دانشگاه مازندران
دانشکدهی علوم انسانی و اجتماعی
پایان نامه دوره کارشناسی ارشد در رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری
موضوع:
بررسی نقش عوامل اکولوژیکی در توسعه فیزیکی شهرها
(مطالعه موردی: نورآباد ممسنی)
استاد راهنما:
دکتر عیسی جوکار سرهنگی
استاد مشاور:
دکتر ناصر علیقلیزاده فیروزجایی
استادان داور:
دکتر غلامرضا ملکشاهی
دکتر عامر نیکپور
نگارش:
حمیده موسوی زاده
تیرماه ۱۳۹۱
تقدیر و تشکر
سپاس و منت بی پایان، خدای بزرگ را که توفیق گام برداشتن در در راه کسب علم را به من عطا کرد و هم او مرا در این راه، حامی و پشتیبان بود و با تقدیر و تشکر از زحمات بی دریغ و تلاش های بی وقفه و راهنمایی های ارزشمند استاد گرامی جناب آقای دکتر عیسی جوکار سرهنگی که در انجام، تکمیل و پیشبرد تحقیق اینجانب را راهنمایی و مساعدت نمودند.
تقدیم به پدر و مادر عزیزم
و
همسر مهربان و فداکارم
چکیده
توسعه فیزیکی و رشد شهرهای ایران تا چند دهه پیش، هماهنگ و متناسب با نیازهای جامعه شهری بود. با بروز تحولات جدید، شهرها به سرعت تغییرات و دگرگونی هایی را پذیرا شدند. این دگرگونیها به شکل رشد سریع جمعیت و گسترش فیزیکی شتاب آمیز شهرها، و به صورت نامتعادل و ناهماهنگ بوده است. مهمترین مسالهای که در برابر توسعه شهری قرار میگیرد، مکان استقرار آنهاست. اصولا استقرار و پیدایش یک شهر بیش از هر چیز تابع شرایط محیطی و موقعیت جغرافیایی است، زیرا عوارض و پدیده های طبیعی در مکانگزینی، حوزه نفوذ، پراکندگی، توسعه فیزیکی و امثال آن اثر قاطعی دارند. هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل اکولوژیکی در مکان یابی توسعه شهری، مکانگزینی شهر نورآباد براساس مدل اکولوژیکی و همچنین مکان یابی توسعه آتی این شهر است. روش تحقیق، تحلیلی – توصیفی است که با بهره گرفتن از نرم افزار Arc GIS 9.3 و منطق بولین، مدل اکولوژیکی معیارهای اکولوژیکی توسعه شهری برای شهر نورآباد ممسنی شده است. نتایج تحلیل مکانگزینی شهر نورآباد در مقایسه با عوامل اکولوژیکی توسعه شهری نشان داد که ارتفاع، بارش و دما مناسبترین، شیب، جهت دامنه و خاک نامناسبترین عوامل اکولوژیکی در مکانگزینی شهر نورآباد ممسنی بوده است. در مرحله بعد نتایج مکان یابی بهینه توسعه فیزیکی شهر نشان داد که عامل فاصله تا مسیل با ۹۸/۸۹ درصد مناسبترین و جهت دامنه با ۳۴/۱۲ درصد نامناسب ترین عامل اکولوژیکی در مکان یابی بهینه بوده است. به منظور اجرای مدل، ابتدا لایه های هر یک از عوامل به صورت زمین مرجع در محیطGIS تهیه شدند. سپس این لایه ها برای اجرای مدل به فرمت شبکهای تبدیل شدند. در این راستا لایه های ارتفاع، شیب، جهت دامنه، زمین شناسی، دما، بارش، فاصله تا مسیل، خاک شناسی، پوشش و کاربری اراضی و فاصله تا محدوده شهر تهیه و مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ملاحظهی نقشههای حاصل از ترکیب لایه ها نشان داد که که از محدوده مورد مطالعه برای توسعه آتی، تنها ۱۸۵ هکتار که معادل ۰۷/۱ درصد از سطح کل منطقه است، برای توسعه آتی شهری مناسب می باشد و ۹۳/۹۸ درصد دارای شرایط مناسبی برای توسعه نیست. از نظر جهتهای توسعه، نواحی غرب و شمال مکانهای مطلوب برای توسعه آتی است، تنها ۹ هکتار از سطح شهر نورآباد که معادل۲۰/۱ درصد می باشد، مناسب و براساس مدل اکولوژیکی مکانگزینی شده است و ۸۰/۹۸ درصد از سطح شهر نامناسب است.
کلید واژه ها: توسعه فیزیکی، شهر، عوامل اکولوژیکی، نورآباد ممسنی، منطق بولین،GIS.
فهرست مطالب
عنوان
فصل اول کلیات تحقیق صفحه
۱-۱)مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۴
۱-۲). تعریف موضوع………………………………………………………………………………………………………………………..۱۵
۱-۳). اهمیت وارزش تحقیق……………………………………………………………………………………………………………۱۶
۱-۴). پیشینه تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷
۱-۵). اهداف تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………..۲۰
۱-۶). سوالات و فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………………………………………۲۱
۱-۷). روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………..۲۱
۱-۷-۱). مدل منطق بولین یا منطق صفر و یک……………………………………………………………………………..۲۲
۱-۸). مشکلات تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………۲۳
فصل دوم: : مبانی نظری
۲-۱)مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۵
۲-۲). مباحث مربوط به توسعه شهری. …………………………………………………………………………………………..۲۵
۲-۲-۱). شهر……………………………………………………………………………………………………………………………………۲۵
۲-۲-۲). برنامهیزی………………………………………………………………………………………………………………………….۲۶
۲-۲-۳). برنامه ریزی شهری……………………………………………………………………………………………………………..۲۷
۲-۲-۴). کاربری اراضی…………………………………………………………………………………………………………………….۲۷
۲-۲-۵). رشد و توسعه شهری………………………………………………………………………………………………………….۲۸
۲-۲-۶). مفهوم توسعه فیزیکی………………………………………………………………………………………………………..۲۸
۲-۲-۷). فضای شهری……………………………………………………………………………………………………………………..۲۹
۲-۲-۸). بافت………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۹
۲-۲-۹). نظریات مورفولوژیکی و توسعه فیزیکی شهر……………………………………………………………………..۳۰
۲-۲-۱۰). توسعه فیزیکی شهر از دیدگاه اکولوژیک………………………………………………………………………..۳۱
نمودار۲-۵) عوامل موثر بر رفتار شهروندی سازمانی
(منبع :جهانگیر و همکاران ،مجله دانشگاه براک ،ص ۸۱)
اما بررسی فراتحلیلی در خصوص ارتباط بین OCB و عوامل تاثیرگذار بر آن بیانگر این واقعیت است که چهاردسته از این عوامل مورد تاکید تحقیقات بوده است که عبارتند از:
ویژگی های فردی کارکنان : تحقیقات اولیه در این حوزه که توسط ارگان و همکارانش صورت گرفته ، عمدتاً بر نگرش های کارکنان ، گرایشات و حمایت گری رهبر متمرکز بوده است . پژوهش های بعدی در حوزه رهبری که بوسیله پادساکف و همکارانش انجام یافته ، قلمرو انواع رفتارهای رهبری را به انواع مختلف رفتارهای رهبری تعاملی و تحول گرا بسط داده اند . اثرات ویژگی های شغلی و سازمانی عمدتاً در تئوری های مربوط به جایگزین های رهبری مطرح شده که توسط صاحبنظران مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. (پادساکف و همکاران ۲۰۰۰) پژوهش های اولیه که ویژگی های فردی را مورد توجه قرار می دهد، بر دو محور اصلی متمرکز است : اولاً که این عامل کلی موثر بر روحیه را ارگان و ریان ( ۱۹۹۵) به عنوان زیر بنای رضایت کارکنان ، تعهد سازمانی ، ادراکات از عدالت و ادراکات از حمایت گری رهبری تلقی می کنند و ثانیاً تحقیقات محققان نشانگر ارتباط معنادار آن ها با رفتار شهروندی سازمانی است (البته میزان همبستگی ها متفاوت بوده است ) که بیانگر اهمیت این متغیرها در تعیین کنندگی رفتار شهروندی سازمانی می باشد. (پادساکف و همکاران ۲۰۰۰)
ویژگی های شغلی : در خصوص متغیرهای شغلی ، تحقیقات عمدتاً حول مبحث تئوری جانشین های رهبری بوده است که نتایج بیانگر ارتباط مستمر ویژگی های شغلی با رفتار شهروندی است . علاوه بر آن ، هر سه نوع ویژگی های شغلی در برگیرنده ادبات تئوری جایگزین های رهبری (بازخور شغلی، تکراری بودن ، رضایتمندی درونی شغل ) به طور معناداری با مولفه های مختلف رفتار شهروندی سازمانی (نوع دوستی ، نزاکت ،وجدان کاری ،جوانمردی و آداب اجتماعی ) ارتباط داشته اند ؛ به گونه ای که بازخور شغلی و رضایتمندی درونی شغل ارتباط منفی با OCB نشان می دهد .
