آیا گذشت زمان تاثیر معناداری بر میزان پرداختن روزنامهها به ارزشهای مورد نظر گذاشته است؟
نتیجه قابل توجهی که در این تحقیق به دست آمد و فرضیه دوم تحقیق آن را اثبات کرد اینست که بین سال انتشار روزنامهها و میزان توجه آنها به ارزشهای پنجگانه ارتباط معنادار وجود دارد. به عبارتی دیگر، افزایش توجه روزنامه ها به این ارزشها در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۷ تصادفی نبوده است. همانطور که در بخش مرور توصیفی ذکر گردید؛ ۱۳٫۶ درصد مطالب روزنامه ها در سال ۱۳۸۷ دارای موضع گیری مثبت ـ صریح یا ضمنی ـ در قبال ارزشهای پنجگانه بوده است در حالی که این رقم برای سال ۱۳۸۹ برابر ۱۵٫۹ درصد میباشد. این رشد معنادار نشان می دهد که علت یا عواملی در طی این دو سال وجود داشته که باعث افزایش توجه به این ارزشها شده است. اما سوالی که پیش می آید اینست که اولا آیا توجه به هر پنج ارزش افزایش پیدا کرده است؟ و ثانیا اگر برخی ارزشها رشد بیشتری داشته اند؛ علت چه بوده است؟ برای پاسخ به سوال اول باید توجه داشته باشیم همانگونه که جدول ۱۲ نشان می دهد؛ فراوانی کل مطالب مرتبط با ارزشها در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۷ به میزان ۷۴ مطلب افزایش پیدا کرده است که در این میان ارزش های «خودکفایی علمی و توجه به علم» و «استقلال طلبی، استکبار ستیزی و ظلم ستیزی » سهم عمده ای در افزایش توجه به ارزشها داشته اند و به ترتیب ۴۷ درصد(۳۵ مورد) و ۳۴ درصد (۲۵ مورد) از این افزایش را به خود اختصاص داده اند و سه ارزش دیگر در مجموع فقط ۱۹ درصد(۱۴ مورد) از این رشد را به خود اختصاص داده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وقتی از افزایش معنادار توجه به ارزشهای پنجگانه در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۷ بحث می کنیم؛ لازم است توجه اصلی خود را به دو ارزش «خودکفایی علمی و توجه به علم» و «استقلال طلبی، استکبار ستیزی و ظلم ستیزی » معطوف نموده و تحلیلمان را بر این دو ارزش متمرکز کنیم.
افزایش معنادار توجه به ارزش «خودکفایی علمی و توجه به علم» در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ را می توان نشان دهنده افزایش اهمیت علم و رشد علمی در نزد افکار عمومی جامعه و از آن جمله، روزنامه نگاران طی این دو سال دانست. این نتیجه گیری البته با سایر نشانه های افزایش توجه به علم هم سازگاری دارد چرا که توجه به علم و نهضت نرم افزاری یکی از گفتمانهای رایج در نزد مسئولین کشور، دانشگاهیان و عموم مردم بوده که طی این سالها افزایش پیدا کرده است.
اما افزایش معنادار توجه به ارزش «استقلال طلبی، ظلمستیزی و استکبارستیزی» را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ برای تحلیل این پدیده، لازم است به این نکته توجه داشته باشیم همانگونه که نمودار شماره ۶ نشان می دهد؛ ۸۳٫۲ درصد از مطالبی که با این ارزش مرتبط بوده اند، در زیرمقوله «استکبارستیزی» جای گرفته اند. به عبارتی دیگر استکبارستیزی یا دشمن ستیزی، بیشترین سهم را در میان وجوه مختلف توجه به این ارزش به خود اختصاص داده است و میتوان گفت افزایش توجه به ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» در واقع به معنای افزایش «استکبارستیزی» یا دشمن ستیزی است. پس از روشن شدن این نکته، سوالی که پیش می آید اینست که چرا در فاصله سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹، استکبارستیزی در این سه روزنامه افزایش پیدا کرده است؟
برای پاسخ به این سوال، باید توجه خود را به اتفاقات رخ داده طی این دوسال، جلب کنیم. مهمترین اتفاق در این مدت ـ که اتفاقا علت اصلی انتخاب این بازه زمانی برای تحقیق نیز بوده است ـ حوادث پیش آمده پیرامون انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود که با گذشت زمان ابعاد آن روشنتر شد و معلوم شد که دشمنان کشور و قدرتهای استکباری در پشت صحنه این اتفاقات بودند و اگر خودشان علت و بانی اصلی وقوع اعتراضات و التهابات رخ داده نبودند؛ دست کم از آنها پشتیبانی کرده و با هدف ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و یا حتی سرنگونی نظام سیاسی کشورمان، تمام امکانات سیاسی، اقتصادی، رسانهای و تشکیلاتی خود را برای دامن زدن به التهابات پیش آمده و جهت دهی آن در راستای اهداف خود، به میدان آوردند. این افزایش آگاهی و هوشیاری در برابر دشمن و نقش او در ضربه زدن به حقوق ملت و استقلال کشور، باعث رشد دیدگاه های استکبارستیزانه در میان عموم مردم به ویژه نخبگان و اهالی رسانه ها شد و به همین خاطر شاهد هستیم که استکبارستیزی در سه روزنامه مورد بررسی، در سال ۱۳۸۹(بعد از انتخابات) نسبت به سال ۱۳۸۷ (قبل از انتخابات)، به صورت معناداری افزایش پیدا کرده است.
