آزمون گروهی
آزمون هایی هستند که در هر نوبت جهت صرفه جویی در زمان و هزینه بر روی تعداد زیادی از افراد به اجرا در می آید.
هیجان
اصطلاح هیجان به انواع رفتار آدمی مثل رفتاری که آشفته و بدون هدف است و نیز رفتاری که بسیار برانگیخته شده ، اطلاق می گردد. هیجان های شدید برای بیشتر اعمالی که انجام می شود ،ایجاد زمینه های انگیزشی می کند. در موقعیت های اضطراری ،از طریق ترشح هورمون غده آدرنال، نیرویی زیادتر از آنچه در حالت عادی موجود بوده است ،به وجود
می آید(ساعتچی،۱۳۸۶).
احساس و هیجان با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. وقتی شخصی از نظر هیجانی تحریک می شود ،تجربه هایی مثل خوشی ،تهییج،غم،ترس ،اضطراب و غیره به او دست می دهد.این تجربه ها که اصطلاحاً آنها را تجربه های انفعالی می گویند،تنها از طریق تجربه شخصی یا آنچه که دیگران درباره ی تجربه خود می گویند شناخته می شوند .
تاریخچه نظریه هیجان
هیجان ها همواره مورد توجه انسان بوده و هست، زیرا در هر تلاش و در هر اقدام مهم بشری ، هیجانات به طریقی دخالت دارند. تقریبا همه فیلسوفان بزرگ از ارسطو [۵۶]گرفته تا اسپینوزا [۵۷]از کانت [۵۸]تا دیوئی[۵۹] و از برگسون تا راسل[۶۰] همگی در مورد هیجان ها اندیشیدهاند و در مورد ریشهها ، نمودها ، اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کردهاند و نظریههایی ارائه دادهاند. حکمای الهی به اهمیت بعضی از هیجانات خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی بردهاند و پرورش این هیجانات را بطور غیرمستقیم در راس برنامه تربیت مذهبی قرار داده اند، پیشرفت روانشناسی بالینی، روانکاوی، روان شناسی تطبیقی و رفتارگرایی تاثیرات قابل ملاحظهای در مطالعه رفتار هیجانی و ارائه نظریات هیجانی داشتهاند، درباره هیجان هزاران مقاله و گزارش نوشته شده است، با وجود این هنوز هم تئوری کامل ، جامع و واحدی درباره هیجانات وجود ندارد که با تمامی این زمینهها مناسبت و ارتباط داشته باشد.
نظریههای معاصر هیجان
نظریه جیمز- لانگ[۶۱] : در این نظریه توالی ادراک ، واکنشهای ارگانیک ، هیجان مدنظر است. در واقع در این نظریه تلاش بر پاسخ دادن به این سوال بوده است که در موقع بروز هیجانات اول احساس بوجود میآید یا تغییرات جسمی؟
نظریه بازخورد : در این نظریه نوع احساس یا عاطفه به بازخورد حرکتی مقدماتی بستگی دارد. در نتیجه مفهوم بازخورد برای هیجان یک مفهوم اساسی است.
نظریه کانن- بارد[۶۲] : نظریه کانن و بارد اهمیت ویژهای در تجزیه و تحلیل هیجانات کسب کرده است. این نظریه بر اهمیت فرایندهای خاص تالاموسمی در کیفیت خاص هیجان تاکید دارد.
نظریه فعال سازی : این نظریه توسط اشلوزبرگ[۶۳](۱۹۵۴)مطرح شده است. این نظریه به جای آن که هیجان را به عنوان یک حالت خاص و از نظر کیفی متفاوت از سایر حالتها تلقی کند، محل رفتار هیجانی را بر روی پیوستاری که همه رفتارها را دربرمیگیرد، تعیین میکند. قسمت پائین پیوستار که سطح کلی فعالیت نامیده میشود، به حالت خواب ، قسمتهای وسط به توجهات هوشیارانه و قسمت بالای آن به هیجانات شدید اختصاص یافته است.
نظریه انگیزشی : بر اساس این نظریه هیجانات را در درجه اول میتوان به منزله انگیزههایی به حساب آورد، زیرا آنها فرایندهایی به حساب میآیند که باعث تحریک ، تداوم و کنترل فعالیت میشوند.
