شرکت کنند (همان:۱۳).
از دهه نود میلادی موضوع گردشگری شهری، هم از سوی محققان گردشگری و هم از سوی پژوهشگران مطالعات شهری مورد توجه قرار گرفت.
شارپلی و رابرتز[۸۸] (۱۶۳:۲۰۰۵) موضوعاتی را که تاکنون در پژوهشهای گردشگری شهری مورد توجه قرار گرفتهاند این طور طبقه بندی کرده اند:
تقاضای گردشگری شهری: شناسایی گردشگری شهری، عوامل انگیزشی، اندازه گیری تقاضا، روندها و الگوهای تقاضا، رفتار مصرف کننده (گردشگر)، پیش بینی تقاضا و…
عرضهی گردشگری شهری: عناصر اصلی، عناصر ثانویه و عناصر جانبی (بر اساس الگوهای جانسن وربک،۱۹۸۶).
بازاریابی گردشگری شهری: پیشبرد شهرها، اصلاح برند و تصویر ذهنی شهرها؛
طرح های پژوهشی انجام شده درباره : تدوین و الویت بندی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای ...