د) قصه گویی: به طورکلی کودکان و نوجوانان علاقه ای به شرکت در جلسات درمانی ندارند اما قصه را دوست دارند و از آن لذت می برند. بخصوص پسران که به نظر می رسد به قصه اعتماد می کنند. پسران چون در عرصه هیجانی احساس بی کفایتی می کنند، به قصه ها نیاز دارند تا به آنها زبانی درونی- انعکاسی برای تجربیات احساسی ببخشند.از سوی دیگر چون کودکان پرخاشگر در فهم بیان همدلی نقص هایی دارند و به دفاعی بودن متمایلند و بعلاوه نسبت به تغییر و درمان مقاوم هستند، قصه گویی می تواند در کاهش پرخاشگری انها مفید باشدو به آنها بیاموزد که چگونه رفتار خودرا تغییر دهند (نصیرزاده و روشن، ۱۳۸۹).
۶-موسیقی:
یکی از ابزارهایی که می تواند به طور مستقیم در سطح عاطفه، احساس و تصویرسازیهای ذهنی و به طور غیر مستقیم بر روی شناخت فرد تاثیرگذار باشد. رفتار آشفته نتیجه عدم هارمونی در فرد است و موسیقی می تواند در برگرداندن این هارمونی و نظم و در نتیجه سلامتی فرد موثر باشد. موسیقی درمانی در واقع به کار بردن موسیقی به عنوان ابزاری برای فراهم کردن تغییرات مثبت در رفتار است. هدف موسیقی کمک به افراد برای رسیدن به توانایی های بالقوه آنها، ترمیم، تثبیت و بهبود سلامت جسمی و اجتماعی و هیجانی شان است. موسیقی به دلیل جذابیت و انگیزش ذاتی که دارد فضای امن و مناسبی برای ارتباط اجتماعی فراهم می کند، به همین خاطر از میزان بی تفاوتی اجتماعی،گوشه گیری،عدم لذت،خشونت وپرخاشگری می کاهد (سلطانی و همکاران، ۱۳۸۹).
البته لازم به ذکر است که تحقیق حاضر به صورت نظری و کتابخانه ای بوده و با توجه به پیچیدگی مساله مورد نظر و تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی که در جوامع مختلف وجود دارد هرگونه اقدام عملی جهت کنترل و مقابله با پرخاشگری کودکان و نوجوانان نیازمند بررسی های دقیق و کارشناسی به صورت بومی،فرهنگی ،اعتقادی و با توجه به شرایط زمانی مکانی خاصی که در آن پرخاشگری روی می دهد، می باشد.
۲-۳-۴- مبانی نظری پرخاشگری
الف)تئوری رفتار غریزی فروید:
کهن ترین و شناخته شده ترین تبیین در مورد پرخاشگری، که معطوف به این نگرش است که انسان به دلیل طبیعت زیستی اش تا حدودی برای ارتکاب پرخاشگری و خشونت برنامه ریزی شده است. و تنها راه کنترل این سائق فطری تنبیه است(محسنی، تبریزی و رحمتی، ۱۳۸۱). از منظر این تئوری رفتار پرخاشگرانه نتیجه یک انگیزه عمده درونی به سوی عمل است و نه عکس العمل در برابر شرایط طبیعی و تنها یک محرک طبیعی این عمل را آزاد می کند.کسانی که در چارچوب تئوری رفتار غریزی فعالیت می کنند بعضا معتقدند که پرخاشگری کودکان و نوجوانان می تواند مفید باشد.
ب)نظریه ناکامی – پرخاشگری:
پرخاشگری می تواند معلول هر موقعیت ناخوشایند یا ملال انگیز از قبیل درد، دلتنگی و غیره باشد. مهمترین عامل در ایجاد پرخاشگری از میان همه موقعیت های ملال انگیز ناکامی است. اگر فرد در نیل به هدف خود با شکست مواجه شود ناکامی حاصل احتمال پاسخ پرخاشگرانه او را افزایش می دهد(محسنی تبریزی، ۱۳۸۳: ۱۳۱). در تفسیر و توضیح این نظریه می توان گفت که اگر کودکان و نوجوانان در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شوند یا خواسته های آنها برآورده نشود احساس ناکامی می کنند و این احساس با پرخاشگری نمایش داده می شود.
