علت شناسی تعارضات زنانشویی
تحقیقات مختلف در حوزههای روانشناسی ، علوم اجتماعی ، جامعه شناسی و جرم شناسی عوامل زیادی را برای تعارضات خانوادگی ذکر کردهاند ولی تفوت آنها را بصورت زیر ذکر کرد:
علت مذهبی شامل تفاوتهای مذهبی (غالبا تضاد مذهبی) ، رفتار و عقاید خلاف اعتقادات مذهبی و … .
علت فرهنگی شامل تفاوتهای در نوع نگاه به زندگی مشترک ، تفاوتهای قومی یا شهری - روستایی.
علت زیستی شامل نازایی و عقیمی ، وضعیت چهره و مشکلات مربوط به سلامت و بیماری.
علت عاطفی شامل عواطف خشک و سرد و عدم درک یکدیگر ، مشکلات در روابط جنسی ، تند خویی و پرخاشگری و … .
علت اجتماعی شامل داشتن دوستان منحرف و اعتیاد ، دخالت اطرافیان و عدم استقلال از خانواده پدری و … .
علت سیاسی شامل اختلافات قبیلهای - قومی ، گرایشهای سیاسی متفاوت ، محدود کردن آزادیهای طبیعی و … .
علت اقتصادی شامل بیکاری، ولخرجی، فقر و تجمل گرایی و … .
زمینه های تعارضات زناشویی
دربررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عامل زمینه ساز بروز مشکلات زناشویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارتنداز: (دهقان، ۱۳۸۰)
۱- تعداد زیاد فرزندان ویا نداشتن فرزند
۲-ازدواج درسنین پایین
۳- عدم تمکین زن وندادن نفقه توسط شوهر
۴-تفاوت سنی زیاد زن وشوهر
۵- اختلاف طبقاتی وتحرک طبقاتی (مثبت ومنفی)
۶-زندانی شدن شوهر
۷-فقرومشکلات اقتصادی
۸-فرزندان ازدواج قبلی
۹-ناآشنایی یاکوتاه بودن مدت آشنایی با همسر قبل ازازدواج
۱۰-ازدواج اجباری
۱۱-عدم تفاهم درگذراندن اوقات فراغت
۱۲-رابطه نامشروع
۱۳-بدبینی به همسرو عدم صداقت قبل وبعد از ازدواج
۱۴-اعتیاد شوهر
۱۵-بدرفتاری زن یا شوهر
۱۶-بیماری یکی از زوجین
تجزیه و تحلیل تعارض:
برای حل هر تعارض نیاز داریم به سه سوال اساسی پاسخ بدهیم .
-چه کسی درگیرتعارضاست؟
-منبع تعارض چیست؟
-سطح تعارض چه میزان است؟
روش های حل تعارض پس از تجزیه و تحلیل تعارض باید به حل آن پرداخت.برخی از روش های حل تعارض بشرح ذیل می باشند.
مذاکره: در این روش طرفین راه حلهای مختلف را جهت حل تعارض بررسی می کنند تا به راه حلی که برای هر قابل قبول است دست یابند به طور کلی دو نوع مذاکره وجود دارد :
یکی رویکرد برد-باخت است که یکی از طرفین می برد و دیگری می بازد . راهبرد های غالب در این روش ، زور ، تقلب و امتناع از اطلاع رسانی ضعیف است.
رویکرد دوم برد –برد است که بدنبال به حداکثر رساندن نقاط مشترک است و راهبرد حاکم آن مشارکت است.
میانجگری: د راین روش ، شخص ثالث بی عنوان میانجی سعی می کند که به طرفین در یافتن راه حلی برای رفع تعارض کمک کند.
داوری: اگر در فرایند میانجگری طرفین قادر نباشند که از طریق میانجگری به راه حلی برسند ،آنگاه میانجگری تبدیل به داوری می شود و شخص ثالث بی طرف راه حل ارائه می دهد و طرفین باید آن را بکار گیرند.
