چگونه تنبیه کنید
کوتاه : همیشه نظرات خود را در موقع تنبیه به طور مختصر بیان کنید : « تو مرتکب چنین کاری شده ای که مجاز نبوده ای در این صورت مجازات تواین است » هیچ گاه مسائل را بیش از حد شرح ندهید . برای مثال شما میز تحریر چوبی زیبایی در اتاق نشیمن دارید . پسر شما دوست دارد که اسباب بازیهایش را روی آن نهاده و آنجا به بازی بپردازد و شما در مورد خراش افتادن بر روی آن نگرانید .
مادری که زیاده از حد حاشیه می رود و توضیح می دهد خواهد گفت :
پوریا این یک قطعه اسباب قیمتی است اگر تو اسباب بازیهایت را روی آن قرار دهی به خصوص ماشینها و کامیونهایت را امکان اینکه آن را خراش دهی زیاد است اگر خراش بیفتد مادرت باید آن را به مغازه تعمیر مبلمان ببرد تا آن را تعمیر کند که البته خرج زیادی دارد . این کار پدرت را عصبانی خواهد کرد بنابراین روی این میز بازی نکن .
به جای این شما باید یک گوشزد کوتاه به طفل بکنید : پوریا تو می دانی که اجازه نداری روی این میز بازی کنی و اگر این کار را بکنی من به تو اجازه تماشای فیلم کارتون امشب را نخواهم داد. اگر پوریا امتناع ورزید بلافاصله بگویی که او امشب از تماشای تلویزیون محروم است .
با طفل جر و بحث نکنید و چانه نزنید
اشکال بسیاری از والدین کودکان ناسازگار این است که کودک در نظر دارد آن چنان قوی است که او را به چشم یک آدم بزرگسال می نگرند و خود را محتاج به تشریح اعمال خود و تصمیماتشان می بینند اما شما نباید با کودکان ناسازگار چانه بزنید بلکه مقررات را وضع می نماید و اگر کودک چون و چرای آن را سوال و رفتاری می کند که در نظر شما حائز اهمیت و قابل ایستادگی است باید جواب دهید : چون من اینطور می گویم یا چون این قانون منزل ماست . این بدین معنی نیست که شما یک مستبد خود کامه و بی رحم هستند در واقع مقررات شما از نظر کودک بسیار منطقی و بجاست هدف در اینجا نشان دادن قدرت شما به طریقی واقع بینانه و بی طرفانه است .
برای مثال اگر دختراتان سر میز ، غذا را سلف می کند و شما معتقدید که این رفتار مهم است باید در موقعی که سر میز غذا نیستید به او تذکر بدهید که اگر غذا را تف کند به اتاقش فرستاده خواهد شد اگر یک بار کار را کرد برای اولین بار و آخرین بار باید به او تذکر داد که تنبیه خواهد شد و به اتاقش فرستاده خواهد شد او بار دیگر این کار را می کند .
شما نباید به هیچ وجه اجازه دهید چنین بگو مگویی بین شما رخ دهد.
سارا به اتاقت برو .
مامان خواهش می کنم . من منظوری نداشتم و فقط تصادفی این کار را کردم . ولی من منظورم همان است که گفتم .
اما مامان تکه گوشتی که به من داده بودی به قدری سفت بود که جویدنش مشکل بود و لای دندانهایم رفت .
تو باید همین الان به اتاقت بروی .
مامان خواهش می کنم من دیگر این کار را نمی کنم دفعه آخر است .
سارا
پس بگذار به اتاق نشیمن بروم .
این گفتگو باید جایگزین با گفتگوی زیر شود .
خوب سارا به تو تذکر داده بودم ولی تو دوباره عمل را تکرار کردی . حالا باید برای پنج دقیقه به اتاقت بروی .
مامان خواهش می کنم منظوری نداشتم .
به اتاقت برو بحث نکن .
چرا
چون من این طور می گویم .
بهترین سیاست برای خانواده یک کودک ناسازگار باید طبق الگوی یک خود کامه خیر خواه بنا شود تا بر طبق یک دموکراسی کودک حق رایی در انتخاب و تصمیم گیری در مورد مجازات خود نداشته باشد . دوباره به یاد داشته باشید شما نمی خواهید یک فرد بی رحم باشید ولی می خواهید رهبری مقتدر باشید .
