خط مشی، برنامه ریزی و مدیریت: گردشگری و بازسازی، روابط و ساختارهای سازمانی (مشارکت، همکاری و شبکه ذینفعان)، خط مشیهای گردشگری.
اثرات گردشگری شهری: هزینه ها/منافع اقتصادی، توسعه اجتماعی فرهنگی، پایداری.
این توجه روز افزون به موضوع گردشگری شهری تا حدودی به دلیل اهمیت آن در تجدید حیات اقتصادی و زیست محیطی شهرها میباشد (سو[۸۹]،۱۹:۲۰۰۱). یکی از اهداف اصلی توسعه گردشگری شهری (و سایر انواع گردشگری)، توسعه اجتماعی اقتصادی مقصد و رفاه ساکنین محلی است. این توسعه در گردشگری شهری معمولاً با نام احیاء یا بازسازی مطرح می شود.
به گفته ی لاو (۱۹۹۲)، سرمایه گذاری در گردشگری؛ توسعه امکانات، محیط فیزیکی و زیرساختهای شهری را در پی دارد که برای ساکنین شهر نیز مفید خواهد بود. چنین توسعهای باعث ارائه تصویری مثبت از شهر شده و بازاریابی آن را تسهیل می کند. توسعه این امکانات و افزایش تعداد گردشگران باعث افزایش عِرقِ شهری در میان ساکنین مقصد می شود و از مهاجرت آنها جلوگیری کرده و افزایش جمعیت مقصد را به دنبال دارد. درآمدهای حاصل از گردشگری، سایر فعالیتهای اقتصادی را نیز رونق میبخشد و باعث بهبود و توسعه بیشتر جاذبهها و محیط شهرها و همچنین افزایش سرمایه گذاری می شود. بدین ترتیب توسعه گردشگری در شهرها منجر به بازسازی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی شهر خواهد شد.
نمودار ۳-۲- استراتژی گردشگری شهری
رشد جمعیت
توسعه سایر فعالیتهای اجتماعی
گردشگران
چشم انداز گردشگری
سرمایه گذاری، ارتقای جاذبهها و محیط
بازاریابی
حفظ، ارتقا یا ایجاد امکانات جدید برای ساکنین محلی
تزریق سرمایه دولتی
تصویر جدید
مشاغل
بازسازی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی
ماخذ: لاو (۱۹۹۲)
درآمد
عرق شهری
افزایش سرمایه گذاری، ارتقای بیشتر جاذبهها و محیط
سواربروک[۹۰] (۲۰۰۰)، استراتژی های دستیابی به توسعه شهری از طریق گردشگری را شناسایی کرده است که در شکل نشان داده شده اند{به نقل از (شارپلی و رابرتز،۱۶۵:۲۰۰۵)}:
توسعه گردشگری به منظور توسعه اقتصادی شهرها، از امریکای شمالی آغاز شد و به اروپای غربی و سپس، استرالیا، زلاندنو و سنگاپور نیز راه یافت. توسعه گردشگری، نقش مؤثری در فرایند بازسازی فیزیکی محیطهای درون شهری بسیاری از شهرهای اروپایی و آمریکایی داشته و از این طریق به بهبود تصویر ذهنی این مقصدها منجر شده است. ظهور فضاهای تفریحی درون شهری، توسعه سواحل، جشنوارهها، کازینوها، موزهها، سالنهای کنفرانس و استادیوهای ورزشی در واقع تجلی فیزیکی توسعه اقتصادی محلی از طریق گردشگری شهری است (راجرسون[۹۱]،۲۰۰۲).
استراژیهای مبتنی بر رویدادها: برگزاری جشنوارهها و رویدادهای ویژه برای جذب گردشگران
استراتژی های مبتنی جاذبهها: توسعه جاذبههای اصلی گردشگری
استراتژی های مبتنی کسب و کار: برگزاری و میزبانی کنفرانسها، همایشها و نمایشگاهها
استراژیهای فرهنگی: پیشبرد فرهنگ معاصر مقصد
استراتژی های تفریحی: ایجاد مراکز خرید، امکانات ورزشی، سینمار و… به عنوان جاذبههای گردشگری
احیا/بازسازی شهری
شکل شماره ۶-۲- استراتژی های توسعه شهری از طریق گردشگری
ماخذ: (اسواربروک،۲۰۰۰). {به نقل از (شارپلی و رابرتز،۱۶۵:۲۰۰۵)}
استمرار موفقیت در گردشگری شهری نیازمند نوآوری و سرمایه گذاریهای مداوم به منظور پیشی گرفتن از رقبای جدید میباشد. تیمور[۹۲] (۳۳:۲۰۰۵) در این باره میگوید: “شهرها با پیش گرفتن استراتژی های توسعه گردشگری محور، خود را گرفتار یک استراتژی بلندمدت کرده اند که هیچ ضمانتی برای موفقیت آن وجود ندارد".
همان طور که گفته شد تلاش برای توسعه گردشگری شهری در همه شرایط مولد ثروت نیست؛ بلکه وجود سه شرط اساسی برای سودمندی توسعه گردشگری در شهرها و تاثیر مثبت آن در بهبود و توسعهی کلی شهر ضرورت دارد (محلّاتی، ۱۳۸۱).
شهر باید سیمایی جذاب داشته باشد؛
شهر باید حداقل دارای برخی عناصر نیرومند رقابتی در زمینه محصولات گردشگری باشد؛
منافع مورد انتظار از توسعه در دراز مدت باید فراتر از هزینهها در دراز مدت باشد.
به منظور دستیابی به منافع بلندمدت، گردشگری شهری باید به گونه ای پایدار توسعه یابد.