سبک ها واستراتژی های حل تعارض :
پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض ،انتخاب استراتژی و سبک مناسب است. پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض بکار می رود .ارائه تمثیل از حیوانات کمک می کند تا تفاوت سبکها را بهتر به یاد داشته باشید.
مشارکتی یا تشریک مساعی( سبک جغد): انتخاب این سبک به افراد کمک می کند تا به گونه ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند . یعنی هم روابط با دیگران هم منافع خود مهم می باشد و حل تعارض به سود طرفین است ،علی رغم مزایای این روش ، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد از معایب آن است.جغد بخاطر دانایی و هوشیاری که دارند این روش را انتخاب می کنند .
رقابتجویی و زور (سبک کوسه): انتخاب این سبک بدین معناست که فرد به طور یکطرفه علایق و خواسته های خود مقدم بر خواسته های دیگران می داند . این روش ممکن است تعارض را به طور موقت حل کند اما در استفاده از آن باید محتاط بود چرا که ممکن است تعارض را افزایش دهد و بازنده را به اقدامات تلافی جویانه وادار سازد.
اجتناب یا بی تفاوتی (سبک لاک پشت): وقتی افراد احساس می کنند هم هدفهای خودشان هم ارتباط با دیگران برای آنها اهمیتی ندارد ممکن است به راحتی از تعارض کنار بکشند . از این شیوه معمولا زمانی استفاده می شود که موضوع پیش پا افتاده و جزئی باشد و درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر شود. البته همانطور که لاک پشت تا ابد نمی تواند در لاک خود پنهان بشود اجتناب در تعارض نیز همیشگی باشد.
گذشت یا تطبیق (سبک خرس کوچولو) : افرادی که این سبک را انتخاب می کنند از علایق و خواسته های خود می گذرند و به دیگران اجازه می دهند به خواسته هایشان دست یابند . در واقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است.البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آنی خود را از دست بدهد.
مصالحه یا توافق (سبک روباه): زمانی از این روش استفاده می شود که بدنبال بدست آوردن تمام خواسته ها و علایق خود نیستند ، یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافی است. در این روش ، انعطاف پذیری ،مبادله و مذاکره جایگاه ویژه ای دارند.
انتخاب استراتژی و سبک مدیریت تعارض ، بستگی به اعتماد به نفس فرد، میزان شناخت او از خواسته ها و اهداف طرف مقابل ، میزان اطلاعات موجود و قابل افشا درباره طرفین و حس همکاری و مشارکت آنها دارد.(دکترعلیرضارزقی رستمی–سیروس آقایار،۱۳۸۹)
طبق نظریه انتخاب،تلاش درمانگراین است که مشکل را ریشه یابی کند، هدف زوج ها را ازآمدن به مشاوره دریابد وتوانایی آنها رابرای برطرف کردن مشکل ا زبان خودشان بشنود. این سوال وجواب کوتاه و مختصر مسیر حل مشکل را بسیار ساده میکند و تا حدود زیادی راه را برای درمانگر راحت می کند.