جدی باشید
به جای داد و فریاد بر سر کودک یک لحن صدای موثر را تمرین کنید صدای شما باید تاکید شما را برسانید در مورد کودک خردسال بخصوص لحن صدا بسیار مهم است . با طفل خوشایند سخن نگویید که طفل احساس می کند شما به حرف خود عمل نخواهید کرد .حالا عزیزم ما دوست نداریم با مداد رنگی روی کاغذ دیواری نقاشی کنی .
بچه های خوب این کار ها را نمی کنند باشد ؟خوب عزیز دلم ؟ دفعه دیگر که می خواهی نقاشی کنی روی یک کاغذ این کار بکن و آن را به مادر بده .
به جای این باید جدی باشید :
من نمی خواهم هیچ وقت تو را در حال نقاشی روی کاغذ دیواری و یا هر جای دیگری بجز دفتر نقاشی خودت ببینم می فهمی ؟ بسیاری از والدین نمی فهمند که چقدر از کودک خود خواسته اند که از رفتار آنان پشتیبانی شود . مادری که به کودک خود می گوید حالا به اتاقت برو باشد . قدرت خود را کتمان می کند و از کودک انتظار دارد که او مثلاً بگوید باشد مادر من خیلی دوست دارم که به اتاقم بروم . در به کار بردن ضمیرهای شخصی دقت به خرج دهید . جملاتی نظیر حالا وقت آن است که ما به رختخواب برویم . معنی متفاوتی با جمله وقت خواب تو فرا رسیده است دارند.
زیاده از حد گوش نکنید
در مورد تذکر زیادی دو مطلب وجود دارد . اول اینکه کودک شما ممکن است شما را امتحان و مطمئن شود که در گفته خود پا بر جایید یا نه . در این صورت بسیار مهم است مجازاتی است مجازاتی را که تصمیم گرفته بودند اجرا کرده و از اخطارهای مکرر خودداری کنید . یک یاد آوری کافی است اما بعد از آن اعمال لازم است که باید همراه با لحن جدی و حالت محکم باشد .
شما نباید مرتباً اخطار کنید که مثلاً سارا اگر با ساعت مادر بازی کنی تنبیه می شوی .
سارا آیا شنیدی چه گفتم من به تو گفتم با آن بازی نکن دوباره تکرا می کنم که این کار را نکن .
به جای اینها یک اخطار لازم است و بعد عمل :
سارا اگر با ساعت مادرت بازی کنی بعد از نهار به تو آب نبات چوبی نخواهم داد .
پس حالا که به بازی ادامه می دهی آب نبات چوبی نخواهی داشت . و در موقع مناسب ساعت را از جلوی چشم او کنار بگذارید . والدین معمولاً تهدیدات خود را عملی نمی کنند ولی اگر مجازات خود را ساه و کوتاه کنید و طفل بداند که چه نوع اعمالی را مجاز نیست انجام دهد همه چیز ساده تر و واضحتر خواهد بود . نوع دیگر اخطار که می تواند زیاده از حد باشد اخطار در مورد رفتار کودک زمانی است که او می خواهد به جایی برود ( مثلاً خانه مادر بزرگ ) مادر می تواند مرتباً از ساعتها قبل از این دیدار به کودک به خاطر ترس از رفتار ناشایست به او هشدار بدهد :
وقتی به خانه مادر بزرگ می روی سعی کن در اتاق او به چیزی دست نزنی و گرنه او را عصبانی خواهی کرد .
به یاد داشته باش که در خانه مادر بزرگ به چیزی دست نزنی .
من نمی خواهم که تو در خانه مادربزرگ به چیزی دست بزنی ، باشد ؟
همیشه وقتی به خانه مادر بزرگ رسیدید اخطار کنید : یادت باشد که تو نباید به اشیاء مخصوص خانه مادر بزرگ دست بزنی زیرا ممکن است آنها را بشکنی اگر این کار را بکنی به شیر و بیسکویت نخواهم داد.