ویژگی های سازمانی : روابط بین ویژگی های سازمانی و رفتارهای شهروندی تا اندازه ای دارای بهم ریختگی است . به گونه ای که نه رسمیت سازمانی ، انعطاف ناپذیری سازمانی ، حمایت ستادی و نه فاصله فضایی ، ارتباط مستمری با رفتارهای شهروندی سازمانی نداشته اند .ولی به هر حال مولفه همبستگی گروهی با تمام مولفه های رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط مثبت بوده است، و حمایت سازمانی اداراک شده با نوع دوستی کارکنان ارتباط معناداری داشته است . علاوه بر آن ،پاداش های خارج از کنترل رهبران با مولفه های نوع دوستی ،نزاکت و وجدان کاری ارتباط منفی داشته اند .
ویژگی های رهبری : دسته دیگر عوامل تاثیرگذار بر OCB که شامل رفتارهای رهبری است ،در قالب دو دسته رفتارها تقسیم شده است که عبارتند از : رفتارهای رهبری تحول آفرین (رفتارهای تحولی اساسی ، تعیین چشم انداز،ایجاد مدل مناسب ،ارتقاء پذیرش اهداف گروهی ، انتظارات عملکردی بالا و تحریک معنوی ) و رفتارهای تعاملی ( رفتارهای پاداش دهی و تنبیهی اقتضایی ،رفتارهای پاداش دهی و تنبیهی غیر اقتضایی ). در مجموع ، رفتارهای رهبری تحول آفرین با هر پنج مولفه رفتارهای شهروندی سازمانی ارتباط معنادار مثبتی دارد و از میان رفتارهای رهبری تعامل گرا ، دو نوع این رفتارها دارای ارتباط معنادار با عناصر پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی می باشند ؛ که عبارتند از : رفتار پاداش دهی اقتضایی که دارای ارتباط مثبت و رفتار تنبیهی غیر اقتضایی که دارای ارتباط منفی می باشد . از میان ابعاد مربوط به تئوری رهبری مسیر-هدف ،رفتار رهبری حمایتی با مولفه های رفتار شهروندی دارای ارتباط مثبت است ، و تشریح نقش رهبر فقط با مولفه های نوع دوستی ،نزاکت ،وجدان کاری و جوانمردی رابطه معنادار مثبت دارد و نهایتاً ،تئوری مبادله رهبر –عضو با تمامی مولفه های رفتار شهروندی دارای ارتباط معنادار مثبت است. (پادساکف و همکاران ،۲۰۰۰)
۲-۴-۸-۲- پیامدهای رفتار شهروندی سازمانی :
اگرچه اکثر محققان اولیه تلاش های خود را بر روی عوامل تاثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی معطوف داشتند، بیشتر تحقیقاتی که اخیراً صورت گرفته، میزان زیادی از توجه خود را به پیامدهای کلیدی اختصاص داده اند. رفتار شهروندی سازمانی پیامدهای مهمی از جمله رضایت شغلی ،محافظت از سازمان و بهره وری سازمانی را به دنبال دارد. (مقیمی ،۱۳۸۴)
به استناد مطالعات و تحقیقات انجام شده رفتار شهروندی سازمانی عاملی مهم و اساسی در افزایش عملکرد سازمانها محسوب میشود . بطوریکه که مطالعات نشان میدهد رابطه مثبت و معنی داری بین رفتار شهروندی سازمانی و افزایش رضایت شغلی کارکنان (بولینو و همکاران۲۰۰۳)،کاهش تضاد بین کارکنان (ولتز و نیهوف ۱۹۹۶) ، کاهش هزینه (بولینو و همکاران ۲۰۰۳) ،کاهش ضایعات (هودسون ۲۰۰۲) ،کارایی سازمانی (پادساکف و مک کنزی ۱۹۹۷)،کاهش رفتارهای انحرافی کارکنان (اسچیپمن و آزارت۲۰۰۸) ،اثربخشی سازمانی (خالد و علی ۲۰۰۵) وجود دارد. علاوه بر این ،پژوهشها حاکی از آن است که تحقق ابعاد رفتار شهروندی سازمانی ، افزایش خودپنداری مثبت شخص(پینر و همکاران ۱۹۹۷) ارتقاء روابط مثبت در میان کارکنان ، فراهم کردن انعطاف لازم برای ابداع و نوآوری ، کمک به استفاده اثربخش از منابع کمیاب (اسمیت و همکاران ۱۹۸۳، آکویتو۱۹۹۵) سهیم شدن در مسئولیت سنگین ناظران ،بهبود خدمت مشتری (نت می یر و همکاران ۱۹۹۷) حفظ تعادل درونی سازمان (کیمیری و همکاران ۱۹۹۶) و بهبود بهره وری ، عملکرد و اثربخشی سازمانی (کارامبایا، ۱۹۸۹، پادساکف و همکاران ۱۹۹۷، والز و نیهاف ۱۹۹۶) را به دنبال دارد. بنابراین رفتار شهروندی سازمانی به عنوان یک وضعیت مطلوب دیده میشود. زیرا چنین رفتاری از یک طرف منابع موجود و در دسترس را افزایش میدهد و از طرف دیگر نیاز به مکانیزمهای کنترل رسمی و پر هزینه را میکاهد. (بیکتون و همکاران ۲۰۰۷ به نقل از عباسپور۱۳۸۵)
۲-۴-۸-۳- تقویت رفتار شهروندی سازمانی :
برایتمن (۱۹۹۹) ، مجموعه ای از اعمال را برای ایجاد ، نگهداری و تقویت رفتار شهروندی سازمانی به مدیران و رهبران سازمانها معرفی کرد . این اعمال عبارتند از :
ارائه و بیان رسالت روشن سازمان که بر اساس وحدت میان چالش ها و تهدیدات تجاری شکل گرفته باشد.
تدوین ارزشهای شهروندی واحد با اعتبار و قدرت متقاعدکنندگی بالا به صورتی که به عملکرد عالی ، موفقیت تجاری ،پاسخگویی فردی و خدمت به همکاران گرایش داشته باشد .
خلق یک مدل رفتاری برای این ارزشها و اصول و تقویت همه روزه این وضع از طریق تلقین آن در فرایند های استخدام ،آموزش ارزیابی ،بهبود و سیستمهای جبران خدمات .
سازماندهی افراد در داخل تیمهای عملیاتی با وحدت استراتژیک قوی به همراه اندازه گیری مداوم عملکرد و بهبود مستمر آن .