۳-۴-۲)گردشگری شهری پایدار
تیمور (۲۹:۲۰۰۹) میگوید: توسعه گردشگری شهری باید برای ساکنین محلی، صنعت گردشگری محلی، گردشگران و سایر ذینفعان مفید باشد و به عنوان بخش لاینفک استراتژی های توسعه شهری و توسعه پایدار محسوب شود.
انجمن گردشگری سبز، که در تورنتوی کانادا فعالیت می کند، ” گردشگری شهری پایدار” را دارای چهار ویژگی می داند: مسئولیت زیست محیطی، احیای اقتصاد محلی، توجه و حساسیتهای فرهنگی و غنای تجربه.
منظور از مسئولیت زیست محیطی، حفظ، ارتقا و بهبود کیفیت محیط طبیعی و فیزیکی به منظور پایداری بلندمدت اکوسیستمهای منطقه است. احیای اقتصاد محلی به حمایت و پشتیبانی از اقتصاد و کسب و کار جوامع محلی اشاره دارد. منظور از حساسیت فرهنگی، استمرار و بقای فرهنگهای محلی و احترام به فرهنگهای مختلف و تنوع فرهنگی است. غنای تجربه گردشگری شهری نیز به فراهم آوردن یک تجربه رضایت بخش برای گردشگران از طریق مشارکت فعال و ارزشمند در محیط طبیعی، اجتماعی و فرهنگی مقصد اشاره دارد.
به گفتهی هینچ[۹۳] (۱۹۹۶)، به منظور پایداری شهر و کارکرد گردشگری آن، سرمایه های اجتماعی، فیزیکی و فرهنگی مقصد را باید به گونه ای پایدار برای توسعه گردشگری شهری مورد استفاده قرار داد. منظور از گردشگری شهری پایدار، حفظ ویژگیها و خصایص جامعه محلی و حفاظت و ارتقای ابعاد مختلف محیط شهری ( محیط انسان ساخت، طبیعی و فرهنگی) میباشد.
پاسکلیوا-شاپیرا[۹۴] (۲۰۰۱) اهداف گردشگری پایدار شهری را این گونه بر می شمارد: حفظ میراث فیزیکی شهرها، تقویت تواناییهای فرهنگی و اجتماعی جوامع بومی، توسعه بلند مدت، ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، برقراری تعادل میان منافع ساکنین شهرها و گردشگران{به نقل از(تیمور،۲۹:۲۰۰۵)}.
لاو (۶۹:۲۰۰۲)، با نگاهی متفاوت، بر سه جنبه دیگر از گردشگری پایدار شهری تاکید می کند؛ ظرفیت بارگذاری، حفاظت از میراث تاریخی و مقابله با آلودگی هوا.
مفهوم ظرفیت بارگذاری در مقصدهای شهری را میتوان از طریق اثرات منفی ناشی از حضور و استفاده انبوهی از گردشگران از محصولات مختلف شهری توضیح داد. با افزایش هزینه های ناشی از حضور تعداد زیادی از گردشگران در یک شهر، منافع اقتصادی گردشگری کاهش مییابد، از کیفیت تجربه گردشگر کاسته شده و محیط انسان ساخت شهرها دچار فرسودگی می شود.
دومین جنبه مورد توجه لاو (۶۹:۲۰۰۲) در گردشگری شهری پایدار، حفاظت از میراث تاریخی از طریق حفظ، بازسازی و به کارگیری مجدد بناهای قدیمی است. به عقیده ی او، اگر بناهای قدیمی شهرها در صنعت گردشگری به کار گرفته شوند، نه تنها حفظ و بازسازی این بناها تضمین می شود، بلکه بر غنای محیط انسان ساخت شهر نیز افزوده خواهد شد.
-
- نکته ی مهم این است که هنگامی میتوانیم از افراد انتظار خطر کردن و پذیرش مسئولیت تصمیم های کاری را داشته باشیم که انها به مدیریت و نظام سازمان ،اعتماد کرده باشند . در سازمان های سلسه مراتبی به ” اطاعت “،بیش از حد بها داده میشود و به افراد مطیع،پاداش می دهند . تا وقتی این مناسبات تغییر نکند ،سخن گفتن از توان افزایی، لغو و بیهوده است. افراد از خودشان میپرسند : اگر با حسن نیت و به رغم تلاش شخصی ، تصمیمی گرفتیم که غلط بود ،چه اتفاقی می افتد ؟ اگر افراد از پی امد تصمیم های خود در هراس باشند( یعنی به رهبری اعتماد نداشته باشند ) میل و علاقه ای به خطر کردن و گرفتن تصمیم های کاری نخواهد داشت . بهتر این است که کسی دیگر اینئ نوع تصمیم ها را بگیرد و بنابراین توان افزایی،بیهوده و بی معنا میشود . با کمی تامل مشخص میشود بهترین راه حل ایجاد اعتماد در سازمان مشارکت اطلاعاتی است. اگر رهبر ، مشتاق تقسیم قدرت باشد است،افراد به وضوح، متوجه میشوند که مدیر مصمم به کاهش موانع و وارد کردن افراد به حلقه نفوذ مشارکت است.این ادعا به خصوصوقتی صادق است که پای مشارکت در اطلاعات حساس به میان آید.