فصل پنجم؛ جمع بندی و نتیجه گیری
مقدمه
تحقیق پیش رو، به دنبال بررسی نقش مطبوعات در تقویت یا تضعیف ارزش های ملت ایران و انقلاب اسلامی است. به همین خاطر، پس از اینکه ارزشهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را به عنوان محور کار خود قرار دادیم؛ با توجه به محدویت های پژوهش، سه روزنامه«کیهان»، «ایران» و «آفتاب یزد» را که تا حدودی نمایندگی دو جریان عمده فکری و سیاسی (اصولگرایی و اصلاح طلبی) را در کشور به عهده دارند؛ انتخاب کرده و عملکرد آنها را در قبال پنج ارزش «ایثارگری و شهادت طلبی»، «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی»، «ساده زیستی و نفی تجمل گرایی»، «حفظ کیان خانواده» و «خودکفایی علمی و توجه به علم» بررسی کردیم. همچنین، سعی کردیم ارتباط متغیر زمان با این عملکرد را بسنجیم.
طرح تحقیق از نوع توصیفی(اکتشافی) و حجم نمونه ۷۲ نسخه روزنامه بود که به صورت یک ماه آماری تصادفی انتخاب شده بودند. در این تحقیق، مجموعا ۹۰۲۲ عنوان مطلب با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا و پس از مقوله بندی مناسب و سپس کدگذاری؛ مورد بررسی قرار گرفت؛ بنابراین ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه معکوس بود و مطالب بر اساس عنوان روزنامه، سال، ماه، روز انتشار، صفحه و شماره مطلب در صفحه مورد نظر در پایگاه اینترنتی بانک اطلاعات نشریات کشور[۲۸] آدرسدهی شدند.
پس از گردآوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامه های معکوس، داده های خام با نرم افزار EXCEL و نیز نرمافزار آماریSPSS 17 تجزیه و تحلیل شدند.
پاسخ به پرسشها و بررسی فرضیه های مطرح شده
لازم به ذکر است که این تحقیق، پژوهشی توصیفی بوده که هدف آن کشف فراوانی و چگونگی پرداختن این سه روزنامه به ارزشهای اساسی نظام بوده است و پاسخ دادن به اینکه آیا این میزان از توجه مطبوعات به ارزش های اساسی کافی است یا خیر و اینکه علل این توجه چه میباشد؛ از اهداف تحقیق نبود هرچند که در این فصل چهارم سعی شد تا آنجا که فرصت تحقیق و وسع محقق اجازه میداد؛ علل و ابعاد نتایج حاصل شده را واکاوی کرده و با نگاهی تحلیلی، آنچه را باعث وقوع این نتایج شده بود و نیز آنچه را که از این نتایج قابل استنتاج بود، مورد بررسی و تدقیق قرار بدهیم. در این بخش به مرور و جمع بندی نتایج تحقیق میپردازیم.