توجه به تمام بیانیه ها ،رسالتها و ارزشها تبدیل آنها به برنامه عملیاتی جزئی شده ؛ که به روشنی چگونگی کار هر شهروند سازمانی را به منظور مشارکت در موفقیت تجاری نشان دهد. (برایتمن و همکارانش ۱۹۹۹)
بیان رسمی
ایجاد ارزشها
ایجاد تیمها
تقویت و عملیاتی کردن صلاحیت
هماهنگی عملکرد تیمی با استراتژی
نمودار ۲-۶) هرم ایجاد ارزشهای شهروندی سازمانی
(منبع :براتمن و همکاران ۱۹۹۹)
۲-۴-۹- جمع بندی تئوریهای رفتار شهروندی سازمانی:
بر اساس آنچه در زمینه رفتار شهروندی سازمانی مرور شد ؛ آشکار شد که تعاریف و الگوهای متعدد و زیادی توسط محققان درباره رفتار شهروندی سازمانی ارائه شده است که در وجوه خاصی مشترک هستند. همه این تعاریف بر فرانقشی بودن رفتار شهروندی سازمانی تاکید دارند و آن را جزء الزامات شغلی نمی دانند. بنابراین رفتار شهروندی سازمانی به عنوان رفتاری داوطلبانه و فراتر از نقش در سازمان های امروزی از ضرورت بسیاری برخوردار است. زیرا سازمان ها در محیط پیچیده و بسیار متغیر امروز نمی توانند به درستی احتیاجات و نیازمندیهای شغلی مورد نیاز را در شرح شغل خود مشخص کنند و مشخص سازند که چه رفتارهایی برای دستیابی به اهداف سازمانی ضرورت دارد. از این رو ، رفتار شهروندی سازمانی میتواند موفقیت سازمانی را با فراهم آوردن امکان تخصیص بهتر و موثرتر منابع انسانی و مالی ،فراهم آورد. (وان پرن و همکاران ۱۹۹۹)
همچنین بررسی کلی مطالعات انجام شده در حوزه رفتار شهروندی سازمانی ، پژوهش را به این نتیجه رهنمون میسازد که این نوع از رفتارهای اختیاری و اثربخش میتوانند در حوزه عملیات و شغلهای با تعامل و ارتباط بالا نتایج موثرتری داشته باشند .بر این اساس، میتوان اذعان نمود که نقش کارکنان در ادارات اجرایی ، به علت استمرار تعاملات درون نقشی ،تعداد بالای کارکنان و ارتباطات ناگزیر آنها ، از مشاغل با اهمیت در این حوزه است .چنین مبنایی میتواند توجیه کافی برای اهمیت روز افزون و جنبه های کارکردی این رفتارها و در نتیجه ضرورت مطالعه و آموزش آنها در سیستم اداری را فراهم آورد .
۲-۵- مروری بر تحقیقات صورت گرفته در مورد متغییرهای تحقیق
در ادامه سعی شده است تا با مروری بر پیشینه و مطالعه تحقیقات صورت گرفته در مورد متغیرهای تحقیق، چگونگی ارتباط متغیرهای پیروی سازمانی، رفتار شهروندی و سرمایه اجتماعی با یکدیگر بازگو شود.
۲-۵-۱- پیروی سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی:
به نظر می رسد تحقیقی که رابطه بین پیروی سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را پذیرفته باشد، صورت نگرفته است.
۲-۵-۲- پیروی سازمانی و سرمایه اجتماعی:
به نظر می رسد تحقیقی که رابطه بین پیروی سازمانی و سرمایه اجتماعی را پذیرفته باشد، صورت نگرفته است.
۲-۵-۳- سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی:
تحقیقات متعددی اعم از داخلی و خارجی صورت گرفته که به بررسی روابط بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخته است. نمونه هایی از آنها در جداول ۲-۴ و ۲-۵ آورده شده است .
عنوان تحقیق نویسنده/ نویسندگان سال انجام تحقیق |
شیوه جمع آوری اطلاعات جامعه مورد بررسی |
نتایج عمده |
بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و سهم هریک از آن ابعاد در پیش بینی گرایش به رفتار شهروندی (فرازی و همکاران ۱۳۹۱) |
توزیع پرسشنامه |
روش خشک کردن ژل
چگالی ()
درصد مواد آلی باقی مانده
مساحت ویژه ()
زروژل
۴۲/۱
۵/۵۴
۰/۵۵۷
ایروژل (استخراج کننده[۲۹] CO2)
۱۸/۰
۶/۲۵
۶/۵۹۴
ایروژل (اتوکلاو)
۱۳/۰
۰/۱۶
۶/۴۰۰
براساس نتایج حاصل از آنالیزها ایروژلهای تهیه شده در دو روش فوق بحرانی، چگالی کمتر و اندازه حفره بزرگتری نسبت به زیروژل دارند. ایروژل آلومینای تهیه شده در اتوکلاو به علت دما و فشار بالای اتوکلاو، کمترین مقدار مواد آلی باقی مانده نسبت به دو روش دیگر داردMizushima and Hori, 1994) ).
در همان سال میزوشیما و هوری از کاربیدسیلیسیوم در تهیه ایروژل آلومینا استفاده کردند و تاثیر آن روی مساحت ویژه و مقاومت حرارتی ژل خشک شده را در شرایط مختلف، بررسی کردند. مساحت ویژه ایروژل بدون استفاده از کاربیدسیلیسیوم ۶/۵ و با بهره گرفتن از کاربید سیلیسیوم ۱/۲۶ مترمربع به ازای یک گرم گزارش شد Mizushima and Hori, 1994) ).
میزوشیما و هوری در همان سال و در یک پروژه ی دیگر ایروژل آلومینا را با اتصال ذرات سل آلومینا به کمک هگزا متیلن دی ایزوسیانات[۳۰] و شرایط فوق بحرانی کربن دی اکسید سنتز کردند و مورفولوژی و چگالی توده آن را با ایروژل آلومینا بدون این ترکیب آلی مقایسه کردند. چگالی توده ایروژل آلومینا با ترکیب آلی یک سوم چگالی ایروژل آلومینا بدون این ترکیب گزارش شد. این اختلاف چگالی حاکی از تغییر در مورفولوژی ایروژل بودMizushima and Hori, 1994) ).
هوریوچی و گروهش بیان کردند که برای افزایش مساحت سطح ایروژل آلومینا در دماهای بالا باید از انتقال فاز تتا آلومینا به آلفا آلومینا جلوگیری کرد که با کاهش چگالی توده ایروژل آلومینا امکان پذیر است. مساحت سطح با افزایش دمای کلسیناسیون برای ایروژل آلومینا با چگالیهای مختلف آزمایش شد که نتایج در نمودار ۲-۲ نشان داده شدهاست (۱۹۹۴ Horiuchi et al.,).
نمودار۲-۲: تاثیر دمای کلسیناسیون روی مساحت ویژه ایروژل در سه چگالی مختلف (Horiuchi et al., 1994)
در سال ۱۹۹۶ کیسار و همکارانش ایروژل آلومینا را برای اولین بار در شرایط فوق بحرانی کربن دی اکسید تهیه کردند و نشان دادند که چگالی آن برابر با چگالی ایروژل سنتز در شرایط فوق بحرانی الکل است. آنها تاثیر غلظت اسید استفاده شده برای تهیه ژل را روی مساحت ویژه بررسی کردند و نشان دادند که بیشترین مساحت ویژه، برابر با ۴۲۵ مترمربع به ازای هر گرم ایروژل، مربوط به نسبت مولی ۰۷/۰ اسید به آلکوکسید آلومنیوم است (Keysar et al., 1996).
در سال ۱۹۹۷ دونگ جین سو و همکارانش سنتز ایروژل آلومینا با حلال های مختلف را امتحان کردند و متوجه شدند با بهره گرفتن از حلال نرمال بوتانول و دو پروپانول ژل آلومینا سنتز نمی شود و پیش ماده(آلومینیومتری سک بوت اکساید) در دو حلال متانول و سک بوتانول کامل حل نمی شود. آنها دریافتند دو حلال اتانول و نرمال پروپانول برای تولید ایروژل آلومینا مناسب هستند(Dong Jin Suh et al., 1997).
