پوشیده نماند که شهید اول در «دروس» و شیخ اعظم انصاری و امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از فقهاء قدیماً و جدیداً در مورد غناء در عروسیها نهایتاً به اینجا رسیدهاند که احتیاط بیشتر (احتیاط مستحبی) در ترک آنست، برای اینکه شخص با تدبیر و زیرک از شبهات اجتناب میکند، خصوصاً اگر شبهه در موضوعات باشد.
مبحث سوم:احکام و فروعات
گفتار اول: طرح چند سوال فقهی
گفتار دوم: موسیقی و غناء از نظر مراجع تقلید و پاسخ آیات عظام
گفتار سوم: برگزیده استفتائات حضرت امام خمینی درباره موسیقی
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ
گفتار اول:طرح چند سوال فقهی
بنداول:آیا آلات موسیقی بطور کلی حرام میباشد؟
در این فرع سخن این است که آیا حرمت آلات موسیقی اختصاص به سازهائی دارد که در روایات از آنها نامبرده شده یا خیر؟ اعم از آلات مخصوصه و غیر آنهاست؟ اگر قائل به عمومیت شدیم آنگاه باید بگوئیم که حرمت آلات موسیقی هیچ اختصاصی به آلات قدیمه ندارد شامل آلات جدید موسیقی مثل پیانو …. و حتی سازهای الکترونیکی نیز می شود.
مرجع در اینجا روایات باب است.اگر کسی همه این روایات را حجت بداند و ضعف سند آنها را هم با عمل اصحاب جبران نماید، چنانچه از ظاهر و بلکه صریح عبارت «مستند» این معنا پیداست، در این صورت از این اخبار حرمت انواع سازها چه قدیم و چه جدید را استفاده می کند.[۲۱۱]
بند دوم: آیا تغییرات فیزیکی و هندسی در آلات موسیقی مانع از حکم حرمت میشود؟
کلام در این مقام این است که اگر قائل به حرمت آلات موسیقی گشتیم آیا لازمه حکم حرمت موسیقی سازی این است که نوای موسیقی صرفاً از سازهای شناخته شده موسیقی خارج گردد، اگر موزیکی به وسیله مثلاً طشت آشپزخانه یا حلب روغن نباتی یا میز تحریر یا سازی که شکل هندسی یا فیزیکی آن تغییر داده شد اجراء شود در این صورت مشمول حرمت موسیقی سازی نخواهد بود؟
شاید بعضی از فقهاء مثل مرحوم شهید ثانی در «مسالک»[۲۱۲] و مرحوم سبزواری در «الکفایه»[۲۱۳] و مقدس اردبیلی در «شرح ارشاد»[۲۱۴] که جواز دایره (دف) در عروسیها را اختصاص به دایره ای دانسته اند که فاقد جلال (زنگوله) باشد از همین باب است.
یعنی خواستهاند بگویند وقتی شما دایره ای را دست کاری می کنید و زنگولههای آن را جدا می سازید عرفاً دیگر به آن دایره نمی گویند بنابراین اگر شما با چنین باصطلاح دایره ای در مجلس عروسی بنوازید مرتکب کار حرامی نگشته اید.
و لکن مخفی نیست که عناوین خاصهای که در روایات ذکر گردیده بطور کلی حرام میباشند. حال به جنبه آلیت داشته باشند یا نداشته باشند، فرضاً دایره که حرام است، چه با زنگوله باشد یا بی زنگوله، در هر صورت حرام است و یا بطور کلی موزیک لهوی بنظر ما حرام است، چه به وسیله مدرن ترین ساز به اجراء در بیاید یا وسیله ابتدائی ترین ابزار.
بند سوم:آیا استفاده از آلات موسیقی در تمامی زمینه ها ممنوع است؟
در اینجا شاید بتوان گفت موسیقی مجاز و غیر مجاز می باشد، آیا حرمت آلات موسیقی اختصاص به سازهائی دارد که در اجراء موسیقی های مبتذل و لهوی بکار گرفته می شوند، اما اگر سازی برای ساختن قطعه آهنگی وزین و انقلابی یا مارش نظامی یا سنفونی با محتوا مورد استفاده قرار گیرد یا اصلاً از آن استفاده غیر موزیکائی شود، مثلاً نی عصای دست پیری یا دکور منزلی نمایشگاهی گردد در این صورت حرام نیست؟
مرحوم نراقی در «مستند» عمومیت را اختیار کرده می فرماید:
«آیا حرمت استعمال آلات لهو (موسیقی) اختصاص به استعمال آنها در موارد خاص خودشان که مثلاً در لهو و سرگرمی مورد بهره برداری قرار گیرند دارد که در این صورت اگر به قصد لهو استعمال نشوند مثلاً برای اعلام ورود و خروج وقت (شرعی) یا فراری دادن حیوانات موذی از مزارع و امثال اینها باشد و همین طور اگر در غیر موارد اجراء موسیقی استعمال شوند، مثل اینکه دایره را پیمانه و نی را عصا و…….. قرار دهند حرام نیستند؟ یا حرمت همه انواع استعمالات را شامل میشود؟
ظاهراً حرمت استعمال آلات موسیقی عمومیت دارد بلکه گویا خلافی هم در این باب وجود ندارد»[۲۱۵]
همین عمومیت حرمت را شیخ مفید در «مقنعه» و ابن ادریس در «سرائر» برگزیده اند[۲۱۶] [۲۱۷]
بند چهارم: آیا گوش فرا دادن به موسیقی سازی لهوی چه حکمی دارد؟
بنابر اینکه استعمال سازها در اجراء موسیقی های لهوی حرام می باشند، حال آیا گوش فرا دادن به نوای آنها به صورت غیر زنده باز هم حرام است یا نه؟
به عبارت دیگر، اگر کسی برای شنیدن موزیکی لهوی در مجلس معصیتی حضور نیابد، صرفاً از راه وسائل صوتی نظیر رادیو، تلویزیون، ضبط صوت و ویدئو گوش بدهد، آیا باز هم مرتکب کار حرامی گشته است یا نه؟
البته شکی نیست که اگر مستقیماً در مجلس لهو و لعب شرکت کند و به آهنگ لهوی گوش بسپارد از باب اینکه حضور در مجلس معصیت محسوب می شود حرام می باشد.