- یکی دیگر از عواملی که مشارکت اطلاعاتی در راه توانمند سازی را با اهمیت میسازد این است که نیاز افراد بطور فردی یا گروهی در مراحل اولیه فرایند تغییر ، راهنمایی است. چناجه از افراد پرسیده شود ایا حاضرند در محیطی تونمند و به اصطلاح صاحب اختیار است کار کنند،انها بی درنگ پاسخ میدهند : اری ! ولی اگر بپرسند از توان افزایی چه میدانند و چه تجربه ای دارند ، معلوم میشود در فرهنگ توان افزایی یا تجربه اندک دارند یا بطور کلی بی تجربه اند و این به علت اطلاعاتی اندکی است که در این زمینه دارند . این افراد به شیوه ای از رهبری نیازمندند که بطور پیوسته انها را راهنمایی کند و به کار انها جهت بدهد. در این مرحله رهبرب بایستی اطلاعات و مهارت لازم برای اقدام گذاشتن در این راه را ، در اختیار اعضای گروه قرار دهد . به خصوص اطلاعاتی لازم دارند که توضیح دهنده و مبین مناسبات گروه با آرمان ، هدف و ارزش های سازمان باشد .
- در هر نوع تغییر و نه فقط تغییر توان فزایی ، افراد در شروع کار دارای انواع مشابه دلواپسی اطلاعاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد . چنانچه نگرانی های اطلاعاتی افراد در مرحله اول تغییر برطرف شود آنها برای استفاده از نیرو و توان خود در راه صـحیح جهت گیری می کنند ، آنگاه افراد با نتایج مورد انتظار آشـنا می شوند چنانچه فرهنگ توان افزایی جا نیفتد، اوضاع شرکت از چه قرار خواهد شد( امینی ، بی تا ) .
‹‹ دایان تریسی[۳۳] ›› در کتاب ‹‹ ده گام به سوی توانمندی[۳۴] ›› در مورد اهمیت آگاهی و اطلاعات در توانمندسازی چنین می گوید : انتظار داشتن از کسی که بدون اطلاعات و آگاهی مناسب ، کارش را درست انجام دهد مثل این است که از او بخواهیم بدون ابزار ضروری خانه ای را بسازد ، معلوم است که اینکار غیر ممکن است .
یک کارمند ممکن است فهم روشنی از مسئولیت های خود داشته باشند ، ممکن است اختیار لازم برای انجام مسئولیت هایش را داشته باشد ، و حتی مهارت ها و قابلیت های انجام شغلش را داشته باشد ، اما اگر آگاهی و اطلاعات لازم را نداشته باشد نمی تواند از مهارت ها و قابلیت های خود حداکثر استفاده را ببرد . بدون اطلاعات و دانش ، کارکنان مجبورند در تاریکی عمل کنند .
یکی از دلایلی که سازمان ها به اهداف خود نمی رسند این است که فعالیتهایشان را بطور صحیح انجام نمی دهند و یکی از مهمترین عوامل چنین وضعیتی فقدان یا کمبود اطلاعات است .
گاهی کارکنان نمی دانند که برای انجام کارشان به چه اطلاعات خاصی نیاز دارند و حتی نمی دانند این اطلاعات در سازمان وجود دارد . ( دایان تریس ، بی تا )
کارکنان به چه اطلاعاتی نیاز دارند ؟
رهبران باید در دادن اطلاعات بسیار دقیق باشند . اطلاعاتی که در اختیار افراد گذاشته می شود باید بتواند تصویری واقعی از وضع سازمان بدست دهد . پالایش اطلاعات سبب افت اعتماد و اعتبار حاصل از عرضه اطلاعات درست و دقیق می گردد ، به عبارت دیگر آنچه که هست باید گفت ، نه کمتر و نه بیشتر .
‹‹ دایان تریسی ›› اطلاعاتی را که باید در اختیار کارکنان قرار داد تا به توانمند شدن آنها در انجام وظایف کمک کند به شرح ذیل معرفی می کند .
-
-
- اهداف و مقاصد شرکت : هر فردی در سازمان حتی پایین ترین سطح سازمانی باید از اهداف و مقاصد شرکت مطلع باشند و آن را بفهمند . فهم در این مورد بعنوان نیرویی قدرتمند بریا اتحاد بین کارکنان خواهد شد و می تواند بعنوان عاملی که تیم ها را به هم مرتبط می کند به کار رود . در صورتی که درک شفاهی از اعداف و مقاصد شرکت وجود نداشته باشد امکان کار تیمی وجود نخواهد داشت .
-
- کارکنان باید برنامه های واحدکاری خود و شرکت را بدانند و درک کنند : اهداف بعنوان مقصد و برنامه بعنوان راهی است که تیم ها را به مقصد می رساند . گفتن اهداف به تنهایی بدون دادن برنامه مثل این است که به آن ها بگویند که کجا بروند اما چگونه رفتن را مشخص نکنند . هزار و یک راه مختلف برای رسیدن به یک هدف مشخص وجود دارد .
-
- اطلاعات راجع به بخش های دیگر شرکت : اگر یک شرکت در حرکت بسوی دسترسی به اهداف سازمان باشد ، نمی تواند عملکرد گروه های مختلف را بصورت مستقل در نظر داشته باشد . مقادیر زیادی اطلاعات مشترک بین واحدهای مختلف وجود دارد که کارکنان باید نسبت به آن مطلع باشند . موفقیت یک قسمت از شرکت به موفقیت کل واحدها بستگی دارد .
-
- اطلاع از پیشرفت در زمینه اهداف : هرچند وقت یکبار بایستی به کارکنان میزان دستیابی به اهداف شرکت گفته شود . اگر میزان پیشرفت آن ها به ایشان گوشزد نشود ممکن است میزان دلبستگی و علاقه آن ها کاهش یابد . اطلاع به کارکنان در مورد میزان پیشرفت راه مؤثری برای نگاه داشتن تمرکز آن ها به سوی اهداف است .