کیسار و گروهش به بررسی تغییر شکل فازی و تغییر مورفولوژی ایروژل آلومینا در طول حرارت دادن پرداختند و با بهره گرفتن از نتایج حاصل از تست های TGA/DTA[31]، BET[32]، XRD[33] و تحلیل تصاویر SEM[34]، یک مدل اولیه که سیر تکاملی ساختار ایروژل در طول حرارت دادن را شرح میدهد ارائه دادند. در ابتدا توده خنثی[۳۵] و اسیدی[۳۶] ایروژل آلومینا وجود دارد سپس در بازه ی دمایی بین ۲۰ تا ۱۳۰۰ درجه سانتی گراد تغییر فاز به صورت زیر رخ میدهد:
آنها خاطر نشان کردند که گرچه pH روی مساحت سطح ایروژل تاثیر بسزایی دارد اما روی رفتار ایروژل تحت حرارت دیدن اثر نمیگذارد، اما وقتی به فاز آلفا آلومینا میرسد مساحت ایروژل هایی با pH کمتر در سطح بالاتری قرار میگیرد (Keysar et al., 1997).
هیروشیما و همکارانش در سال ۱۹۹۸ ایروژل ها و زیروژل های TiO2، V2O5، ZrO2 و Al2O3 را با هیدرولیز الکوکسیدهای فلزی تهیه کردند و از آنها در واکنش کاتالیستی کاهش NO همراه با C3H6 وتبدیل NO به N2 استفاده کردند و باهم مقایسه کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که فعالیت کاتالیست های ایروژلی، به علت تخلخل بالا و اندازه حفره بزرگتر، بیشتر از کاتالیست های زروژلی است. همچنین فعالیت ایروژل آلومینا نسبت به بقیه ایروژلها در کاهش NO بیشتر بود که با اضافه کردن ۴ تا ۱۰ درصد وزنی ZrO2 به آن فعالیتش در دماهای پایین بیشتر می شود (Hirashima et al., 1998).
در سال ۱۹۹۹ والندیزوسکی و همکارانش از هیدرولیز آلومینیوم ایزوپروپیلات به عنوان پیشماده، به کمک حلال متانول یا ایزوپروپانول و بدون استفاده از کاتالیست اسیدی، ژل آلومینا را سنتز و در شرایط فوق بحرانی الکل خشک کردند. آنها تاثیر نوع حلال و غلظت پیشماده را روی ساختار و ویژگی های فیزیکی شیمایی ژل بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که استفاده از حلال متانول ایروژلی با مساحت سطح بیشتر و حجم حفرههای بزرگتر نسبت به حلال ایزوپروپانول به ما میدهد. همچنین غلظت برابر با ۱۰ تا ۲۰ درصد وزنی پیش ماده در محلول اولیه، بیشترین درصد تخلخل و مساحت سطح ایروژل را نتیجه میدهد (Walendziewski et al., 1999).
والندیزوسکی و همکارانش در سال ۲۰۰۰ نیز پارامترهای موثر شامل نوع پیش ماده و حلال، دمای سنتز و خشک کردن ژل و دمای کلسینه کردن ایروژل بر چگالی، مساحت سطح و حجم کل حفره ها را بررسی کردند و نشان دادند که بیشترین مساحت سطح مربوط به ایروژل با پیش ماده آلومینیوم ایزوپروپکساید[۳۷] با حلال متانول و نسبت مولی آب به پیش ماده برابر با ۹ در دمای هیدرولیز ۲۰ درجه سانتی گراد و کمترین چگالی ایروژل نیز مربوط به همین شرایط در دمای هیدرولیز ۶۰ درجه سانتی گراد بوده است (Walendziewski et al., 2000).
در سال ۲۰۰۱ پوکو و گروهش روش سنتز دو مرحله ای برای ایروژل آلومینای یکپارچه با تخلخل بالای ۹۸ درصد ارائه دادند. آنها از آب با نسبت مولی کمتر از نسبت استوکیومتری و از استیک اسید به عنوان کاتالیست هیدرولیز استفاده کردند. پس از تعویض حلال به کمک شرایط فوق بحرانی اتانول خشک شد. ایروژل بدست آمده با ایروژل سیلیکا با همین چگالی مقایسه شد. مقاومت گرمایی و ضریب کشسانی(Elastic modulus) نسبت به ایروژل سیلیکا بیشتر بود ولی مساحت ویژه کمتر بود (Poco et al., 2001).
در سال ۲۰۰۲ بیهان و گروهش به مطالعه سنتز ایروژل آلومینا پرداختند و تاثیر دو ماده ی acetylacetone[38] وbutan-1,3-diol به عنوان عامل کمپلکسساز در نسبتهای مختلف بررسی و با هم مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که بیشترین مساحت ویژه مربوط به ایروژل با کمپلکسساز استیلاستواستون در نسبت مولی برابر با یک به پیش ماده است و بیشترین حجم حفره مربوط به ایروژل بدون عامل کمپلکسساز میباشد (Bihan et al., 2002).
شرما و همکارانش در سال ۲۰۰۳ نقش مهم pH سل آلومینا در مورفولوژی و اندازه ذرات آلفا آلومینا در روش سنتز به روش سل- ژل را نشان داد و بیان کرد که با تغییر pH از ۱۲ به ۵/۲، اندازه ذرات آلومینا از ۷۵۰ به ۷۰ نانومتر کاهش پیدا می کنند. تاثیر pH بر مورفولوژی آلومینا در جدول ۲-۲ گزارش شده و شکل ۲-۱ آورده شده است (Sharma et al., 2003).
جدول۲-۲: مورفولوژی و اندازه ذره زیروژل در pH های مختلف (Sharma et al., 2003)
pH
مورفولوژی
اندازه حفره (نانومتر)
خشک کردن فرآیندی بسیار مهم در گیاهان دارویی است. معمولاً در اکثر موارد خشک کردن سبب افزایش مواد مؤثره می شود از طرفی سبب سهولت در نگهداری و نیز انبارمانی و جابه جایی می شود ( فلوک.، ۱۳۶۸).
خشک کردن به طرق مختلفی انجام می شود که بستگی به میزان و نوع رطوبت در اندام گیاه از نظر پیوند شیمیایی دارد.
به طور کلی خشک کردن به دو صورت طبیعی و مصنوعی انجام می شود. در روش طبیعی که در مناطق کم رطوبت انجام می شود به دور از نور آفتاب و گرد و خاک گیاه را در معرض جریان هوای طبیعی قرار می دهند. در روش مصنوعی عمل خشک شدن با بهره گرفتن از خشک کن انجام می شود که معمولاً از چند دقیقه تا چند ساعت به طول می انجامد. خشک کن های مصنوعی سه نوع هستند: خشک کن های دارای جریان هوای خنک، خشک کن های دارای جریان هوای گرم و خشک کن های دارای جریان هوای داغ (امید بیگی،۱۳۷۶).
۲-۷-۶- کشت،تولید و تجارت جهانی
دهکده جهانی امروزه یک جامعه انسانی - اقتصادی تولید، صادرات، افزایش ارزش افزوده و رقابت اقتصادی در خصوص کالاهای مختلف است. حتی سیاست را توانمندان اقتصادی رقم می زنند. حجم تجارت جهانی گیاهان دارویی بیش از ۴۳ میلیارد دلار برآورد شده است و پیش بینی شده که برای سال ۲۰۵۰ به رقم ۵ تریلیون دلار می رسد. گردش مالی این تجارت به بالای ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است و حدود ۲۵% از بازار دارویی جهان در سال ۱۹۹۶ به ارزش تقریبی ۲۵۰ میلیارد دلار به داروهای مشتق شده از گیاهان اختصاص یافته است. سهم کشور ایران از این بازار حدود ۶۰ میلیون دلار است. همچنین سالانه تولید اسانس ها در جهان، بدون احتساب اسانس کاج ( ۳۰۰ هزار تن )، حدود ۰۰۰/ ۵۰ تن است که که ۷۰ % آن در کشورهای صنعتی مصرف می شود و بیشترین مقدار آن در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرد (ابراهیمی، ۱۳۸۴).