پاسخ به پرسش اصلی تحقیق
در پاسخ به پرسش اصلی تحقیق یعنی «ارزشهای اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران(مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) به چه میزان در این سه روزنامه مورد توجه قرار گرفته است؟» باید گفت که پس از بررسی ۹۰۲۲ عنوان از مطالب این سه روزنامه در دو نیم سال ذکر شده، . نتایج تحقیق نشان داد که ۱۳٫۶ درصد مطالب این سه روزنامه در سال ۱۳۸۷، حداقل نسبت به یکی از ارزشهای پنجگانه، به صورت صریح یا ضمنی، موضعگیری مثبت داشته اند. این رقم برای سال ۱۳۸۹ برابر ۱۵٫۹ درصد میباشد. در مجموع ۷۲ نسخه روزنامهی بررسی شده در این دو نیمسال، روزنامه های مورد بررسی در ۲٫۲ درصد از مطالبشان به ارزش «ایثارگری و شهادت طلبی»، در ۱۱٫۴ درصد به ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی»، در ۰٫۱ درصد به ارزش «ساده زیستی و نفی تجمل گرایی»، در ۰٫۸ درصد به ارزش «حفظ کیان خانواده» و بالاخره در ۱٫۱ درصد از مطالبشان به ارزش «خودکفایی علمی و توجه به علم» پرداخته اند.
همانگونه که مشاهده میشود، ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» بیش از سایر ارزشها مورد توجه قرار گرفته است به طوری که ۷۳٫۷ درصد از کل مطالب مرتبط با ارزش ها، به این ارزش خاص پرداخته اند. به عبارت دیگر ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» به تنهایی ۷۳٫۷ درصد از مطالب مرتبط با ارزش های تحقیق را به خود اختصاص داده و چهار ارزش دیگر، مجموعا ۲۶٫۳ درصد از مطالب را به خود اختصاص دادهاند(جدول ۱۳). بنابراین اگر ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» را به کنار نهیم، مشاهده میکنیم که چهار ارزش باقی مانده فقط در ۴٫۲ درصد از مطالب روزنامه ها مورد توجه قرار گرفته اند و این مسئلهایست که جای تامل دارد.
فرضیه رابطه معنادار نام روزنامه و فراوانی پرداختن به ارزشها
آزمونهای آماری این فرضیه را تایید کرده و معلوم شد که بین نام روزنامهها و میزان پرداختن به ارزشهای پنجگانه تحقیق رابطه معنادار وجود دارد. آمار فراوانی ها هم نشان داد که در مجموع، روزنامه کیهان(اصولگرا) بیشترین توجه را به ارزشها داشته است و پس از آن روزنامه های ایران (اصولگرا) و آفتاب یزد(اصلاح طلب) قرار گرفته اند. تایید این فرضیه، باعث ایجاد فرضیه بسیار مهم دیگری مبنی بر «وجود رابطه معنادار میان جناح سیاسی روزنامهها (اصلاح طلب و اصولگرا) و میزان پرداختن به ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران» شد که لازم است در تحقیقی مستقل و مفصل بدان پرداخته شود.
میزان و چگونگی پرداختن روزنامهها به ارزش«ایثارگری و شهادت طلبی»
نتایج تحقیق نشان داد که بین عنوان روزنامهها و میزان پرداختن به این ارزش رابطه معنادار وجود داشت و میتوان گفت که روزنامههای اصولگرا توجه بیشتری به این ارزش کرده بودند. ضمنا بیشتر مطالب مرتبط با این ارزش در قالب اخبار یا نقل قول بوده و مطالب کمی به صورت تحلیلی و نظری بود.
میزان و چگونگی پرداختن روزنامهها به ارزش«استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» و ارتباط آن با عنوان روزنامهها و زمان انتشار
درباره این ارزش هم نتایج تحقیق نشان داد که اولا این ارزش بسیار بیشتر از سایر ارزشهای مورد بررسی، برجسته شده بود. همچنین نتایج این فرضیه را قوت بخشید که «روزنامههای اصول گرا توجه بیشتری به این ارزش داشته اند». ضمنا بازنمایی این ارزش غالبا از طریق ضدیت با استکبار بوده و مطالب کمی به تحلیل و تبیین نظری این ارزش پرداخته بودند. کم بودن فروانی مطالب تبیینی و تحلیلی نشان دهنده فاصله روزنامهها با مخاطبان خود، به ویژه جوانان است؛ چرا که نسل جوان سوالات و شبهات فراوانی را درباره چیستی استکبار و چرایی و چگونگی برخورد با آن در ذهن دارد ولی با این وجود، مطالب کمی به تقویت نظری این ارزش و رفع سوالات و شبهات پیرامون آن مبادرت کرده اند.