-
- اطلاعات راجع به صنعت : هنگامی که کارکنان درک درستی از صنعتی که شرکتشان در آن زمینه فعالیت دارند ، داشته باشند و از رخدادهای این صنعت مطلع باشند ، آنگاه فهم بهتری از تصمیم هایی که مدیریت اجرایی شرکت اتخاذ می کنند خواهند داشت .
-
- اطلاعات راجع به تغییرات و پیشرفت در سازمان های مشابه برای به روز رساندن وضعیت صنعت در شرکت : کارکنان به طور معمول اگر از علل تغییر مطلع نباشند در مقابل آن مقاومت می کنند . اطلاع رسانی در خصوص تغییرات قبل از آنکه زمان ضرورت تغییر فرا رسیده موجب می شود که کارکنان زمان کافی برای اینکه بطور منطقی به آن فکر کنند داشته باشند و در ایجاد تغییر مورد نیاز در روش های موجود ، مشارکت نمایند . ( دایان تریسی ، بی تا )
-
۲-۱۱-۲ ایجاد خود مختاری با تعیین مرز و حدود
پس از مشارکت اطلاعاتی ، که در واقع محرک تحول است و تاثیر این مشارکت که اعتماد بین رهبران و کارکنان را تقویت می کند و هم به اعضای گروه احساس مالکیت شغلی و مسئولیت می دهد ، نیاز به تعیین حد و مرزهای بسیاری دارد .
بیشتر افراد در شروع کار نسبت به توان افزایی شور و هیجان دارند و علاقمندند در کارها درست قضاوت کنند . اما معنای آن را بطور کامل و جامع نمی دانند و اینکه چه طور به خواسته خود جامه عمل بپوشانند . چنانچه برای هدایت افراد ، حریم و حدود وجود نداشته باشد تا افراد رفتار خود را با فرهنگ توان افزایی تطبیق دهند ، در همان مراحل اولیه ، دچار نومیدی و سرخوردگی می شوند .
اگر قرار باشد افراد خود گردان شوند و اگر قرار باشد برای وقوع این حادثه ، حد و مرز مشخص شود با نوعی تناقض روبه رو می شویم . در اینجا باید گفت که هدف از ایجاد حد و مرز فرهنگ توان افزایی ، ایجاد محدودیت برای کار نیست ، ( برخلاف نظام سلسله مراتبی ) بلکه آزادی عمل در چارچوب مسئولیت های مشخص و معین است .
باید بین مرزهای توان افزایی و سلسله مراتبی فرقی قائل شویم . مرزهایی که در درون نظام سلسله مراتبی وجود دارند و بیشتر افراد با آن آشنا هستند ، کارهایی که افراد نباید انجام دهند را متذکر می شویم . به بیان دیگر ، این مرزها محدود کننده رفتار هستند . مثال مناسب در این مورد سنت امضاء گرفتن است . در نظام سلسله مراتبی ، کاری انجام نمی شود مگر آنکه تائید و امضای آن کار پیشاپیش گرفته شود .
اما در فرهنگ توان افزایی محدوده فعالی آزاد افراد ، برای کار و تصمیم گیری مشخص می شود . به بیان دیگر ، این مرزها باعث جهت دادن به فعالیت ها و تشویق افراد به تصمیم گرفتن مسئولانه می گردد . مثلا گفته می شواد ‹‹ هوای مشتری را داشته باشید و با او مسئولانه برخورد کنید ›› . این دستور سبب هدایت کار می شود و به هیچ وجه جلو تصمیم مناسب فرد یا افراد را به هنگام ضروریات نمی گیرد . هم مدیران و هم اعضای گروه ها باید این تفاوت ماهوی و فلسفی را که بسیار با اهمیت است ، درک کنند .
هدف از تعیین حریم و حدود در مرحله های اولیه فرایند توان افزایی ، اندیشیدن به کارهایی است که افراد باید انجام دهند ، رفع ابهام از آن ها و آزاد گذراندن افراد به استفاده از استعداد و توانایی های خود برای رسیدن به هدف است .
اعضای گروه ها و سرپرستان اغلب دچار توهم می شوند که هدف از توان افزایی این است که آن ها در تمام تصمیم های مربوط به شرکت مشارکت کنند که البته تصوری نادرست است .
حکمت محدود بودن یا روشن بودن دامنه فعالیت آزادانه افراد این است که جهت حرکت و فعالیت و تصمیم های مسئولانه افراد واضح و روشن باشد و از اعتماد حاصل از مشارکت اطلاعاتی پاسداری شود . ( امینی ، بی تا )
یکی از مهمترین موارد تعیین محدوده ها ، تعیین مسئولیت ها است .
‹‹ دایان تریس ›› در کتاب ۱۰ گام به سوی تواناسازی چنین می گوید :
شاید یکی از مهمترین عواملی که بتوان دیگران را توانمند نمود این است که به آن ها بگویید که چه کاری را از آن ها انتظار دارید انجام دهند ؟ بدون اینکه بطور واضح مشخص کنید چه انتظاری از آنها دارید موفقیتی در کار نخواهند داشت .
ممکن است چنین تصور شود که این موضوع ساده ای است چون کارکنان می دانند که شغلشان چیست ؟ آنها در بدو استخدام نیز می دانستند وظایفشان چیست ، اما اگر به این موضوع عمیقا متمرکز شوید ، ممکن است بازتابی از دوره زندگی کاری خودتان به ذهن تداعی شود و به خاطر بیاورید که چندین بار در دامی گرفتار شده اید که دلیل آن تفاوت در فهم آنچه که شما بعنوان مسئولیت خود می پنداشته اید با آنچه که رئیس شما از مسئولیتان تلقی داشته است ، یا حتی ممکن است به دلیل خطایی توبیخ شده باشید که در وهله اول نمی دانسته اید که آن جزیی از مسئولیت های شما بوده است .