نظریه روانکاوی : نظریه روانکاوی نه تنها به شخصیت بلکه همچنین به هیجانات و به خصوص به مساله اضطراب بطور اساسی پرداخته است و به اهمیت هیجان در فرایندهای تخلیه روانی تاکید داشته است.
نظریههای رفتاری : پیشرفت مکتب رفتارگرایی با کوشش پیشروان آن در بکار گرفتن مفاهیم این مکتب در مورد بسیاری از مسائل دیرینه روان شناسی از جمله مساله ماهیت هیجان همراه بوده است. افرادی چون واتسون ، تولمن و اسکیز سعی بر آن داشتهاند تا از این دیدگاه در مورد ماهیت عمومی هیجان بحث کنند(رمضان زاده ،۱۳۷۵،ص ۴۸). در جدول شماره ی ۶-۲، به طور خلاصه به نظریه های هیجان اشاره شد.
چهار ویژگی اساسی نظریات هیجان عبارت هستند از: هماهنگ کنندگی ، پیش بینی کنندگی ، عامل انگیزش برای تحقیق ، تلفیق کنندگی . نظریه هیجان نه تنها باید به مسائل مختلفی که مطرح شده است، پاسخی نسبتا منطقی بدهد، بلکه باید بسیاری از موضوعاتی را که به عنوان حقیقت مطرح شده ، هماهنگ و سپس آنها را تبیین کند. این ویژگی، نظریه را به عنوان عامل هماهنگ کننده ی حقایق قبلی نامگذاری کرده است، چنانچه یک نظریه هیجان بتواند دادهها و حقایق قبلی را به شیوهای هماهنگ وحدت بخشد، پیش بینی روابط جدید را میتوان به منزله ویژگی فوقالعادهای برای آن به حساب آورد. از سوی دیگر هر نظریه جامعی نارسائی های علمی را نشان میدهد که ناگزیر از برطرف کردن آنها هستیم و این خود میتواند انگیزهای برای برخی از مطالعات جدید باشد. این ویژگی نظریه هیجان را عامل انگیزش برای تحقیق مینامند و بالاخره یک نظریه هیجان به عنوان یک عامل تلفیق کننده باید بتواند روابط بین زمینههای ظاهرا گوناگون را مشخص کند. نقش تلفیق به گونهای با نقش هماهنگ سازنده نظریه تفاوت دارد، زیرا که نقش تلفیق ارتباط دادن زمینههای مختلف دانش با یکدیگر است و نه ارتباط دادن حقائق مربوط به یک زمینه دانش. نظریههای هیجان اساساً برحسب انواع سوالاتی که قصد دارند پاسخ دهند، از یکدیگر متمایز میشوند. نظریههای مختلف خود را چنان دچار سوالات گوناگون میکنند که اغلب نکات مشترک اندکی بین آنها وجود دارد. از سوی دیگر بسیاری از صاحب نظران فقط به توضیح یک یا دو هیجان مختلف میپردازند و از مطالب آنان چنان استنباط میشود که در مورد موضوعات مجزایی بحث میکنند. گستردگی سوالات و انوع هیجانات تفاوتهای بارزی بین نظریات هیجان را سبب شده است(رمضان زاده،۱۳۷۵).
جدول شماره ی ۶-۲ : نگاهی گذرا به نظریات هیجان
عنوان نظریه
ویژگی ها
نظریه جیمز _ لانگ
توالی ادراک ، واکنشهای ارگانیک
نظریه کانن _ بارد
تاکید بر تجریه و تحلیل هیجانات
نظریه بازخورد
نوع احساس یا عاطفه به بازخورد حرکتی مقدماتی
نظریه فعال سازی
محل رفتار هیجانی را بر روی پیوستاری که همه رفتارها را دربرمیگیرد، تعیین میکند
نظریه انگیزشی
هیجانات را در درجه اول میتوان به منزله انگیزههایی به حساب آورد، زیرا آنها فرایندهایی به حساب میآیند که باعث تحریک ، تداوم و کنترل فعالیت میشوند.
نظریه روانکاوی