میزان و چگونگی پرداختن روزنامهها به ارزش«ساده زیستی و نفی تجمل گرایی» و ارتباط آن با عنوان روزنامهها و زمان انتشار
فراوانی بسیار پایین مطالب مرتبط با این ارزش نشان میدهد علی رغم آنکه ساده زیستی و دوری از تجمل، یکی از شاخص های مهم در گستره فکری انقلاب اسلامی، به ویژه درباره مسولین نظام است؛ این سه روزنامه ـ اعم از اصولگرا و اصلاح طلب ـ، تلاش چندانی را برای گسترش فرهنگ «ساده زیستی و نفی تجمل گرایی» نکرده اند در حالی که با توجه به داعیههایی که جریان اصول گرایی دارد و خودش را عمل کننده به اصول انقلاب و اسلام میداند؛ انتظار میرفت دست کم روزنامههای منتسب به این جریان (کیهان و ایران)، توجه بیشتری به این ارزش داشته باشند ولی مشاهده شد که چنین نبوده است.
میزان و چگونگی پرداختن روزنامهها به ارزش«حفظ کیان خانواده» و ارتباط آن با عنوان روزنامهها و زمان انتشار
با توجه به نتایج به دست آمده، هم در سال ۱۳۸۷ و هم در سال ۱۳۸۹ روزنامه اصولگرای «ایران» بیشترین و دیگر روزنامه اصولگرا یعنی «کیهان»، کمترین موضعگیری مثبت را نسبت به ارزش «حفظ کیان خانواده» داشته اند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که به احتمال فراوان، تفاوت معناداری میان دیدگاه جناحهای سیاسی مختلف درباره لزوم حفظ کیان خانواده وجود ندارد. ضمنا درصد مطالب تحلیلی مرتبط با این ارزش در مقایسه با دیگر ارزشهای مورد بررسی، بیشتر بوده که نشان دهنده اهتمام بیشتر مطبوعات به ارتقای سطح کیفی خانواده های جامعه ایرانی است در حالی که سایر ارزشها بیشتر به صورت خبری مورد توجه قرار گرفته اند.
میزان و چگونگی پرداختن روزنامهها به ارزش«خودکفایی علمی و توجه به علم» و ارتباط آن با عنوان روزنامهها و زمان انتشار
با توجه به نتایج به دست آمده، هم در سال ۱۳۸۷ و هم در سال ۱۳۸۹، روزنامههای اصولگرای «ایران» و «کیهان» بیشترین و روزنامه اصلاح طلب «آفتاب یزد»، کمترین موضعگیری مثبت را نسبت به ارزش «خودکفایی علمی و توجه به علم» داشته اند بنابراین میتوان این فرضیه را مطرح کرد که «اصول گرایان بیش از اصلاحطلبان به مسئله تولید علم و پبشرفت علمی اهمیت می دهند». همچنین در مقایسه با ارزشهای «ایثارگری و شهادت طلبی» و «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی»، در این ارزش شاهد بودیم که توجه بیشتری به تبیین چیستی، لزوم و ابعاد و آثار این ارزش شده بود که نشان میدهد روزنامهها، ضرورت بسط گفتمان تولید علم و نهضت نرم افزاری را درک کرده اند. ضمنا بیشترین توجه روزنامه ها در ذیل این ارزش، به دستاوردهای علمی بود که درباره این دستاوردها هم بیشتر به دستاوردهای بخش خاصی از علوم یعنی علوم پایه، پزشکی و مهندسی پرداخته شده بود و توجهی به دستاوردهای علوم انسانی و اجتماعی نشده بود. البته این رویکرد مظلومانه نسبت به علوم انسانی و اجتماعی، محدود به روزنامه ها نیست و حتی در گفتمان مسئولین علمی کشور هم مشهود است. مسلما تببین چرایی این کم توجهی به علوم انسانی و اجتماعی، بحثی مفصل و تحقیقی مستقل را طلب میکند که خارج از وقت و امکان این تحقیق است.
فرضیه ارتباط معنادار سال انتشار و فراوانی مطالب مرتبط با ارزشهای پنجگانه
آزمون های آماری، این فرضیه را نیز تایید کردند و مشخص شد که بین سال انتشار روزنامهها و میزان پرداختن آنها ارتباط معنادار وجود دارد. از آنجایی که فراوانی مطالب مرتبط با ارزشهای پنجگانه در سال ۱۳۸۹ بیش از سال ۱۳۸۷ بوده است؛ میتوان نتیجه گرفت که در فاصله این دو سال، توجه روزنامهها به ارزش های پنجگانه به صورت معناداری افزایش یافته است. این افزایش بیشتر از ناحیه دو ارزش «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی» و ارزش «نهضت علم و توجه به علم» بوده است که «حوادث رخ داده پیرامون انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸» و «افزایش توجه به رشد علمی کشور» به ترتیب عوامل افزایش توجه به این دو ارزش بوده اند.
نتیجه گیری