رویکرد ارزشی رویکرد تجزیه و تحلیل بنیادی کلیدی است. به این رویکرد، رویکرد گراهام[۱۶]، به نام توسعهدهنده آن، بنجامین گراهام نیز اطلاق میشود. در این روش، سرمایه گذاران، به ارزش روز شرکت توجه می کنند بدون آنکه انتظار داشته باشند شرکت رشد چشمگیر یا تغییرات عمدهای داشته است. سپس سهام را زمانی که قیمت آن کمتر از قیمت ذاتی آن است میخرند. به این ترتیب سرمایهگذار ارزشی، حاشیه اطمینان بالایی دارد که سرمایهگذار رشدی به طور معمول از آن بیبهره است(ایوانی فرزاد، ۱۳۷۸).
اگرچه تعریف واضح و مشخصی از سهام ارزشی و رشدی وجود ندارد، بیشتر سرمایه گذاران در تعدادی از معیارهای کلی توافق دارند که در زیر به برخی از معیارهای سهام ارزشی اشاره شده است(ken little, 2006).
-
- نسبت P/E چنین شرکتی در طبقه بندی بر حسب آن باید در۱۰درصد انتهایی قرار گیرد؛
-
- نسبت[۱۷]PEG آن باید کمتر از ۱ باشد که نشان میدهد شرکت، زیر قیمت ارزش_گذاری شده است؛
-
- دارایی های جاری آن، دو برابر بدهیهای جاری باشد؛ و
-
- حداقل حقوق صاحبان سهام از محل بدهیها باشد.
۲-۳-۲- سهام رشدی
سهام رشدی سهامی است که قیمت آن نسبت به جریانهای نقدی، سود تقسیمی و ارزش دفتری آنها بالاتر از میانگین بازار است. سهام رشدی متعلق به شرکتهایی است که هنوز به مرحله بلوغ نرسیدهاند و تا حد امکان از توزیع سود، خودداری می کنند. این شرکتها عموماً دارای فرصتهای سرمایه گذاری مناسب هستند(Fam & French, 2003). طرفداران این رویکرد اعتقاد دارند که دلیل اصلی برای سرمایه گذاری در این نوع سهام، سرمایه گذاری در رشد آینده سودهای شرکت است و بنابراین بهترین نوع سهم برای تملک، سهمی است که انتظار میرود سود آن با سرعت متوسط بالایی رشد کند. از این رو تحلیلگران اقتصادی کوشش می کنند تا شرکتهایی را شناسایی کنند که هنوز به مرحله بلوغ خود نرسیدهاند؛ زیرا این شرکتها برنامه های پژوهش و توسعه قوی بیشتری دارند. سرمایهگذاران رشدی، در پی سهام شرکتهایی هستند که در طول تاریخ، رشدی سریعتر از حد متوسط داشتهاند و بنابراین قابلیت رشد بالایی دارند. رشد با عواملی مانند افزایش سود یا میزان فروش یک شرکت اندازه گیری می شود. مدیران سهام رشدی تمایل دارند که هر سودی را انباشته و از پرداخت سود خودداری کنند؛ زیرا میخواهند که دوباره هرگونه وجه نقد در دسترس را در موسسه سرمایه گذاری کنند. بنابراین، سرمایه گذاران رشدی، به طور عمده بازده سرمایه گذاری خود را از محل افزایش در قیمتهای سهام به دست میآورند(ایوانی، فرزاد، ۱۳۷۸).