هنگامی که کارکنان درک و فهم شفافی راجع به مسئولیتشان ندارند ، اشتباه به وقوع می پیوندد، وقت هدر می شود و انرژی به واسطه تشویش و اضطراب و تردید از بین می رود . بدون وجود یک تعریف روشن از مسئولیت ها کارکنان به مثابه یک کشتی بدون قطب نما هستند .
کارکنان نیازمند تعیین مرزها و توصیف بسیار شفاف از شغلشان هستند در غیر اینصورت آنها شغلشان را به گونه ای استحاله می کنند که با خواست خودشان منطبق شود .
با داشتن تعریفی روشن از مسئولیت ها ، کارکنان قادر خواهند بود که انرژیشان را برای انجام شغلشان متمرکز کنند ، نه اینکه راجع به کارشان متحیر باشند یا آن را فعالیت های اشتباه اجام دهند . این تنها کافی نیست که کارکنان بدانند که چه کاری را بایستی انجام دهند ، بلکه آن ها این را نیز بدانند که چرا این کارها را انجام می دهند .
کارکنان باید دارای این توانایی باشند که بدانند ارتباط و وابستگی بین مسئولیت های شغلشان با اهداف واحدی که در آن کار می کنند ، ب اهداف شرکت چیست . یکی از مسائل تاسف بار در کارگاه های پیچیده آمریکایی این است که کارکنان احساس مشارکت و همکاری ندارند. بیشتر شغل ها به اجزاء کوچکی شکسته شده اند و هر جزء به عنوان شغل انحصاری فرد شناخته می شود . نتیجه ، این امر می شود که خیلی از افراد در مورد اینکه همکاری آن ها چگونه موجب تولید یک محصول می شود اطلاع ناچیزی دارند .
این عجیب نیست که بسیاری از کارکنان به طور مطلق بریا بدست آوردن پول کار می کنند ، اما صرف نظر از اینکه چه مقدار پول دریافت می کنند احساس عدم شادی و رضایت دارند . اگر کارکنان احساس توانمندی کنند و پتانسیلی که در وجود آنها نهفته است را دریابند آنگاه تنها چک حقوقی انگیزه دهنده آن ها نخواهد بود . کارکنان باید صرف نظر از بزرگی یا کوچکی کارشان ، قادر باشند بدانند که شغل آن ها چگونه با اهداف سازمان پیوند خورده و ارتباط آن با شرکت و حتی جامعه چگونه است . اگر کارکنان احساس وجود هدف و مقصد داشته باشند آنگاه احساس توانمندی نیز خواهند داشت .
در اینجا مواردی که در رابطه با مسئولیت های شغلی افراد اهمیت دارند عنوان می شود .
* به طور واضح مسئولیت های شغلی را تعریف و تبیین کنید .
* به کارمندان دیدی بدهید که بدانند مسئولیت هایشان چگونه با اهداف سازمانی مرتبط است.
* با ارتباط دائم ، تفهیم مسئولیت ها را تقویت کنید .
* کمک کنید که کارمندان به واسطه مسئولیتشان احساس مباهات و مالکیت داشته باشند .
۴. برنامه توانایی آسیا در خود بر طبق آمارهای سازمان بینالمللی کار، در حدود ۲۳۸ میلیون نفر ( در سن کار ) در منطقه آسیا و اقیانوس آرام با معلولیت ها و ناتوانیهای گوناگون زندگی میکنند . معلولان دارای تواناییها و استعدادهای مختلفی هستند . آنان قادرند بهعنوان کارآفرین ، مدیر، کارگر و کارآموز، تواناییهایی خود را در محل کار و یا تجارت با موفقیت به اثبات برسانند .
در حال حاضر میلیونها ناتوان جسمی و حرکتی ، از هر نوع حمایت اجتماعی و فرصت شغلی که میتواند آنها را به سوی یک زندگی فعال ، مستدل و سودبخش رهنمون سازد ، محرومند .
برنامه « توانایی آسیا » ضمن تشویق کشورهای منطقه نسبت به رعایت حقوق بنیادی بشر فرصتهای آموزش و اشتغال را برای معلولان فراهم میسازد . این برنامه ، دارای ۳ فعالیت عمده ، به شرح ذیل است :
الف) ایجاد دانش پایه از طریق تحقیق و پژوهش و طرحهای منطقهای در خصوص قوانین و سیاستهای کشورهای مختلف ،
ب) پشتیبانی و حمایت از طریق وضع مقررات بینالمللی در خصوص معلولان که سبب ارتقای قوانین و سیاستهای ملی میشود ،
ج ) همکاری فنی شامل طرحریزی و اجرای پروژهها ، آموزش و تربیت دولتها، کارگران و در زمینههای مرتبط با معلولان و حمایت از برگزاری کارگاههای آموزشی ، همایشها و جلسات بحث و تبادلنظر ،
۵. طرح مبارزه با قاچاق کودکان و زنان : این طرح همان طور که از نامش پیداست ، به منظور مبارزه با قاچاق کودکان و زنان ایجاد شده است . اهداف دیگر طرح مذکور پایان دادن به استثمار کودکان و زنان و محو کار کودک است .
مجریان این طرح ، ضمن تشکیل گروههای کشوری با شرکایی نظیر کارگران ، کارفرمایان دولتها، سازمانهای غیردولتی و کار گزاریهای ملل متحد در جهت دستیابی به آرمانهای خود همکاری میکند .