ج)نظریه یادگیری اجتماعی:
بر اساس این نظریه همان گونه که کودکان مهارت های شناختی واجتماعی را از طریق مشاهده عملکرد اطرافیان می آموزند،با تماشای اعمال پرخاشگرانه وخشونت آمیز یاد می گیرندکه پرخاشگرانه رفتارکنند(حسینی انجدانی،۱۳۸۷). آلبرت بندورا نظریه پرداز اصلی این دیدگاه معتقد است از آنجا که بخش اعظم یادگیری مردم از طریق مشاهده درمحیط پیرامونشان صورت می گیرد می توان نتیجه گرفت که فرایندهای مشابهی مانند رسانه های گروهی نیزهمین تاثیر رابر مخاطبان دارند.مطالعات نشان داده که کودکان و نوجوانان آنچه راکه از صفحه تلویزیون می بینند تقلید می کنند یا به ذخیره رفتاری خویش می افزایند. شاخه دیگری از این نظریه به نقش فرایندهای شناختی توجه می کند . اگر رفتارهای خشونت آمیز نشان داده شده از تلویزیون موفقیت به دنبال داشته باشد به کارگیری آن در زندگی واقعی نیز می تواند موفقیت به دنبال داشته باشد درنتیجه تماشای زیاد تلویزیون قالب بندی نگرش هاو رفتار کودکان را در پی دارد(جوادی و همکاران، ۱۳۸۷).
با توجه به دیدگاه های مطرح شده درنظریه یادگیری اجتماعی کودکان و نوجوانانی که در معرض تماشای برنامه های پرخاشگرانه و خشونت آمیز تلویزیونی و ماهواره ای و یا حتی بازیهای ویدیویی هستند نسبت به سایرکودک ونوجوانان از میزان بالاتری از پرخاشگری برخوردارند.
د)دیدگاه شناختی:
بر طبق این دیدگاه فرایندهایی مانند ادراک های فرد از رویدادها، تعبیرها و استنباطهای فرد از عوامل اصلی به وجود آورنده هرگونه رفتار از جمله رفتار پرخاشگرانه است. طبق این تئوری کودکان پرخاشگر رفتار دیگران را به عنوان نشانه پرخاشگری تعبیر می کنند و بر اساس این گونه نحوه پردازش اطلاعات عمل می کنند. الگوی برانگیختگی خشم از الگوی شش مرحله ای پردازش اطلاعات اجتماعی متاثر شده است. در مرحله اول کودکان جزئیات رویداد محیطی را رمز گردانی می کنند. در مرحله دوم تفسیر مرتبط با موقعیت را تولید می کنند و در مرحله سوم یک هدف اجتماعی را شکل می دهند که بر پاسخ آنها نسبت به موقعیت تاثیر می گذارد. مرحله چهارم تولید ذهنی گروهی از پاسخ های رفتاری (راهبردها) مرحله پنجم ارزیابی کیفیت هر پاسخ (ارزیابی راهبردها) را شامل می شود و مرحله آخر انجام دادن پاسخ انتخاب شده است (حاجتی و همکاران، ۱۳۸۷).
در مرحله ارزیابی کودکان پاسخ های رفتاری ممکن را برای یک موقعیت اجتماعی خاص بر اساس چندین ملاک ارزیابی می کنند مانند نتایج احتمالی برای هر پاسخ و درجه اطمینانی که آنها درباره توانایی اجرای هر پاسخ دارند. نتایج این ارزیابی تصمیم گیری درباره پاسخ است، به شیوه ای که کودک یک پاسخ را برای تصویب برمی گزیند. نتایج تحقیقات و بررسی ها درمرحله تصمیم گیری درباره پاسخ نشان میدهد که کودکان پرخاشگر اعمال پرخاشگرانه را به شیوه ای ارزیابی می کنند که رفتار پرخاشگرانه مورد انتظار آنها را تصویب می کند که به طور نسبی نتایج مثبتی را در پی دارد و هم چنین سبب می شود تابیش از همسالان غیر پرخاشگر خود احساس اعتماد و اطمینان به توانایی خود در شکل دادن به رفتار های پرخاشگرانه پیدا کنند.بنابراین برای کودکانی که این الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی را ابراز کنند پرخاشگری ممکن است برای بدست آوردن اهداف مورد نظر عملکردی مداوم باشد (حاجتی و همکاران،۱۳۸۷).