منطقی باشید
مجازات بستگی به محتوای آن دارد . در مورد کاری که می کنید یا توجه به شرایط و موقعیت انعطاف پذیر باشید باید در مورد تنبیه های خود ابتکار به خرج دهید و به خاطر بیاورید که سن بچه را نیز باید در نظر گرفت شما نباید بچه دو ساله ای را که نمی فهمد و در اتاقش نمی ماند در اتاق حبس کنید بلکه می توانید او را از تماشای تلویزیون یا داشتن خوراکی منع کنید . بایدهمیشه شرایط را در نظر بگیرید . نمی توان کودکی را که در مرکز خرید رفتار نادرستی می کند به اتاقش فرستاد و شما نیز نباید مجازات را تا رسیدن به منزل به تاخیر بیندازید . می توانید به او بگویید اگر این رفتار را ادامه دهد برای او مثلاً بستنی قیفی نخواهید خرید .
یک رای و محکم باشید
به خاطر داشته باشید که هدف از انضباط موثر آن است که کودک از شما اطاعت کند و روش او در انجام کارها مهم نیست او ممکن است بد ادای کند که نباید آن را با نافرمانی اشتباه بگیرید تنبیه به هر حال در او نفوذ کرده است مثلاً وقتی کودک شما مطیع نیست و به عنوان تنبیه به اتاقش تبعید می شود ممکن است بگوید : برای من مهم نیست به هر حال من دوست نداشتم اینجا بمانم و به اتاق خود برود .این رفتار را نادیده گرفته و تنبیه را انجام شده فرض کنید .
روش های مجازات
از توصیه هایی که من در این بخش نموده ام ، دریافته اید که مجازات فقط قسمتی از روش شما در اعمال قدرت است زمانی که سایر قسمتهای این روش انضباطی موثر نیز مورد اجرا قرار گیرد . شما محتاج به در نظر گرفتن تعداد زیادی روش مجازاتی نخواهید بود . بلکه دو تا سه روش از قبیل فرستادن کودک به اتاقش برای مدت کوتاه یا گرفتن حقی یا چیزی از او کافی خواهد بود . دوباره در اینجا اهمیت لحن صدا و جدی و محکم بودن را بخصوص در مورد کودک خردسال باید متذکر شوم .
بسیاری از والدین در مورد تنبیه بدنی از نظر می خواهند . من معتقدم که گاه گاهی ضربه ای به پشت بچه نواختن به وسیله مادر یا پدری که عواطف و احساسات خود را در اختیار دارند و موقعیت را لازم تشخیص می دهند ضرری ندارد . این می تواند به اصطلاح جو را تمیز کرده و به مسئله خاتمه دهد اگر چه کتک زدن کودک در موقعی که شما از کوره در رفته اید مسئله ای است متفاوت و باید از آن حذر کرد . همچنین فکر می کنم که تحقیر کردن طفل با سیلی زدن به او نیز کار اشتباهی است .
اگر اعمال شما مختصر و مفید باشد و قسمتی از یک روش انضباطی موثر آنها را حتی نمی توان تنبیه به حساب آورد . در واقع شما به کودک خود حق انتخاب می دهید و آن را با واکنش روش دنبال می کنید . مثلاً فکر کنیم که بعد از برقرار کردن برنامه منظم خواب و از میان بردن جدالهای بی موقع در موقع خوابیدن دختر چهار ساله شما به خارج از بستر و اتاق خود مرتباً ادامه دهد . با لحن جدی و در یک بحث آرام به او بگویید که باید در اتاق خود باقی بماند ولی در را می تواند باز یا بسته نگه دارد ، اما هیچ راه دیگری وجود ندارد . اگر دوباره از اتاق خود خارج شد یک بار به او تذکر دهید ولی بعد بدون بحث و مشاجره بیشتر به سادگی او را به اتاقش بازگردانید و در را ببندید ، و آن را برای دو دقیقه از پشت بسته نگه دارید (زیرا این برای کودک خردسال مدت زیادی است ) مسلماً او غمگین خواهد شد اما روی خود فشار بیاورید و محکم بیاستید . زمانی که او را بیرون می آورید صبر کنید که آرامش خود را بازبیابید و بعد بگویید : میبینی که مادر و پدر در این مورد جدی هستند تو هنوز همان حق انتخاب را داری حالا بیا دوباره امتحان کنیم شاید شما چندین بار مجبور به تکرار این برنامه شوید. اما اگر نقش خود را ساده و نسبتاً دوستانه اما جدی ایفا کنید امکان موفقیت شما بسیار زیاد خواهد شد . اصول انضباط موثر یقیناً کمک موثری در کوششهای شما برای بدست آوردن حس حقیقی قدرت در رویارویی با کودک ناسازگار شماست . در واقع بسیاری از والدین این اصول را در مورد اداره کودکان سازگار خود نیز قابل استفاده یافته اند . زمانی که شما روش های انضباطی خود را تمرین و بازسازی می کنید سعی کنید که همیشه در جهت یک رویه محبت آمیز خود را تمرین و بازسازی می کنید . سعی کنید که همیشه در جهت یک رویه محبت آمیز حرکت کنید در رویارویی با یک رفتار حائز اهمیت جدی ، و در مورد آزارهای کم اهمیت تر ، همراه با نرمش و دوستانه ولی در هر حال باید تصمیم گیرنده واقعی مشخص باشد به زودی احساس اراده بیشتری خواهید کرد و در روابط شما با کودک بهبودی حاصل خواهد شد .