برخی از ویژگیهای کلی برای شناسایی سهام رشدی به شرح زیر است:
-
- میزان رشد قوی: هم تاریخی و هم پیش بینی شده؛
-
- میزان بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)[18] قوی: آیا بازده حقوق صاحبان شرکت با صنعت و متوسط ۵ سالهاش تطبیق می کند؛
-
- وضعیت سودآوری سود هر سهم (EPS)[19]: به ویژه سود قبل از مالیات. آیا شرکت، فروشها را به سود تبدیل می کند؟ آیا مدیریت نظارت و مهار هزینهها وجود دارد؟ حاشیه سود قبل از مالیات باید متجاوز از میانگین ۵ ساله و متوسط صنعت آن باشد؛ و
-
- قیمت پیش بینی شده سهم چیست؟ قیمت این سهم می تواند در ۵ سال دو برابر شود؛ تجزیه و تحلیل گران این پیش بینیها را بر طبق مدل تجاری و وضعیت بازار انجام می دهند (ken little, 2006).
۲-۳-۳- تفاوت سهام رشدی و سهام ارزشی
سهام رشدی و ارزشی در دو سوی طیف سودآوری قرار دارند. سهام رشدی در پایین این طیف و سهام ارزشی در بالای طیف مذکور قرار گرفته است. بدین ترتیب، در فرایند تکامل شرکتها همواره سهام رشدی به سمت سوددهی بالا و رشد سریع حرکت می کند، در حالی که سوددهی شرکتهای ارزشی کمتر شده، با سرعت کمتری رشد کرده و به سمت سوددهی پایین حرکت می کند (Campbelletal, 2004). سوددهی و رشد مورد انتظار بالا به همراه بازدهی مورد انتظار پایین، باعث ایجاد نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم(P/B)[20] بالا برای سهام رشدی می شود. در حالی که سوددهی و رشد مورد انتظار پایین و بازدهی مورد انتظار بالا، نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم(P/E) پایین را برای سهام ارزشی ایجاد می کند. شرکتهای رشدی نسبت به شرکتهای ارزشی میانگین بازده پایینتری دارند. بنابراین، برای دستیابی به بازده بالاتر، به صورت مداوم به سمت افزایش درآمد هر سهم در حرکت هستند. در حالیکه شرکتهای ارزشی بازده میانگین بالاتری داشته، برای استفاده از فرصت های جدید سرمایه گذاری و تغییرات ساختاری ناخواسته، به شکل مداوم به سمت کاهش درآمد هر سهم در حرکت هستند. در حالیکه شرکتهای ارزشی بازده میانگین بالاتری داشته، برای استفاده از فرصتهای جدید سرمایه گذاری و تغییرات ساختاری ناخواسته، به شکل مداوم به سمت کاهش درآمد هر سهم متمایل میشوند(فروغی و دیگران، ۱۳۸۹).
سهام ارزشی نسبت به سهام رشدی، اهرم مالی، اهرم عملیاتی و نسبت دارایی ثابت به کل دارایی های بالایی دارند. همچنین، نسبتهای ارزش دفتری به ارزش بازار(B/M)[21]، درآمد به قیمت هر سهم (E/P)[22] و جریان نقدی به قیمت هر سهم(C/P)[23] برای سهام ارزشی نسبت به سهام رشدی بالاتر بوده و به طور کلی سهام ارزشی نسبت به سهام رشدی زود بازدهتر هستند((Fama & French, 2007
۲-۴- شاخص
امروزه یکی از مهمترین کارکردهای بورس اوراق بهادار به عنوان نماد بازار سرمایه در هر کشور، فراهم نمودن امکان توزیع مناسب، درست و به هنگام اطلاعات مربوط و قابل اتکا در بین مشارکتکنندگان بازار میباشد. از منظر اطلاع رسانی و جهتدهی، بورس باید به عنوان یک راهنمای قابل اعتماد، نقش فعال و موثری در درک شرایط موجود، دگرگونیهای پدید آمده و پیامدهای آن ایفا نماید. پس بورس اوراق بهادار می تواند پاسخگوی سرمایه گذاران مختلف، با انگیزه ها و سطوح ریسکپذیری متفاوت باشد.