ی)نظریه پرخاشگری- پرخاشگری:
بدرفتاری و اهانت کلامی دیگران اغلب عامل عمده ای در آشکار ساختن اعمال پرخاشگرانه درطرف مقابل است (معتمدین و عبادی، ۱۳۸۶). طبق این دیدگاه کودکان و نوجوانانی که در معرض خشونت وپرخاشگری دیگران شامل اعضای خانواده، همکلاسی هاودوستان یا سایر افراد قرار می گیرند با بوجود آمدن حس انتقامجویی در آنها به صورت رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان می دهند.
۲-۴- مرور تحقیقات انجام شده
الف) تحقیقات داخلی
-
- جمعه نیا (۱۳۸۷) رابطه سلامت اجتماعی با سبک های هویت یابی نوجوانان نتیجه بین سلامت اجتماعی و سبک های هویت یابی ارتباط معنی داری وجود دارد .
-
- حسینی (۱۳۸۷) میزان سلامت اجتماعی دانشجویان و عوامل موثر بر آن.نتیجه بین میزان مهارتهای ارتباطی ،باورهای مذهبی و میزان پایگاه اقتصادی –اجتماعی باسلامت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد.
-
- فارسی نژاد ( ۱۳۸۳ ) رابطه سبک های هویتی با سلامت اجتماعی.نتیجه کسانی که از تعهد هویتی بالایی برخوردار بودند، سلامت اجتماعی بیشتری داشتند.
-
- نتایج یافته های رفیع پور در سال ۱۳۷۸ نشان می دهد پایبندی های مذهبی، بیشترین تأثیر رابر اعتماد اجتماعی به مسئولان و احتمال افزایش سلامت اجتماعی دارد.
-
- بهارلو،(۱۳۹۲)اثربخش آموزش رویکردشناختی – رفتاری عزت نفس بر پرخاشگری نوجوانان پسر شهر کرد.نتیجه آموزش شناختی-رفتاری عزت نفس به طور معنی داری موجب کاهش پرخاشگری نوجوانان می شود.
-
- جویباری و ثناگو(۱۳۸۴)پرخاشگری نوجوانان. نتیجه تامین سلامت خانواده ها می تواند عامل زیربنایی در سلامت نوجوانان باشد. و آموزش شیوه های مقابله باپرخاشگری و خشونت به نوجوانان می تواند راهگشا باشد.
-
- نورالهی،(۱۳۸۶) مقایسه پرخاشگری در بین نوجوانان خانواده های مذهبی و غیر مذهبی شهرستان ابهر نتیجه بین مذهب و پرخاشگری رابطه معنی داری وجود دارد .
ب)تحقیقات خارجی:
-
- پاول( ۲۰۰۷) رابطه بین سلامت اجتماعی معنوی و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به سرطان. نتیجه سلامت معنوی عامل تاثیر گذار برکیفیت زندگی این افراد بوده وسلامت اجتماعی پس از سلامت روانی دررتبه دوم قرار داشت.
-
- شیلدز و پیرس (۱۹۹۷)در پژوهشی که بر روی پرخاشگری نوجوانان پسر انجام داد.نتیجه مهمترین عاملی که پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز را تحت تاثیر قرار می داد روابط همسالان و مشاجره های خانوادگی بوده است.