پرخاشگری [۲۰] یکی از پدیده های مهم روانی – اجتماعی است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است . برخی سپده دم تاریخ را با بیان قتل هابیل به دست قابیل آلوده به پرخاشگری و خشونت می دانند . کوالسکی [۲۱] بر اساس پژوهشهای انجام شده خود ، می نویسد : از ۵۶۰۰ سال قبل تا امروز ، بشر فقط ۲۹۲ سال در صلح و صفا گذرانیده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است . اگر تاریخ انسان را ورق بزنیم ، پر است از خونخواری و قتل و غارت و کشتار . بزرگترین افتخار قهرمانان تاریخ این بوده است که توده های گسترده تری از انسانها را کشته یا به کشتن داده اند . از آن سردار رومی می توان نام برد که چهل هزار غلام را در روم به صلیب کشید و پادشاهی که فرمان داد تا هزاران نفر از هواداران یک عقیده را در زمین بکارند و یا از آتیلا و چنگیز ذکری به میان آورد که مردم شهرهای چند هزار نفری را قتل عام کردند و تیمور که سراسر ایران را از کله انسان مناره ساخت و یا از ترومن که صد ژاپنی را در لحظه ای به هلاکت رساند …
این است بیلان تاریخ بشر !
در طی این جنگ و ستیز ها ، شمار افرادی که کشته شده و یا در اثر بیماریهای واگیر از میان رفته اند ، بالغ بر سه میلیارد و ششصد میلیون نفر بوده است ؛ یعنی معادل کل جمعیت فعلی کره زمین . [۲۲] اهمیت موضوع وقتی روشن می شود که بدانیم شمار کشته شدگان در آمریکا بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ بیشتر از تلفات ارتش آمریکا در ویتنام بوده است . در سال ۱۹۷۵ از هر ده هزار نفر آمریکایی یک نفر به طور پرخاشگرانه کشته است . در مقایسه آماری پرخاشگری و خشونت در ایران با دیگر کشورها – که مثلاً در هر پنج دقیقه یک نفر به قتل می رسد و در هر ۱۰ دقیقه یک نفر مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد – نشان می دهد که در کشور ما ، هنوز در مقایسه با بسیاری از کشورهای بزرگ ، حتی معدل خشونت و پرخاشگری در جهان ، بسیار پایین است .
روان شناسان اجتماعی ، پرخاشگری را به عنوان یکی از رفتارهای بیمارگونه مورد مطالعه قرار می دهند و در تلاشند تا عوامل موثر در پیدایی ، افزایش یا کاهش آن را معلوم دارند .
تعریف پرخاشگری
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد .
آنچه در این تعریف حائز اهمیت است ، قصد و نیت رفتار کننده است ؛ یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر ، پرخاشگری نیست . مثلاً اگر توپ فوتبال سهواً به بازیکن دیگر اصابت کند ، پرخاشگری نیست . اما اگر فردی مخصوصاً بازیکنان را با پا بزند ، هل بدهد ،
پژوهش های انجام شده درباره : بررسی رابطه پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی در بین دانش ...