مبحث سوم: بررسی مصوبات سازمان بینالمللی کار
بر طبق ماده ۱۹ اساسنامه ی سازمان بینالمللی کار، مصوبات « کنفرانس عمومی » بر ۲ نوع است ، نخست مقاوله نامه[۱۰۷] و دیگری توصیه نامه[۱۰۸] حال به تعریف این ۲ اصطلاح میپردازیم. واژه ی مقاوله نامه یا کنوانسیونی « معمولاً برای اسناد مهم همهجانبه که در بردارنده قواعد بنیادین بینالمللی هستند به کار میرود .» [۱۰۹] و توصیه نامه، سند بینالمللی است که به لحاظ قانونی تعهدآور نیست و همانطور که از نامش پیداست، چنین اسنادی جنبه توصیه ای دارند. بنابراین دولتهایی که چنین اسنادی را امضا میکنند و آنها را میپذیرند ملزم به رعایت مفاد مندرج در آنها نیستند.
توصیه نامههای سازمان بینالمللی کار، اغلب به صورت مکمل مقاوله نامهها هستند . بهطور کلی کنفرانس است که پس از تأیید دستور کار هر جلسه، تصمیم میگیرد که آیا متن پیشنهادی به کنفرانس شکل مقاوله نامه به خود بگیرد و یا اینکه در قالب توصیه نامه مطرح شود.
نکته دیگر آن که اگر کل متن پیشنهادی و یا بعضی از مفاد آن قابل طرح در شکل و قالب مقاوله نامه نباشد، کنفرانس متن مزبور را در قالب توصیه نامه در دستور کار برای تصویب در اجلاس سالانه خود قرار میدهد . [۱۱۰]
اما مصوبات کنفرانس محدوده مقاوله نامه و توصیه نامه نمیشود، بلکه قطعنامه و بیانیه را نیز شامل میشود . اما در این بین، مقاوله نامهها دارای ویژگیها و مشخصات منحصربهفردی هستند ،
زیرا پس از الحاق کشورها به آنها الزامآور میشوند. به بیان دیگر، تصویب هر مقاوله نامه از سوی کشورها سبب ایجاد تعهد قانونی برای اجرای مفاد آن سند میشود . در صورت عدم رعایت موارد مندرج در هر مقاوله نامه ، ۲ ضمانت اجرا توسط اساسنامه سازمان پیشبینی شده است :
نخست آن که یکی از سازمانهای کارگری و کارفرمایی و یا یکی از کشورهای عضو سازمان بینالمللی کار تخلف از اجرای مقاوله نامهای را توسط کشوری که به آن سند ملحق شده است گزارش کند . در این صورت « دفتر بینالمللی کار» به این امر رسیدگی کرده و در صورت لزوم از طریق کمیسیون تحقیق ، موضوع را پیگیری میکند.
دیگر آنکه کشورهایی که به مقاوله نامههای ILO ملحق میشوند موظفاند تا هر ساله در مورد روند اجرای هر کدام از این اسناد به دفتر بینالمللی کار گزارش دهند . برای اطمینان بیشتر از چگونگی اجرای هر مقاوله نامه، کمیتهای متشکل از کارشناسان، عدم اجرای هر کدام از این اسناد را به دولتهای مربوطه و نیز به کنفرانس گزارش میدهد. [۱۱۱]
مجموعه مصوبات کنفرانس بینالمللی کار که شامل مقاوله نامه ،توصیه نامه، قطعنامه و بیانیه میشود « معیارهای بینالمللی کار»[۱۱۲] را تشکیل میدهند . [۱۱۳] این معیارها به گونهای طراحی میشود که اولاً ، قابلیت تطبیق با اوضاع و احوال خاص هر کشور را داشته باشند، ثانیاً راهنما و الگوی مناسبی برای تدوین، تصویب و در صورت لزوم اصلاح قوانین و مقررات داخلی باشند . از زمان تأسیس سازمان بینالمللی کار یعنی سال ۱۹۱۹تا به امروز، بیش از ۱۸۰ مقاوله نامه و ۱۹۰ توصیه نامه در موضوعاتی همچون منع و لغو کار اجباری، تساوی مزد در مقابل کار هم ارزش ، منع تبعیض در اشتغال ، حداقل سن کار، ممنوعیت کار کودکان، آزادی انجمنها، حق تشکل و… به تصویب رسیده است.
شایان ذکر است که علاوه بر سازمان بینالمللی کار سازمانهای دیگری نیز در زمینه حقوق بشر به تنظیم و تصویب اسناد بینالمللی و منطقهای پرداختند که با مسئله حقوق بینالمللی کار مرتبط بوده است. [۱۱۴]
گفتار اول : مقاوله نامه های بنیادی و کلیدی سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار برای برخی از مقاوله نامهها که در مورد حقوق بنیادین کار میباشند، اهمیت و اعتبار ویژهای قائل شده است . زیرا در هر ۱ از این مقاوله نامهها، به یکی از آزادیها و حقوق اساسی انسان پرداخته شده و مسائل مهمی همچون منع کار اجباری، آزادی انجمنها و حق تشکل ، تساوی و منع تبعیض ومنع کار کودکان را شامل میشود .