-
- مک آرتور( ۱۹۹۵) بررسی اپیدمیولوژیک سلامت اجتماعی درامریکا.نتیجه اکثریت افراد بزرگسال در ایالات متحده سلامت اجتماعی سطح متوسط تابالا دارند.نسبت قابل توجهی ازجمعیت ، سلامت اجتماعی پایینی دارند که به تعبیر مک آرتورآن را می توان نوعی ناسالمی اجتماعی تعبیر نمود.
۲-۵- فرضیه های تحقیق:
۱-بین صداقت و پایبندی به پیمان وپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
۲- بین صداقت و پایبندی به معنویت دینی باپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
۳- بین صداقت و پایبندی به رعایت حقوق وبرادری باپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
۴- بین صداقت و پایبندی به ادب وعفت باپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
۵- بین صداقت و پایبندی به مشارکت و همبستگی باپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
۶- بین سلامت اجتماعی مبتنی برآموزه های اسلامی وپرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد.
-
- از روی مؤلفه های سلامت اجتماعی میتوان پرخاشگری نوجوانان را پیش بینی نمود.
فصل سوم
روش اجرای پژوهش
۳-۱- مقدمه
فصل حاضر به مبانی روش شناختی پژوهش اختصاص یافته است. دراین فصل روش تحقیق وابزارگردآوری و تحلیل داده ها، جامعه آماری،روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه و سنجش اعتباروپایایی مورد توجه واقع می شود.این پژوهش باتوجه به این که ازنوع همبستگی است درصدداست رابطه پرخاشگری و سلامت اجتماعی مبتنی برآموزه های اسلامی رادرمیان نوجوان ان شهرستان شاهرود در مقطع تحصیلی دوره اول دبیرستان تبیین کند.
۳-۲-روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع همبستگی، هدف تحقیق همبستگی مطالعه حدود و تغییرات یک متغیر در رابطه با تغییرات یک یا چند متغیر دیگر بر اساس ضرایب همبستگی است (دلاور،۱۳۷۶).
از آنجا که روش تحقیق و پژوهش ارتباط نزدیک و مستقیم با موضوع پژوهش دارد وباید براساس نیاز پژوهش یکی ازروشهای پژوهشی را انتخاب کنیم لذا در این تحقیق از روش پیمایش (Survey) استفاده شده است.محدودیت روش های دیگر در رابطه با نگرش سنجی و از طرف دیگر سنجش نگرشها در سطح نسبتاً وسیع با تعداد نمونه های بالا استفاده از روش پیمایش را در این پژوهش ایجاب کرده است.
همچنین علت این انتخاب ، کارآمدی این شیوه در گردآوری داده ها، منظم ساختن آنها و امکان عملیات آماری بر روی آن اطلاعات و همچنین مساعد بودن این روش نسبت به تحلیل دقیق بوده است. بنابراین در این پژوهش، روش پیمایش مقطعی (cross-sectional) با دو هدف توصیف وتبیین مورد استفاده قرار خواهد گرفت که در سطح توصیف هدف نشان دادن تصویری از شرایط یا پدیده های مورد بررسی برای شناخت بیشتر شرایط موجود در نمونه می باشد. در سطح تحلیل، هدف یافتن روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته و تلاش برای تبیین تغییرات یاواریانس متغیر وابسته با توجه به متغیرهای مستقل است (حاتمی،۱۳۸۹).
۳-۳-تکنیک ها و ابزارهای گردآوری اطلالاعات
داده را می توان با مشاهده، مصاحبه عمیق، تحلیل محتوا، پرسشنامه یا تکنیک های مختلف دیگری گردآوری کرد. با این همه پرسشنامه رایج ترین تکنیک مورد استفاده در تحقیق پیمایشی است، اما ضرورتاً پیوندی بین تحقیق پیمایشی و پرسشنامه وجود ندارد. پرسشنامه تکنیک بسیار ساختمندی برای گردآوری داده هاست که در آن از هر پاسخگو مجموعه یکسانی از پرسش ها پرسیده می شود به این دلیل پرسشنامه شیوه بس کارآمدی برای تشکیل ماتریس متغیر بر حسب مورد برای نمونه های بزرگ فراهم می آورد(دواس، ۱۳۸۳).