امروزه در کشورهای مختلف جهان، متجاوز از ۰۰۰/۷ تن اسانس در سال، از نعناع فلفلی تهیه می شود که این موضوع اهمیت و لزوم توسعه کشت آن در نقاط مختلف کره زمین را نشان می دهد. آمریکا یکی از کشورهایی است که دارای بیشترین سطح زیر کشت و تولید نعناع جهان را دارا است. در سال ۱۹۹۴ سطح زیر کشت نعناع در این کشور ۴۳۶۶۰ هکتار گزارش شده است که این میزان به ۴۹۰۰۰ هکتار در سال ۲۰۰۳ رسیده است هند نیز یکی ازبزرگترین تولید کنندهای نعناع در جهان محسوب می شود که در سالهای ۲۰۰۰-۲۰۰۳، میزان صادرات اسانس نعناع در این کشور حدود ۸۵۰۰ تن بوده است(Aflatuni,2005).
۲-۸- اکولوژی نعناع فلفلی
۲-۸-۱- نیازهای اکولوژیکی
دروه رویش نعناع از بدو رویش تا زمان گلدهی بسته به طول روز، ۶۰ روز به طول انجامد. گل های این گیاه در اوایل تابستان باز می شوند ( امید بیگی، ۱۳۷۶). نعناع فلفلی یک گیاه روز بلند است و در ۲ تا ۳ درجه سانتی گراد شروع به رویش می کند ولی دمای مطلوب برای شروع رویش آن ۱۰ درجه سانتی گراد است. دمای مناسب به منظور تسریع در رشد و همچنین افزایش در تولید اسانس ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتی گراد است (بهادری،۱۳۸۵). برخی از محققین معتقدند که هر چند در درجه حرارت های بالاتر (۲۲ تا ۲۵ درجه سانتی گراد) مقدار تولید اسانس در گیاه افزایش می یابد ولی در میزان ” منتول ” اسانس تأثیر منفی داشته و سبب کاهش آن می گردد. نعناع گیاهی روزبلند یا شب کوتاه است و کشت آن در شرایط روز بلند (ازنظر طول دوره روز) سبب افزایش محصول نعناع شده و بر کیفیت و کمیت اسانس آن نیز تأثیر مثبت دارد. رشد مطلوب نعناع در شرایط آب و هوایی و خاک های مرطوب حاصل می شود. خاک مناسب کشت این گیاه باید دارای میزان کافی از مواد آلی و رطوبت مناسب باشد وبافت خاک زهکشی مناسب داشته باشد(صمصام شریعت، ۱۳۷۴).
عملکرد وزن تر این گیاه از سالی به سال دیگر به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. نعناع دارای ریشه های سطحی است که قادر به جذب رطوبت از اعماق زمین نمی باشند، لذا آبیاری مناسب در طول رویش این گیاه ضروری است. نعناع در طول رویش به حدّاقل ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلی متر بارندگی (آبیاری) نیاز دارد. گیاهان از ۳ تا ۴ هفته پس از رویش تا قبل از گلدهی باید تحت آبیاری منظّم قرار گیرند. به طور کلی این گیاه قادر به تحمل دامنه وسیعی از دماهای ۴- تا ۴۰ درجه سانتی گراد می باشد. قدرت سازگاری و تطابق با شرایط محیطی این گیاه بسیار بالاست به همین دلیل در اکثر مناطق می توان آنرا کشت نمود جهت رشد و توسعۀ ریشه، نعناع فلفلی خاک های سبک را ترجیح می دهد. نیاز آبی گیاه باید در مراحل اولیه پس از کاشت تأمین شود. مواد آلی و کود دامی عاری از بذور علف هرز به رشد وافزایش عملکرد گیاه کمک می کند. مواد مؤثره به طور بارزی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می گیرند طوری که عوامل محیطی سبب تغییراتی در رشد و نمو گیاهان دارویی و نیز کمیت و کیفیت مواد مؤثره آنها می شود ۱۹۹۷)،Chang&Scora).
مقدار اسانس با مقدار رطوبت خاک رابطه مستقیم دارد. رطوبت خاک در طول رویش باید معادل ۸۰ درصد باشد. خاک مناسب برای کشت این گیاه، خاک لوم شنی حاوی مقدار زیادی مواد و ترکیبات هوموسی است. “PH” مناسب خاک برای نعناع بین ۵ تا ۸ است. باید از کاشت نعناع در خاک های رسی و اشباع از آب و خاک هایی که “PH” آنها بالاتر از ۵/۸ است، اجتناب نمود. به طور کلی خاک های اسیدی و زهکشی شده برای کشت نعناع مناسب تر می باشند.(امیدبیگی، ۱۳۷۶)
در این گیاه فعالیت های فتوسنتزی، پویایی مضاعفی در تمام دورۀ رشد رویشی به وجود می آورد که ممکن است با افزایش تجمع اسانس همبستگی داشته باشد. حال آنکه شاخص های بیوشیمیایی که گیاه را در مقاومت به تنش ها حمایت می کنند درمرحله گلدهی در بالاترین میزان خودهستند وتوانایی سازگاری گیاه با تنش ها در این مرحله افزایش می یابد (Aflatuni,2005).
۲-۸-۲- تأثیر عوامل محیطی بر مواد مؤثره
اگر چه انجام واکنش های متابولیسمی در هر گونه موجود زنده از پشتوانه دیرین تکاملی و پایداری اکو فیزیولوژیکی خاصی برخوردار است، ولی ممکن است تحت تأثیر برخی از عوامل محیطی تغییراتی در آنها حاصل شود. میزان وکیفیت مواد مؤثره یک گیاه در رویشگاه ها و مناطق مختلف تغییر می یابد و دلیل این امر نوسان فعالیت های متابولیکی گیاه تحت تأثیر عوامل مختلف محیطی است. محصول زراعی یک گیاه دارویی از نظر اقتصادی وقتی مقرون به صرفه است که مقدار متابولیت های ثانویه آن به حد مطلوبی رسیده باشد. با انتخاب اقلیم و ارقام گیاهی مناسب می توان به حداکثر مقدار محصول دست یافت.
به طور کلی هر عاملی که فتوسنتز را تحت تأثیر قرار دهد بر ماهیت مواد مؤثره نیز تأثیر می گذارد. فتوسنتز و تولید فرآورده های فتوسنتزی ارتباط مستقیمی با تولید اسانس دارد
(, ۱۹۹۶ (Evans.
مهم ترین عوامل محیطی مؤثر بر گیاهان دارویی که تأثیر عمده ای بر کیفیت و کمیت مواد مؤثره می گذارد عبارتند از: میزان عناصر غذایی، کیفیت، شدت و مدت روشنایی، درجه حرارت، آبیاری وارتفاع محل رویش (معقول، ۱۳۷۷). به طور کلی در کاشت گیاهان دارویی استفاده از تکنیک های زراعی و فاکتور های محیطی به منظور افزایش میزان مواد مؤثره امری بدیهی است. برای کشت گیاهان دارویی به منظور استحصال مواد مؤثره باید عوامل محیطی در ارتباط با محصول نهایی مورد سنجش قرار گیرند. (یزدانی، ۱۳۸۴)
میزان اسانس درگیاه رابطه مستقیمی با بیوسنتز، متابولیسم و فعالیت زیستی گیاه دارد که اینها تابع شرایط اقلیمی محیط زیست می باشد(۱۹۹۳٫Baser KHC).