چنانچه مرحوم صاحب «مستند» استماع (گوش فرا دادن) لهو را حرام می داند و از «شرایع» محقق و «القواعد» و «ارشاد» علامه هم نقل می کند که آنها نیز چنین قائلند.
اما برای اثبات فرض مذکور یعنی حرمت شنیدن موسیقی لهوی از راه غیر مستقیم تحقیقاً می توان به دو وجه استدلال کرد: یکی عمومیت روایت «تحف العقول» که داشت «جمیع تصرفات در آنها حرام است» و یکی از تصرفات گوش فرا دادن به آنهاست ولو حضوراً نباشد. دیگر اینکه نهی از استعمالات آلات لهو موسیقی دلالت بر حرمت منافع ظاهره آنها از جمله شنیدن عمدی موسیقی لهوی دارد. [۲۱۸]
بندپنجم: آیا حکم موسیقی مشکوک چیست؟
هر جاکه یقین پیدا کردیم که فلان موسیقی آوازی و یا موسیقی سازی مصداق موسیقی حرام است، مثل ترانههای شهوانی و بیمحتوا و آهنگهای بزمی، مسلماً از آن باید اجتناب کرد.
و بر عکس هر جا قطع پیدا کردیم که موزیکی مصداق موزیک لهوی نیست یا آوازی مصداق آواز لهوی که همان غناء باشد نیست، در اینصورت شنیدنش تحقیقاً اشکالی ندارد مثل سرودهای انقلابی و یارزمی، اما اگر چنین یقینی برای ما حاصل نیامد، چه باید بکنیم ؟ و حکم شرع چیست؟ آیا می توان با خیال راحت آن را شنید، یا نه باید جداً از آن پرهیز کرد؟
در علم اصول آمده که در شبهات حکیمه، اگر مادر حکم یک چیزی شک بکنیم، اصل برائت جاری میشود و اما اگر در یک جایی شبهه، شبهه موضوعیه باشد و یا شبهه موضوعیه به شبهه مصداقیه منجر شود در این جا بعضی از علماء گفتهاند باید احتیاط کرد، زیرا حکم مشخص است.
یعنی غناء یقیناً حرام است و برای اینکه یقین کنیم که اطاعت مولی را انجام دادهایم لازم است از این مورد مشکوک هم اجتناب نمائیم، البته قریب به اتفاق همانهایی که غناء را حرام دانستهاند گفتهاند اینها شبهه موضوعیه است و حکم به حلیت دادهاند.
مرحوم صاحب«جواهر» در این رابطه ابتدا، ورع و پرهیزگاری را به این میداند که انسان متدین از همه موسیقیهای مشکوک اجتناب نماید، آنگاه بعد از این سفارش میفرماید: اگر چه در شبهه موضوعیهای که برگشتنش به شبهه حکمیه است اصل اقتضای اباحه را دارد.[۲۱۹]
بند ششم: ملاک تمیز موسیقی حلال از حرام چیست؟
ملاک تمیز موسیقی حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقی کلاسیک حلال است؟ بسیار مناسب است که معیار آن را بیان فرمائید؟
ج: هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی و مطرب که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد. موسیقی حرام محسوب میشود و فرقی نمیکند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفی مکلف است و اگر موسیقی اینگونه نباشد بخودی خود اشکال ندارد.[۲۲۰]
بند هفتم: راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟
ج. موسیقی مطرب و لهوی آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضایل اخلاقی دور نموده و به سمت بی بند و باری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص عرف است.[۲۲۱]
بند هشتم:تشخیص مطرب
سوال: تشخیص موسیقی مطرب (حرام)به عهده شخص مکلف است یا رای عرف؟
پاسخ مراجع:
بهجت: مانعه الجمع نیست و اطراب نوعی، میزان است نه شخصی میزان اطراب شانی است نه فعلی و تشخیص آن با خود مکلف است.
تبریزی: ملاک تشخیص، عرف متدینین است و الله العالم
آیت الله خامنهای: تشخیص موضوع به عهده شخص مکلف است.
سیستانی: به عهده مکلف است
فاضل لنکرانی: ملاک در شناخت موسیقی مطرب ، با اطمینان خود شخص است که بداند موسیقی مطرب است و یا باید به عرف رجوع کند و در موارد مشکوک، شنیدن آن مانعی ندارد.
مکارم شیرازی: تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد رویکرد فقها به موسیقی و احکام آن در ...