مقاوله نامههای بنیادی و کلیدی سازمان بینالمللی کار، شامل ۸ مقاوله نامه است که در ۴ گروه دستهبندی میشود این گروهها عبارتند از : [۱۱۵]
۱. آزادی انجمنها و حمایت از حق تشکل شامل : مقاوله نامه شماره ۸۷ (مقاوله نامه آزادی انجمنها و حمایت از حق نهادینه کردن تشکلها ۱۹۴۸) و مقاوله نامه شماره ۹۸ ( مقاوله نامه حق تشکیل سازمان و مذاکره جمعی۱۹۴۴۹)
۲. لغو کار اجباری شامل : مقاوله نامه شماره ۲۹ ( مقاوله نامه کار اجباری ۱۹۳۰) و مقاوله نامه شماره ۱۰۵ ( مقاوله نامه لغو کار اجباری ۱۹۵۷)
۳. تساوی مزد و منع تبعیض شامل : مقاوله نامه شماره ۱۰۰ ( مقاوله نامه تساوی مزد ۱۹۵۱) و مقاوله نامه شماره ۱۱۱ ( مقاوله نامه تبعیض در اشتغال و حرفه ۱۹۵۸)
۴. سن کار و ممنوعیت کار کودک شامل : مقاوله نامه شماره ۱۳۸ ( مقاوله نامه حداقل سن کار ۱۹۷۳) ومقاوله نامه شماره ۱۸۲ ( مقاوله نامه ممنوعیت کار کودک و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک ۱۹۹۹)
دولت ایران تاکنون به ۵ مقاوله نامه بنیادی یعنی مقاوله نامههای شماره ۲۹ (کار اجباری )شماره ۱۰۵ ( لغو کار اجباری) شماره۱۱۱( تبعیض در اشتغال و حرفه) ، شماره ۱۰۰ ( تساوی مزد) و شماره ۱۸۲ ( ممنوعیت کار کودکان و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک ) ملحق شده است.
در این گفتار به طور مختصر به بررسی ۸ مقاوله نامه بنیادی و کلیدی سازمان بینالمللی کار میپردازیم:
بند الف: آزادی انجمن ها و حمایت از حق تشکل (شامل مقاوله نامه های شماره ۸۷ و ۹۸)
۱. مقاوله نامه شماره ۸۷ (آزادی انجمن ها و حمایت از حق نهادینه کردن تشکل ها)
مقدمه اساسنامه ILOاصل آزادی اتحادیهها را به عنوان وسیلهای برای بهبود وضع کارگران و برقراری صلح ذکر میکند. درواقع حق تشکیل اتحادیه و انجمن، به کارگران این قدرت را میدهد تا با یکدیگر متحد و متشکل شوند و بدینگونه، با کارفرمایان و دولت به چانهزنی بپردازند . حق تشکیل اتحادیه و سندیکا در اسناد دیگری نیز مورد تأیید قرار گرفته است . از آن جمله میتوان به بند ۴ ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، اشاره کرده که مقرر میدارد : «هرکس حق دارد که برای دفاع از منافع خود، با دیگران اتحادیه تشکیل بدهد و در اتحادیهها نیز شرکت کند .»
سند بینالمللی دیگری که به این مسئله پرداخته، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است. ماده ۸ این میثاق ، حق تشکیل اتحادیه و حقوق پیوستن به اتحادیه بدون هرگونه محدودیت غیردموکراتیک ، حق تشکیل اتحادیههای بینالمللی و یا الحاق به آنها ، حق فعالیت آزادانه برای اتحادیهها بدون هرگونه محدودیت غیردموکراتیک را مورد تأکید قرار داده و به رسمیت شناخته است . با عنایت به این نکته که میثاق مذکور در سال ۱۹۶۶به تصویب مجمع عمومی رسیده ، در بند سوم ماده ۸ این سند مجدداً مقاوله نامه ۸۷ سازمان بینالمللی کار مورد اشاره قرار داده است: هیچیک از مقررات این ماده دولتهای طرف کنوانسیون ۱۹۴۸ سازمان بینالمللی کار مربوط به آزادی سندیکایی و حمایت از حق سندیکایی را مجاز نمیدارد که با اتخاذ تدابیر قانونگذاری یا نحوه اجرای قوانین به تضمینات مقرر در کنوانسیون مذکور لطمهای وارد آورند.
اینک به بررسی مقاوله نامه ۸۷ میپردازیم:
این مقاوله نامه، با عنوان آزادی انجمنها و حمایت از تشکل در نهم ژوئیه ی ۱۹۴۸ از تصویب کنفرانس بینالمللی کار گذشت . سند مزبور دارای ۴ قسمت است که قسمت نخست آن، مشتمل بر ۱۰ماده”آزادی انجمنها ” نام دارد . مهمترین مواد این مقاوله نامه مواد ۲ الی ۱۱ است که در ذیل به بررسی آنها میپردازیم :
- کارگران و کارفرمایان حق دارند بدون هرگونه محدودیت، انجمن و سازمان تشکیل دهند و یا عضویت هم انجمن را بپذیرند .
-انجمنها میتوانند اساسنامه خود را تدوین و انتخابات خود را آزادانه برگزار کنند و مقامات دولتی حق مداخله در امور آنها را ندارند[۱۱۶]. همچنین دولت نمیتواند به این سازمانها را منحل و یا معلق کند.
- اتحادیهها و انجمنها میتوانند در سطح ملی متحد شوند و یا اتحادیههای بینالمللی تشکیل دهند یا عضویت آنها را بپذیرند.
- دولتها نمیتوانند برای اعطای شخصیت حقوقی به انجمنها شروط محدودکننده را وضع کنند بهعبارتدیگر « شناختن شخصیت حقوقی برای سازمانهای کارگری و کارفرمایی نباید موکول به شرایطی شود که حتی کارگران و کارفرمایان در مورد تشکیل آزادانه سندیکا به خطر اندازد [۱۱۷].
- دولتهایی که به این مقاوله نامه ملحق شدهاند حق ندارند به وضع قوانینی بپردازند که بر موازین و معیارهای این سند خدشه وارد کند و انجمنها و اتحادیههای نیز موظفند تا به قوانین جاری احترام گذارند .