Veronese و همکاران در سال ۲۰۰۱ اظهار داشتند که عملکرد گیاه و اسانس نعناع فلفلی، تحت تأثیر عوامل زنده و غیر زنده تغییر می کند. این موضوع توسط بسیاری از محققین، خصوصاً کسانی که تأثیر کود را بر روی رشد و نمو این گیاه بررسی کرده اند نیز به اثبات رسیده است. طبق نظرMarotti و همکاران در سال ۱۹۹۳ ترکیبات و عملکرد اسانس این گیاه به عوامل اقلیمی و مراحل فنولوژیکی گیاه بستگی دارد و یک فتو پریود طولانی برای رشد و نمو و افزایش عملکرد گیاه ضروری است. این محققین گزارش دادند که فصل کاشت و طول روز با ترکیبات اسانس همبستگی دارد، چون نعناع گیاهی روز بلند است. در ضمن نعناع فلفلی درمناطق گرم عملکرد خیلی مناسبی دارد.
۲-۹-احتیاجات غذایی گیاه
۲-۹-۱- تغذیه معدنی گیاه
رشد و نمو گیاهان تحت تأثیر عوامل متعدد خاک، اقلیم و همچنین عوامل ژنتیکی می باشد. برخی از این عوامل قابل کنترل و برخی غیر قابل کنترل هستند از عوامل غیر قابل کنترل می توان به رطوبت نسبی هوا، نور و درجه حرارت و از مهم ترین عوامل قابل کنترل می توان به عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در خاک اشاره کرد.( سرمدنیا و کوچکی، ۱۳۶۸)
تولید موفقیت آمیز محصولات گیاهی مستلزم خاک مناسب و وجود مقدار کافی از عناصر غذایی وقابل استفاده گیاه است. هرگاه یکی از این عناصر وجود نداشته باشد و یا اینکه مقدار آن مناسب نباشد رویش گیاه به طور طبیعی صورت نخواهد گرفت (خواجه پور، ۱۳۷۱). علم تغذیه گیاهی حدود ۳۰۰ سال پیش با آزمایش های کلاسیک استفان هیلز، لیبیک، لاوز، گیلبرت دشوزر، بوسینگالت و دیگران در اروپا شروع و سپس در آمریکا به اوج خود رسید. امروزه تغذیه صحیح گیاهی یکی از عوامل مهم در بهبود کیفی و کمی محصول به شمار میآید. در تغذیه صحیح گیاه بایستی هر عنصر به اندازه کافی و در تعادل با سایر عناصر در دسترس گیاه قرار گیرد (طهماسبی، ۱۳۸۷). به طور کلی نقش عمده عناصر غذایی در گیاهان بدین شرح است:
الف- بخش ساختمانی و ترکیبات سلولی گیاه را تشکیل می دهند و بر فعالیت های متابولیسمی آن موثرند.
ب- در حفظ و نگهداری سازمان و نظم سلول
ج- انتقال و تولید انرژی گیاه
د- دخالت در فعالیت های آنزیمی
هر یک از عناصر غذایی به تنهایی تعداد وظایفی را در گیاه طی مراحل مختلف رشد و نمو بر عهده دارد. بر حسب طبیعت این عناصر و دسترسی گیاه به آنها مقدار یا ترکیب آنها را در اجزای مختلف گیاه مثل ریشه، ساقه، برگ ها، گل ها، میوه ها و بذر متفاوت است. کمبود و افزایش بیش از حد هر یک از عناصر اصلی یا فرعی در تبادل و فرآیندهای فیزیولوژیک گیاه اختلال به وجود آورده و موجب کاهش رشد و نمو، و در نتیجه کاهش میزان محصول می شود ( مظاهری و مجنون حسینی، ۱۳۸۱ ).
۲-۹-۲- عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان
از میان کلیه عناصر غذایی که توسط گیاهان جذب می شوند، بعضی به عنوان عناصر ضروری یا لازم برای گیاه به شمار میروند. یک عنصر در صورتی ضروری به شمار میرود که گیاه بدون آن قادر به تکمیل چرخه حیات خود نبوده و وظیفه آن عنصر توسط عنصر دیگری قابل انجام و جایگزینی نباشد. ضمن اینکه در متابولیسم و تغذیه گیاه نقش داشته باشد. بر اساس معیارهای فوق تا کنون ۱۷ عنصر برای گیاهان ضروری شناخته شده است. کربن، اکسیژن، هیدروژن (که عمدتاً از طریق آب و هوا تأمین میگردند)، نیتروژن، فسفر، پتاسیم (عناصر کودی)، کلسیم و منیزیم (عناصر آهکی) و گوگرد عناصر غذایی پرمصرف، و ۸ عنصر دیگر یعنی آهن، منگنز، روی، مس، بر، مولیبدن ، کلر و نیکل جزء عناصر غذایی کممصرف یا ریزمغذی محسوب میشوند (خواجه پور،۱۳۷۱).
با توجه به مقدار عناصر غذایی مورد نیاز گیاه این عناصر به سه گروه تقسیم می شوند. عناصر اصلی، عناصر ریزمغذی و عناصر مفید.
عناصر اصلی به مقدار نسبتاً زیادی مورد نیاز گیاه هستند و غالباً بیش از ۵۰۰ قسمت در میلیون از این عناصر برای گیاهان ضروری است.
گروه دوم یعنی عناصر ریزمغذی به مقدار کمتری مورد نیاز گیاه هستند و معمولاً زیر ۵۰ قسمت در میلیون از این عناصر مورد نیاز گیاه است.
تعدادی از عناصر دیگر از طریق افزایش رشد یا افزایش مقاومت نسبت به امراض و آفات در بعضی از گونه های گیاهی ضروری ویا حداقل مفید گزارش شده اند به این گروه عناصر مفید گفته می شود.
تغییر در نوع خاک، عملیات آبیاری، نوع اقلیم و مدیریت مواردی هستند که بر در دسترس بودن عناصر غذایی برای گیاه تأثیر می گذارند. نیتروژن، فسفر و پتاسیم عناصر اصلی غذایی هستند که به عنوان عامل محدود کنندۀ تولید محسوب می شوند ( مظاهری و مجنون حسینی، ۱۳۸۱).