سبک مقابله با تعارض زناشویی
اختلافات بین فردی،و در راس ان اختلاف های ناشی از روابط زناشویی برای زوجین پدیده ای بغرنج و نارحت کننده است. و در حین حال اختلاف نظر و تعارض امری طبیعی و اجتناب ناپذیر در روابط بین فردی است
افراد ممکن است در مواجهه با تعارض های ناشی از روابط بین فردی راهبردهای مختلفی به خود بگیرند آنچه در این امر شایسته مطالعه و تعمق است بررسی نوع سبک های مقابله با تعارض است (کوان، ۲۰۰۴). اگر تعارض ها بصورت مثبتی از طرف زوجین حل و فصل شود وراهبردهای مناسبی به مرور زمان جهت حل مشکلات ناشی از روابط زناشویی اتخاذ شود باعث پایداری و بهبود روابط در بلند مدت خواهد شد و مهارتهای ناشی از روابط زناشویی را بالا خواهد برد، حتی یادگیری این رویکرد انطباقی، میتواند فرد را در مقابل دیگر رویدادهای فشارزای زندگی هم مقاومتر کند (دان هام، ۲۰۰۸) ولی اگر تعارض ها بصورت نامطلوبی اداره شود موجب تخریب زندگی زناشویی شده و اثرات زیان آوری بر سلامت فیزیکی و هیجانی زوجین به جا میگذارد (ماهونی، ۲۰۰۶) و میتوان موجب ایجاد دامنهای از مشکلات رفتاری و هیجانی کودکانی شود که در معرض تعارضات والدین هستند (هیندمن، ۲۰۰۲).
انچه مسلم است اتخاذ نوع سبک مقابله ای متاثر از عوامل شخصیتی و فاکتورهای بسیاری خواهد که بررسی هر یک از این عوامل می تواند مسئله ای برازنده برای مطالعات از این دست محسوب شود . توانایی درک هیجانی و شناخت احساسات در روابط بین فردی مقوله ای بسیار مهم در پرداخت مسائل مربوط به روابط بین فردی بخصوص روابط زناشویی است و این توانایی شناخت، مهارتی اساسی است که برای ترمیم و روابط بین فردی ضرورتی بسیار مهم و انکارناپذیر است ، ایجاد مهارتهای شناخت هیجانی در روابط بخصوص در درون سازمان پیچیده ای بنام خانواده وتاثیر ان بر نوع مقابله با تعارضات زناشویی موضوعی است که در تحقیق مربوطه بدان پرداخت می شود در واقع سوال اساسی تحقیق مربوط به این مسئله است که ایا با اکتساب مهارتهای شناخت هیجانِ و احساسات متقابل در زوجین می توان سبک های مقابله ای مثبت تری را در جهت حل تعارضات زناشویی در این زوجین بوجود اورد؟
گاتمن و همکاران (۲۰۰۰) باور دارند که با تحلیل نوع ارتباط یک زوجین احتمال به شکست ازدواج و طلاق را می توان پیش بینی کرد،گاتمن زوج ها را براساس نحوه ارتباط و تعاملشان به هنگام تعارض به دو نوع متعادل و نامتعادل تقسیم کرده است. زوجهای متعادل خود نیز به سه گروه موثق اجتنابی و هیجانی تقسیم شده است. زوجهای نامتعادل در یک گروه زوجین متخاصم تعریف میشوند. زوجین متخاصم، فراوانی و شدت تعارض بیشتری دارد آنها در هنگام تعارض، به شخصیت یکدیگر توهین می کنند ، به طور اجتناب ناپذیری درگیر تعارضات می شوند و راهبردای توهین امیز و اهانت امیز بیشتری در تعاملات آنها دیده میشود (هالمن و جرویس، ۲۰۰۳). در حالی که زوجین متعادل در تعاملات خود انتقادهای اهانت امیزی نمیکنند باعث تشدید خصومت بیشتر نمی شوند و نهایتا باعث رضایت بیشتری در هریک از زوجین می شود
نظر به اینکه اختلاف و تعارض های ناشی از زوجین بخصوص در اوان زندگی مشترک نسبتا بیشتر است و این تعارض ها تا حدودی برای زوجین طبیعی است و با بکارگیری واموزش راهبردهای مناسب می توان چنین تعارضاتی رابه حداقل رساند . در این حین یکی از فاکتورهای اساسی در بهبود روابط زوجین اشنایی و درک متقابل احساسات و هیجانات مرتبط با تعارض در هریک از زوجین می باشد . چرا که توانایی بالا در درک احساسات و هیجانات به رویکرد مناسب جهت حل مشکلات زوجین کمک شایانی می کند.
دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی ...