مدیریت: باتلر بر این عقیده است که اگر عنصری وجود داشته باشد که در مباحث و کاربرد مدل توسط پژوهشگران نادیده انگاشته شده باشد، عنصر مدیریت است. باتلر به مقاله اصلی با عنوان “مفاهیم ضمنی مدیریت منابع” اشاره می کند. ولی در ترکیب مقاله بحث کاملی در مورد آن صورت نگرفته است و موجب ایجاد انتقاداتی در زمینه مطرح شدن گریزناپذیری نزول در چرخه حیات مقصد گردشگری شده است. در حقیقت، در مدل این دیدگاه ذاتی مطرح شده است که اگر مداخله و مدیریت صورت نگیرد، تغییر و نزول شاید اجتنابناپذیر باشد.
دیدگاه بلندمدت: پیش فرض مدل، اجتناب از دامهای بهره گیری از مقصد بیش از ظرفیت تحمل و همچنین پیشگیری از ایجاد مرحله نزول است که از آغاز انتظار چیزی داشتن را از اهمیت حیاتی برخوردار مینماید.
عنصر فضایی: در ابتدا به عنوان عنصر اصلی نسخه اولیه مدل باتلر به شمار میرفت ولی در نسخه چاپ شده مدل از اهمیت کمتری برخوردار بود. موضوع عنصر فضایی از این قرار است که مرحله رکود در یک مقصد خاص ( انتقال فضایی توسعه به یک مقصد جدید) وجود خواهد داشت. تغییر در موقعیت به این دلیل فرض میگردد که تعداد تغییرات در مقصد یا پهنه مقصد اصلی، شامل: هزینه های فزاینده برای اقلامی نظیر: نیروی کار و زمین و نزول در کیفیت زیست محیطی را منعکس نماید.
قابلیت کاربرد در سطح جهان: باتلر مدل چرخه حیات مقصد گردشگری را با این منظور ارائه کرده بود که مدلی عمومی برای فرایند توسعه گردشگری باشد. باتلر اظهار میدارد: هر مدلی باید فراتر از یک وضعیت خاص قابل کاربرد باشد و همچنین شواهد و ادبیات تحقیق در دسترس محدود در دهه ۷۰ میلادی بر این موضوع اشاره داشت که فرایند و الگوی توسعه مقصد گردشگری در گستره متفاوتی از موقعیتها و مقیاسها از شباهت زیادی برخوردار بوده است.
۳-۵-۲) استراتژی های مراحل مختلف چرخۀ عمر مقصد
به منظور اینکه برنامه ریزان مقصد مزیت رقابتی مقصد را بهبود دهند و موقعیت مطلوبی به دست آورند هر مرحله از چرخۀ عمر مقصد به دلیل ویژگیهای خاص، به استراتژی های متفاوتی نیاز دارد (هوسین، ۲۰۱۴).
مراحل اولیه چرخۀ عمر مقصد گردشگری (اکتشاف یا مشارکت)
در مراحل اولیه چرخۀ عمر مقصد، محصول و سهم بازار مقصد معمولاً ناشناخته هستند. بنابراین اتخاذ استراتژی های صحیح به منظور پیشگیری از مسائل آینده قطعاً ضروری میباشد. این استراتژیها شامل موارد زیر است:
فروش محصول یا خدمات جدید به بازارهای جدید؛
گسترش سهم بازار و ایجاد آگاهی در میان گردشگران؛
بکارگیری این دو استراتژی توسط مقصد برای رسیدن به جایگاه بازار قوی قبل از ورود رقبا، کمک خواهد کرد (کوپر[۱۱۰]، ۱۹۹۲).
توسعه
هدف این مرحله حفظ تقاضای موجود، جذب مشتریان رقبا و ایجاد محصولات جدید است. در این مرحله، پورتر (۱۹۸۰) سه استراتژی عمومی را معرفی می کند که به دلیل استفاده از آنها در چندین مقصد، به عنوان مناسبترین استراتژیها تشخیص داده شده اند:
استراتژی رهبری هزینه: در این استراتژی مقصد، مزیت هزینۀ پایدار را بیشتر از رقبای خود از طریق رهبری هزینه توسعه میدهد. در استراتژی رهبری هزینه شرکت به هزینههایی پایینتر از رقبا دست مییابد و در طیف گستردهای از بخشهای بازار به رقابت می پردازد. هدف این استراتژی حفظ مزیت هزینه فراتر از رقبای مقصد، قیمت گذاری محصول به صورت رقابتی، فهم چگونگی درک قیمت توسط مشتریان و رسیدن به حاشیه سود بالا میباشد (تامپسون، ۱۹۹۷). در این صورت مقصدها سود زیادی را به دست خواهند آورد و با هزینه های پایینتر مشتریان را جذب می کنند. در نتیجه ارزش دریافت شدۀ محصول توسط گردشگران به مزیت رقابتی تبدیل می شود (هوسین، ۲۰۱۴).
استراتژی تمایز: استراتژی تمایز، بر افزایش ارزشی تمرکز می کند که گردشگران مایلاند به خاطر آن قیمتهای اضافی پرداخت کنند. بنابراین حیاتی است که مقصد به ارزش محصولاتی اضافه کند که گردشگران اهمیت آنها را درک می کنند و همچنین به قیمت حساسیت چندانی نشان نمیدهند. منظور از استراتژی تمایز این است که محصولات یا خدماتی ارائه شوند که در صنعت موردنظر به عنوان محصول یا خدمتی منحصر به فرد تلقی میگردند و لازم است که گردشگران منحصر به فرد بودن و متمایز بودن محصول را به رسمیت بشناسند. این استراتژی روشی برای دستیابی به سودهای بیشتر است (تامپسون[۱۱۱]، ۱۹۹۷).