نیتروژن، فسفر و پتاسیم در رشد گیاه و بیوسنتز اسانس نقش دارند. افزون بر تأثیر در فتوسنتز و تنفس، برای تولید اسکلت های کربنی، پیروات لازم جهت بیوسنتز اسانس، در ساختار سه کوآنزیم مهم به نام هایATP، NADP/NADPH و کوآنزیم آ که در بیوسنتز ترپنوئیدها نقش اساسی دارند، شرکت می کنند(Sell, 2003)
مؤثرترین و پر مصرف ترین عناصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم هستند که از سه طریق بر روی گیاهان اسانس دار تأثیر می گذارند: تأثیر بر عملکرد بیوماس، تأثیر بر ترکیبات تشکیل دهنده اسانس و نهایتاً تأثیر بر مقدار اسانس (امیدبیگی، ۱۳۷۴)
علاوه بر این سه عنصر، عناصر غذایی دیگری نظیر گوگرد، کلسیم، منیزیم، بور، روی و آهن نیز ممکن است در برخی از خاک ها به عنوان عامل محدود کننده برای رشد نعناع فلفلی محسوب شوند. البته در زمینه عناصردیگر به غیر از نیتروژن، فسفر و پتاسیم مطالعات بسیار کمی صورت گرفته است. (Aflatuni,2005)
۲-۱۰- نیتروژن
۲-۱۰-۱- معرفی عنصر نیتروژن
نیتروژن پس از آب مهم ترین عامل محدودیت عملکرد محصولات زراعی است و از جمله عناصری است که توزیع گسترده ای در طبیعت دارد. نیتروژن خاک فقط جزء کوچکی از پوستۀ بیرونی کره زمین به شمار می آید وفقط بخش ناچیزی از آن به طور مستقیم برای گیاهان قابل جذب و استفاده است. نیتروژن عنصر پر تحرکی است به طوری که وقتی مقدار نیتروژن جذب شده کافی نباشد، نیتروژن موجود در برگ های پیر به برگ های جوان و فعال منتقل می شود. بیشترین مقدار نیتروژن به صورت تثبیت شده در پوستۀ خاک وسنگ ها موجود است. مطلب مذکور بر خلاف این عقیدۀ عمومی است که اتمسفر بزرگترین مخزن نیتروژن است. اتمسفر ازاین نظر در مقام دوم است. این عنصر بین هوای خاک وموجودات زنده در حال گردش می باشد.(شریفی عاشور آبادی، ۱۳۷۷)
به دلیل پویایی و تحرک نیتروژن در خاک، مدیریت مصرف آن از قبیل میزان، نوع، زمان مصرف و دفعات مصرف از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا حداکثر عملکرد عاید گشته و کیفیت محصول نیز بهتر شود. در ضمن مصرف بیش از حد نیتروژن اثر تخریبی زیست محیطی ایجاد کرده و سبب آلودگی آب های زیر زمینی می گردد و بدین وسیله با مصرف بهینه نیتروژن گامی در جهت کشاورزی پایدار برداشته می شود. مقدار این عنصر در خاک هایی که حاوی ماده آلی زیاد هستند بیشتر است. همچنین در مناطق مرطوب بیشتر از مناطق خشک میباشد. مقدار نیتروژن در خاک های سنگین بیشتر از خاکهای سبک و شنی است .( مظاهری و مجنون حسینی، ۱۳۸۱)
۲-۱۰-۲- نقش واهمیت نیتروژن در گیاه
این عنصر بیشتر از سایر مواد غذایی در تغذیه گیاه مصرف میشود و همواره بایستی در دوره رشد گیاه به صورت تدریجی مصرف شود. مقداری از آن در زمان کاشت برای شروع رشد گیاه و بقیه تا حد مجاز در طول دوره بهرهبرداری استفاده می شود. نیاز گیاهان به نیتروژن زیاد است از مرحله نشاء گیاه شروع و تا اینکه در مرحله گلدهی و میوهدهی به اوج خود میرسد (خواجه پور،۱۳۷۱).
نیتروژن یکی از عناصر تشکیل دهنده پروتئین ها، آمیدها، اسیدهای آمینه، کوآنزیم ها، اسیدهای نوکلئیک، کلروفیل و بسیاری دیگر از ترکیب های مهم گیاهی است. نیتروژن حتی در سنتز قند گیاهان قندی نقش داشته و در گیاه به عنوان منبع انرژی جهت رشد و بقای سلول های گیاهی عمل می کند. به طور متوسط تعداد اتم های نیتروژن موجود درمادۀ خشک گیاهی بیش از سایر عناصر اصلی است. به ازای هر اتم مولیبدن بیش از ۱۰۵ اتم نیتروژن و۱۰۴ اتم فسفر مورد نیاز گیاه است. به عبارت دیگر نیاز به نیتروژن در گیاه به طور تقریبی ۵ برابر نیاز آن به فسفر است (سالاردینی، ۱۳۶۶).
بخش اعظم نیتروژن در گیاه به صورت شرکت در ساختار ترکیبات آلی بوده اما کم و بیش به فرم یون های آمونیوم و نیترات نیز دیده می شود. عکس العمل گیاه نسبت به نیتروژن قابل دسترس و کافی به صورت های زیر است:
۱- افزایش رشد سبزینه ای
۲- رشد وتوسعـۀ متعادل گیاه
۳- افزایش شدت رنگ سبز برگ ها ومتعاقب آن جذب نور بیشتر( خواجه پور،۱۳۷۱)
۲-۱۰-۳- کمبود نیتروژن
نیتروژن ازجمله عناصری است که در بیشتر مناطق خشک و نیمه خشک کمبود آن مطرح می شود، زیرا مقدار مواد آلی که عمده ترین منبع ذخیره نیتروژن هستند در این مناطق خیلی کم بوده و در صورت وجود به سرعت تجزیه می شود (منگل، ۱۳۷۱).
کمبود نیتروژن در خاک و نتیجتاً در گیاه موجب رنگ پریدگی یا زردی برگ ها، کوچکی ورشد کم گیاه، تعداد ساقه های کم، کوچکی گل ها وبالاخره افت کیفیت و کمیت محصول می شود. نیتروژن در گیاه به سهولت حرکت کرده و جهت حرکت آن همیشه از اندام های مسن به طرف اندام های جوان و در حال رشد سریع، مانند جوانه های انتهایی، گل ها و میوه می باشد. به همین دلیل زردی ناشی از کمبود نیتروژن بیشتر در برگ های مسن گیاه مشاهده می شود زیرا برگ های مسن نیتروژن خود را از طریق فتوسنتز به صورت آسمیلات جدید برای تقویت اندام های جوان و در حال رشد از دست می دهند (خواجه پور،۱۳۷۱).
قاعده مرور زمان در قوانین و مقررات بسیاری از کشورهای جهان شناخته شده و در متون حقوقی آنان به اشکال گوناگون به چشم می خورد. اگر چه از نظر تاریخی زمان دقیق تاسیس قاعده مرور زمان در علم حقوق معلوم نیست، ولی عده ای زمان تحقق آن را قبل از به وجود آمدن حقوق رومی می دانند. (الامین، ۱۹۹۳، ۲۱۱) ولی در عین حال اکثر حقوقدانان بر این باورند که نخستین نظام حقوقی که مرور زمان در آن به رسمیت شناخته شده حقوق روم است که سر منشا آن را میتوان در الواح دوازده گانه یافت.
این قاعده حقوقی در الواح دوازده گانه به دو شکل مطرح بوده است. یکی مرور زمان و دیگری «اوزوکاپیون»[۲] به مرور زمان به مالکیت فطری و طبیعی و «اوزوکاپیون» به مالکیت حقوق مدنی اطلاق می شد. «اوزوکاپیون» عبارت از تصرفات متمادی جهت تحصیل و به دست آوردن مالکیت است که مدت آن نیز معین است. مطابق قاعده «اوزوکاپیون»، هر گاه فرد در مدت معینی به طور متمادی بر شیئی تسلط بلا معارض می یافت، پس از انقضای آن مدت مالک آن شی محسوب می شد.
این رویه تا زمان امپراتوری ژوستی – نین ادامه یافت ولی ژوستی نین کلیه این مشخصات را لغو نمود و تمام خصوصیات «اوزوکاپیون» به مرور زمان انتقال یافت. به موجب قوانین ژوستی نین، مدت مرور زمان سی یا چهل سال بود. (علی پاشا، ۱۳۴۸، ۱۸۸)
۲- سابقه تاریخی مرور زمان در حقوق ایران
در این بند به طور خاص، سابقه تاریخی مرورزمان در کشور ما و اینکه این نهاد چه تغییر و تحولاتی را پشت سر گذاشته است، مورد بررسی قرار می گیرد که برای وضوح بیشتر مطلب و عدم تداخل و ناهماهنگی میان دوره های تاریخی مختلف، این بند به دو قسمت «الف» و «ب» تقسیم میشود که در قسمت«الف»، فقط از مرورزمان در ایران قدیم و در قسمت «ب»، فقط از مرورزمان در ایران معاصر بحث می شود.