واضح است که رشد موزون و پویایی شرکتها و صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران منوط به شناخت وضعیت موجود و برنامه ریزی برای رسیدن به وضعیت مطلوب خواهد بود. از سوی دیگر خوشهبندی نیز، نیازمند استفاده از شاخص هایی است که براساس یک مطالعه علمی و مبتنی بر ویژگیهای محیطی ایران کردن بتوان سهام شرکتها را مورد ارزیابی قرار داد. شاخص های خوشهبندی جزء لاینفک سیستمهای کلاسهبندی میباشد و در حقیقت راهنمای عمل از سوی"آنچه هست” به سوی"آنچه باید باشد” به شمار میرود. به عبارت دیگر تا زمانی که معیارهای مشخص وجود نداشته باشد خوشهبندی در هیچ سطحی امکان پذیر نخواهد بود.
۲-۴-۱- انواع شاخص های مالی
در زیر به تعریف رایجترین شاخص های مالی که در پژوهشهای متعدد برای طبقه بندی سهام به رشدی و یا ارزشی استفاده می شود، میپردازیم:
-
- نسبت P/E: عبارت است از نسبت قیمت به درآمد هر سهم که نشان دهنده مدت زمانی است که برای بازگشت اصل سرمایه گذاری از محل عایدات آتی سهم مورد نیاز است. سهام رشدی دارای P/E بالا و سهام ارزشی دارای P/E پایین است.
-
- نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری(P/B) :این نسبت از تقسیم ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام به دست می آید. ارزش دفتری سهم از طریق تقسیم میزان حقوق صاحبان سهام به تعداد سهام شرکت حاصل می شود و بیان کننده ارزش ترازنامهای هر سهم شرکت است. سهام رشدی دارای P/B بالا و سهام ارزشی دارای P/B پایین است.
-
- شاخص ریسک سیستماتیک(β): ریسک سیستماتیک نشان دهنده آن بخش از کل ریسک مجموعه سهام است که به علت وجود عواملی که کل سهام موجود در بازار را تحت تاثیر قرار می دهند، به وجود آمده و قابل کاهش نیست. از عوامل مهم ریسک سیستماتیک تحولات سیاسی و اقتصادی، چرخههای تجاری، تورم و بیکاری است.
-
- سود هر سهم(EPS): عبارت است از سود خالص پس از کسر مالیات، تقسیم بر تعداد سهام شرکت. سهام رشدی دارای EPS بالا و سهام ارزشی دارای EPS پایین است.
-
- سود تقسیمی(DPS)[24]: عبارت است از آن بخش از سود هر سهم که به سهامداران پرداخت می شود. سهام رشدی دارای سود تقسیمی پایین و سهام ارزشی دارای سود تقسیمی بالاست.
-
- مومنتوم: مفهوم مومنتوم در بازار بدین معناست که یک روند قیمتی تمایل دارد باقی بماند تا زمانی که یک نیروی خارجی جلوی آن را بگیرد. مومنتوم خود شامل انواع مختلفی است: یکی از آنها مومنتوم سود است که استدلال می کند سهامی که اخیراً شگفتی در سود داشته اند، در آینده نزدیک نیز در همان جهت عمل خواهند کرد. به عبارتی، سهامی که تعدیل مثبت داشته اند، در آینده نزدیک نیز بازدهی خوبی خواهند داشت. یکی دیگر از انواع مومنتوم، مومنتوم صنعت است که ادعا می کند صنایعی که در گذشته نزدیک عملکرد و بازدهی خوبی یا بدی داشته اند، در آینده نیز این بازدهی را ارائه خواهند کرد. نوع دیگر آن مومنتوم قیمت است که در آن سهامی که بر مبنای شاخص قدرت نسبی، نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند. انتخاب و در دوره مشخصی از زمان نگهداری میشوند; و با توجه به تعریف عملیاتی آن درصد تغییر قیمت در ۱۲ ماه سال مورد نظر است.
-
- نرخ رشد پنج ساله درآمد هر سهم: میزان رشد متغیر مالی EPS را در دوره زمانی پنج ساله نشان میدهد.