استراتژی تمرکز: در مقایسه با استراتژی های رهبری هزینه و تمایز که به بازار گستردهای تمایل دارند، در استراتژی تمرکز مقصدها، محصولات و خدماتشان را به بخش ویژهای از بازار ارائه می دهند بنابراین فقط بر یک بخش یا دامنۀ محدودی از بخشهای بازار تمرکز می کنند (تامپسون،۱۹۹۷). به این ترتیب مقصد باید نیازهای این بخشها را شناسایی کند و به دنبال رهبری هزینه یا شکلی از تمایز در بخش بازار مورد نظر باشد (کاتلر[۱۱۲]، ۸۵:۱۹۹۴). در نتیجۀ استراتژی تمرکز، این بازار بهتر از مقصدهای رقیب عمل می کند.
بلوغ یا اشباع (تثبیت و رکود)
تدوین سیاست در این مرحله به عنوان اوج منحنی رشد اهمیت زیادی دارد. بنابراین در این مرحله باید اقداماتی جهت حفظ وضع موجود گنجانده شود. مرحلۀ توسعه گردشگری به صورت طولانی در حال رشد نمی باشد و تدوین سیاست باید در ارتباط با پیشگیری از مرحلۀ رکود باشد. این مرحله یک مرحلۀ ایدهآل است و سیاست گردشگری جامع باید تلاش کند آنرا طولانیتر کند (هوسین،۲۰۱۴). سه استراتژی ممکن برای مرحله بلوغ عبارتند از:
فروش محصول یا خدمات جدید به بازارهای موجود؛
فروش محصول یا خدمات موجود به بازارهای موجود؛
حفظ سهم بازار.
پس از رکود (ادامه رکود یا جوان شدن مجدد)
جوان شدن مجدد مقصد آن را برای گردشگران جذابتر میسازد. دو مرحله به عنوان زیر مجموعۀ مرحلۀ پس از رکود قرار دارند:
الف) ادامۀ رکود: زمانی که مقصدها قادر نیستند محصولاتشان را متمایز کنند؛ در این حالت جایگاه محصول به کالا تبدیل می شود (گیلبرت[۱۱۳]، ۱۹۹۰). مقصدها در موقعیت کالا بودن قابل جایگزینی هستند، به تغییرات اقتصادی و تغییرات قیمت خیلی حساساند و همچنین مصرف کنندگان، آگاهی کمی از ویژگیها و مزایای منحصر به فرد آن دارند. بنابراین، تصمیمات گردشگران برای بازدید از منطقه صرفاً بر اساس قیمت میباشد در حالی که تقاضا برای مقصد اتفاقی و بدون برنامه ریزی است و مقصدها در جذب گردشگرانی که زیاد خرج می کنند[۱۱۴]، ناتوان هستند. استراتژی های این مرحله عبارتند از:
برداشت یا رهاسازی محصول[۱۱۵]: این استراتژی برای محصولاتی توصیه می شود که هیچ پتانسیلی برای گرفتن سهم بزرگی از بازار گردشگری ندارند. بنابراین هدفشان برداشت بالاترین میزان نقدینگی قبل از خروج نهایی محصول است.
حذف محصول[۱۱۶]: بهترین استراتژی برای مقابله با محصولاتی که ضعیف عمل می کنند و هیچ پتانسیلی برای آینده ندارند، حذف محصول از بازار است. این اقدام به منظور کاهش یا جلوگیری از خسارتهای بیشتر است. با این حال دنبال کردن این استراتژی به خاطر سرمایه گذاریهای بالا در تسهیلات و خدمات توسط مقصد دشوار است. بنابراین آنها ممکن است ترجیح دهند که نوع استفاده از تسهیلات موجود را تغییر دهند.
ب) جوان شدن مجدد: مناسبترین استراتژیها برای به تأخیر انداختن هر گونه رکود در مقصد عبارتند از:
توسعه محصولات یا خدمات موجود برای یک بازار جدید؛ برای مثال یک مقصد که تلاش می کند اکوتوریستها را جذب کند؛ ممکن است فعالیت جدیدی مانند کوهنوردی، پیادهروی یا تماشای پرندگان را به محصولات موجودش اضافه کند. از آنجایی که بازار جدید است این ریسک وجود دارد که گسترش محصول کاملاً غیر قابل قبول باشد.
فروش؛ رشد درآمد و سهم بازار بالا باید خریداری شود یا به دست آورده شود که مستلزم سرمایه گذاری میباشد. در صورتی که هزینههایی برای تبلیغ، توزیع و توسعه در نظر گرفته شود، فروش محصول افزایش خواهد یافت و نرخ رشد بازار، سرمایه مورد نیاز را تعیین می کند.
مقصد می تواند وضعیتش را از “قلمرو کالاهای مشابه[۱۱۷] ” به “قلمرو وضعیت استفاده از کالا[۱۱۸]” با متمایز کردن محصولاتش از رقبا تغییر دهد (گیلبرت،۱۹۹۰).
تقاضای برنامه ریزی شده
وظایف
تقاضای برنامه ریزی نشده
قلمرو وضعیت استفاده از کالا
قلمرو وضعیت استفاده از کالا
تمایل به پرداخت قیمتهای بالاتر
تمایل به پرداخت قیمتهای بالاتر
قلمرو کالاهای مشابه
قلمرو کالاهای مشابه
ویژگیهای محصول
ویژگیهای محصول
شکل شماره ۸-۲- استراتژی تمایز گیلبرت
گیلبرت (۱۹۹۰)
جدول ۱-۲- چرخه عمر مقصد و گزینه های استراتژیک
دانلود منابع پایان نامه در رابطه با تدوین و الویت بندی استراتژی های ارتقای گردشگری ...