الف- مرور زمان در ایران قدیم
بر خلاف تصور رایجی که بسیاری مبنی بر ورود نهاد مرور زمان به قوانین ایران از کشورهای اروپایی و عدم سابقه چنین نهادی در حقوق سرزمین ایران تا دوران معاصر دارند؛ با مراجعه به بسیاری از متون تاریخی می توان دریافت که این مفاد سابقه بس طولانی در قوانین ایران دارد. در دوره ساسانیان و به خصوص در زمان خسرو پرویز به مفاد مرور زمان توجه ویژه ای می شد و دعاوی که مدت خاصی از آن گذشته بود پذیرفته نمی شد. در دوران حکومت غازان ها نیز که پس از اسلام بود، این نهاد مورد پذیرش واقع شده بود. در یرلیغ (فرمان) سلطان محمود غازان در باب مرور زمان مسقط دعوی آمده است: «… هر گاه حجتی نویسد قباله کهنه را در طاس عدل بشوید و ایضاً قباله ای که تاریخ کتابت آن سی سال زیاده باشد هم در آن طاس نابود گرداند.» (علی پاشا، ۱۳۴۸، ۳۹۶) چنین رویه ای در دوره ملک شاه سلجوقی نیز وجود داشت و دعاوی که بیشتر از سی سال از آن می گذشت، غیر قابل پذیرش اعلام شد.
ب- مرور زمان در ایران معاصر
نهاد مرورزمان اعم از حقوقی و کیفری در نظام حقوقی قبل از انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب اسلامی، تحولات مختلفی را به خود دیده است. در قوانین قبل از انقلاب اسلامی، بنا به ضروریات اجتماعی آن را می پذیرفتند. ولی بعد از انقلاب اسلامی، برخورد کاملا متفاوتی با این نهاد شد و سعی می کردند به نحوی این نهاد را مخالف شرع قلمداد کنند. با توجه به این امر، مطالب این بند را به دو قسمت تقسیم کرده که در بند یک تحولات مرورزمان در حقوق قبل از انقلاب اسلامی و در بند دو تحولات مرورزمان در دوره بعد از انقلاب اسلامی بررسی می شود.
یک- مرور زمان در قوانین قبل از انقلاب اسلامی
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، نهاد مرور زمان برای اولین بار در سال ۱۳۳۴ هجری قمری بدین شرح به تصویب هیات وزیران رسید: «هیأت وزرای عظام در جلسه دوازدهم جمادی الاخر ۱۳۳۴ به پیشنهاد وزارت جلیله عدلیه تصویب نمودند که چون رسیدگی به دعاوی که از بیست سال قبل تا کنون در عدلیه مطرح نشده باعث زحمت و تفکیک حق از باطل و موجب تضییع اوقات خواهد بود لذا وزارت عدلیه دعاوی که از بیست سال قبل تا حال که اساساً رجوع به عدلیه و محاضر شرعیه نشده است محاکم عدلیه عرضحال آن را نپذیرفته و این قبیل قضایا را مطرح مذاکره قرار ندهند …» همانطور که از متن این مقرره پیداست، این نهاد صرفاً در مورد دعاوی حقوقی پذیرفته شده بود.
در سال ۱۳۰۶ شمسی در دوره ششم قانون گذاری، موضوع عدم رسیدگی به دعاوی که از بیست سال قبل تا به حال اساساً رجوع به عدلیه و محاضر شرعیه نشده در مجلس شورا به شور نهاده شد. مرحوم آیت الله مدرس که در آن مجلس شرکت داشته و مسئله را به شوخی برگزار کرده موافقت ضمنی خود را چنین بیان داشته است: «ما که اساساً به عقیده اسلامی خودمان این محاکم عرفی دولتی را خلاف شرع و برای رسیدگی و مداخله در هیچ دعوائی صالح نمی دانیم با اینحال وقتی که خود آنها حاضر شده اند که در یک قسمت از دعاوی تحت عنوان مرور زمان مداخله نکنند و صلاحیت خود را محدود نمایند دلیل ندارد ما مخالفت کنیم.» (متین دفتری، ۱۳۳۷، ۲۶) البته آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد (۱۳۵۹، ۶۸) در مورد اظهار نظر مرحوم مدرس می نویسد: «البته این جملات چنانکه پیداست جنبه مطایبه و شوخی دارد گوئی که آن مرحوم باطناً مسئله را چندان مخالف با شرع نمی دانسته و گرنه او همانطور که واقعاً چنین بود، آن حد قدرت و نفوذ کلام در خویش احساس می نمود که در مقابل وضع قوانین خلاف شرع ایستادگی نماید. چنان که در موارد زیادی چنین کرد .» در سال های ۱۳۰۸ ، ۱۳۱۰، ۱۳۱۲ اصلاحاتی در قانون مزبور صورت گرفت و در نهایت در سال ۱۳۱۸ در قانون آئین دادرسی مدنی در باب یازدهم مواد ۷۳۱ تا ۷۶۹ به آن اختصاص یافت.
مرور زمان کیفری نیز در قوانین قبل از انقلاب، ابتدا در قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ مواد ۵۱ و ۵۲ به صورت مبهم و غیر جامع پذیرفته شد و موارد بسیاری در آن مغفول مانده بود. بعد از آن در قانون مجازات عمومی سال ۱۳۵۲ مواد ۴۸ تا ۵۳ به آن اختصاص یافت که به طور جامع، کامل و روشنی آن را مورد بررسی قرار داده بود.
دو – مرور زمان در قوانین بعد از انقلاب اسلامی
در قوانین و مقررات پس از انقلاب اسلامی اولین برخورد با پدیده مرور زمان را می توان از سوی فقهای شورای نگهبان دانست که به منسوخ بودن آن رأی دادند. شورای نگهبان در اولین نظر خود در تاریخ ۱/۶/۱۳۶۱ درباره مرور زمان کیفری که در مواد ۴۸ تا ۵۳ قانون مجازات عمومی مقرر شده بود در پاسخ شورای عالی قضائی سابق چنین اظهار نظر می کند:
عطف به نامه شماره ۱/۳۳ ۲۶۵ مورخ ۱۸/۹/۱۳۶۰ و پیرو نامه شماره ۴۰۵۹ مورخ ۱۵/۱۱/۱۳۶۰ دایر بر ابطال مواد متعددی از قانون مجازات عمومی، اینک مواد دیگری از قانون مجازات عمومی و قانون مدنی را که در جلسه فقهای شورای نگهبان مورخ ۱/۶/۱۳۶۱ مطرح و مورد بحث قرار گرفته و با اکثریت آرای فقهای شورا طبق اصل چهارم قانون اساسی مخالف موازین شرع شناخته شده ذیلاً به اطلاع می رساند: مواد ۵۰، ۵۱، ۵۲ ، ۵۳ و ۵۴ قانون مجازات عمومی و ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی …. (مهر پور، ۱۳۷۱، ۱۸۳)
پس از یکسال از تاریخ اعلام چنین نظری با توجه به سوال شورای عالی قضائی سابق در مورد مشروع بودن یا نبودن مرور زمان مدنی که در مواد ۷۳۱ به بعد در باب یازدهم قانون آئین دادرسی مدنی پیش بینی شده است. شورای نگهبان در نظریه شماره ۵۰۶۵۵/۱ مورخ ۲۷/۱۰/۱۳۶۱ چنین اظهار نظر کرد: «مواد ۷۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی به بعد در مورد مرور زمان در جلسه فقهای شورای نگهبان مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به نظر اکثریت فقهای شورا مواد مزبور که مقرر می دارد پس از گذشتن مدتی (دهسال – بیست سال- سه سال – یک سال) دعوی در دادگاه شنیده نمی شود، مخالف با موازین شرع تشخیص داده شد.» (مهر پور، ۱۳۷۱، ۲۳۱) جالب است که با وجود چنین اظهار نظرهایی از طرف شورای نگهبان، همین شورای در نظریه های دیگری پس از این نظریات به صراحت مرور زمان را در ماده ۳۱ قانون استخدام قضات (مصوب سال اسفند ۱۳۰۶) و ماده ۶۱ آیین نامه نظام پزشکی و دعاوی اشخاص حقیقی و یا حقوقی خارجی طرف قرارداد با شرکت های دولتی ایران که در قوانین و مقررات کشورشان، مرور زمان پذیرفته شده است، منطبق با موازین شرعی دانست. در سایر قوانین متفرقه نیز مانند قانون تجارت مقررات مربوط به مرور زمان دست نخورده باقی ماند.