-
- میزان تغییر پنج ساله نسبت قیمت به درآمد هر سهم: عبارت است از نسبت تفاضل قیمت بازار در پایان سال مورد نظر، با قیمت بازار در پایان پنج سال قبل به قیمت بازار در پایان پنج سال قبل.
-
- بازده حقوق صاحبان سهام(ROE): با تقسیم سود خالص پس از کسر مالیات در سالی معین، بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سرمایه محاسبه می شود. سهام رشدی دارای بازده حقوق صاحبان سهام بالا و سهام ارزشی دارای بازده حقوق صاحبان سهام پایین است.
-
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام(D/E)[25]: با تقسیم کل بدهیهای شرکت در سالی معین بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سرمایه مشخص می شود . سهام رشدی دارای DE بالا و سهام ارزشی دارای DE پایین است.
-
- نسبت قیمت سهام به فروش(P/S)[26]: با تقسیم قیمت سهام در سالی معین بر ارزش فروش شرکت در آن سال محاسبه می شود. سهام رشدی دارایP/S بالا و سهام ارزشی دارای P/S پایین است.
-
- نسبت سود تقسیمی به قیمت(D/P)[27]: سهام ارزشی دارای D/P بالا و سهام رشدی دارای D/P پایین میباشد.
-
- نسبت جریان های نقدی به قیمت سهم(CF/P)[28]: سهام ارزشی دارای CF/P بالا و سهام رشدی دارای CF/P پایین است.
۲-۵-روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP
فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامعترین سیستمهای طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است. این تکنیک امکان فرمولهکردن مسأله را به صورت سلسله مراتبی فراهم نموده و امکان درنظرگرفتن معیارهای کمی و کیفی مختلف را نیز به تصمیمگیرنده میدهد. این فرایند همچنین گزینه های مختلف را در تصمیم گیری دخالت داده و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها را ایجاد می کند. این روش بر مبنای مقایسات جفتی بنا نهاده شده و قضاوت و محاسبات را تسهیل می کند. از دیگر مزایای این روش محاسبه سازگاری و ناسازگاری تصمیم است(قدسیپور، ۱۳۸۶). روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ارتباط هر عنصر با سایر عناصر در ساختار ردهای و در سطوح مختلف مشخص گردیده است و ارتباط هدف اصلی مسئله با پایینترین رده موجود از سلسله مراتب تشکیل شده دقیقاً روشن می شود. اولین قدم در این روش تشکیل سطوح و عناصر تصمیم گیری است به طوری که هدف تصمیم گیری، شاخص ها(معیارها)، گزینه ها به صورت سلسله مراتبی نوشته می شود. سطح اول در واقع همان هدف اصلی است که در بالاترین سطح قرار دارد که به سطح هدف معروف است و هدف تصمیم گیری را مشخص میسازد. سطح یا سطوح میانی همان معیارها و شاخص هایی است که بعد از سطح هدف قرار میگیرد. سطح آخر به گزینه ها مربوط است. در این ساختار باید توجه داشت که هر عنصر در هر سطح، فقط به تمام عناصری در سطح پایینتر متصل است که به آن مربوط است و به عناصری متصل نیست که به آن عنصر ارتباطی ندارد. شرط اساسی استفاده از روش AHP، استفاده از طیفی دو قطبی به منظور ارزیابی زوجی میباشد که در فصل چهارم به توضیح آن میپردازیم. توماس.ال.ساعتی[۲۹] بنیانگذار روش AHP، چهار اصل زیر را به عنوان اصل فرایند سلسلهمراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
-
- شرط معکوسی[۳۰]: اگر ترجیح عنصر A بر عنصر B برابر با n باشد، ترجیح B بر A برابر با ۱/n خواهد بود.
- همگنی[۳۱] : عنصر A باید با عنصر B همگن و قابل مقایسه باشد. به عبارت دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمیتواند بینهایت یا صفر باشد.