ماده ۱۱ این مقاوله نامه از همه کشورهایی که به این مقاوله نامهها ملحق شدهاند میخواهد که تمام تدابیر لازم را در جهت بهرهمندی اعضای انجمنها از حقوق خویش به عمل آورند .
۲. مقاوله نامه شماره ۹۸ (حق سازماندهی و مداکره ی دسته جمعی)
یک سال پس تصویب مقاوله نامه شماره ۸۷ یعنی در تاریخ اول ژوییه سال ۱۹۴۹مقاوله نامه"حق تشکل و مذاکره دسته جمعی ” به تصویب رسید دفتر این سند حاوی ۱۳ ماده است که هدف از تصویب آن حمایت از حق تشکل)سازماندهی ( عدم مداخله سازمانهای کارگری و کارفرمایی[۱۱۸] در امور یکدیگر و تشویق مذاکرات دستهجمعی داوطلبان میباشد .
وجه تمایز مقاوله نامه شماره ۹۸ با مقاوله نامه شماره ۸۷ در این نکته است که در مقاوله نامه شماره ۹۸ سازمانهای کارگری و کارفرمایی از دخالت در امور یکدیگر منع شدهاند و هدف اصلی سند مزبور افزایش توانایی انجمنها و سازمانهای کارگری درمقابل سازمانهای کارفرمایی است . اما هدف اصلی مقاوله نامه شماره ۸۷ حفظ حقوق سازمانهای کارگری و کارفرمایی در برابر مداخلات دولت و مراجع اداری است. [۱۱۹]
حال به بررسی مواد مندرج در مقاوله نامه شماره ۹۸ میپردازیم :
برطبق بند اول ماده۱ این کنوانسیون کارگران باید در مقابل تبعیضات ضد اتحادیهای در زمینه استخدام از حمایت کافی برخوردار شوند اعمال ضد اتحادیه ای تبعیضآمیز در زمینه اشتغال از نظر این مقاوله نامه عبارتند از :
- خودداری از استخدام کارگری که به عضویت اتحادیه درآمده باشد
- مشروط نمودن استخدام کارگران به شرط استعفا از اتحادیه ای که در آن موضوع بوده است
- اخراج یا ایجاد مزاحمت برای هر کارگری که به عضویت یک اتحادیه درآمد و یا در اقدامات تشکیلاتی یک اتحادیه در غیر ساعات کاری ) و در صورت رضایت کارفرما در ساعات کاری( مشارکت داشته است .
بند اول ماده دو مقاوله نامه بر خلاف ماده یک اتحادیههای کارفرمایی را نیز علاوهبر اتحادیههای کارگری مورد خطاب قرار میدهد. این ماده از اتحادیههای کارگری و کارفرمایی میخواهد تا در امور یکدیگر دخالت نکنند این ماده حتی دخالتهای غیر مستقیم اعضا و یا نمایندگان اتحادیههای مزبور را منع کرده است .
بند دوم ماده دو اقدامات زیر را غیرموجه میداند:
- ایجاد و تأسیس اتحادیههای کارگری توسط کارفرمایان
- پشتیبانی و حمایت مالی و غیرمالی از اتحادیههای کارگری توسط کارفرمایان به منظور نظارت بر اقدامات اتحادیههای کارگری
ماده سه مقاوله نامه شماره ۹۸ ایجاد و تأسیس سازمانهایی که حقوق اتحادیهها را تضمین کردهو با شرایط و اوضاع و احوال هر کشور سازگاری داشته باشند را خواستار شده است .
ماده چهارم این کنوانسیون از کشورهای عضو میخواهد تا در جهت توسعه و استفاده بیشتر از مذاکرات و قراردادهای دستهجمعی میان اتحادیههای کارگری و کارفرمایی سازوکارهای مناسبی پیشبینی کنند وبه اجرا درآورند .
علاوه بر مقاوله نامههای ۸۷ و ۹۸ مقاوله نامهها و توصیه نامههای دیگری نیز در خصوص موضوع تشکلهای کارگری و کارفرمایی به تصویب سازمان بینالمللی کار رسیده است :
- مقاوله نامه شماره ۱۱ ( حق تشکیل اتحادیه در بخش کشاورزی ) مصوب ۱٬۹۲۱
- مقاوله نامه شماره ۸۴ ( حق تشکل در سرزمینهای غیر متروپل ) مصوب ۱٬۹۴۷
- توصیه نامه شماره ۹۴ ( مشاوره و همکاری کارگران و کارفرمایان در برنامههای کارگاهی) مصوب ۱٬۹۵۳
- توصیه نامه شماره ۱۱۳ (مشاوره و همکاری بین مقامات عمومی و سازمانهای کارفرمایی و کارگری در بخش صنعت و سطح ملی ) مصوب ۱٬۹۶۰
تئوری رفتار برنامه ریزی شده در تبیین انواع رفتارهای ترافیکی از جمله رانندگی با سرعت غیرمجاز، رانندگی در حالت مستی، بستن کمربند ایمنی موفق بوده است (الیوت و تامسون[۲۴۶]، ۲۰۱۰؛ الیوت، آرمیتج و بوقان، ۲۰۰۳، ۲۰۰۵؛ پاریس و وندن بروک[۲۴۷]، ۲۰۰۸، وارنر و آبرگ[۲۴۸]، ۲۰۰۶؛ سیمسکاگلو[۲۴۹] و لاجونن، ۲۰۰۸). مطالعه ای با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامه ریزی شده برای تبیین علل شناختی-اجتماعی رانندگی با سرعت غیرمجاز در بین رانندگان ایرانی توسط طبیبی و هاشمیان (۱۳۹۲) انجام شد. یافتههای مطالعه طبیبی و هاشمیان (۱۳۹۲) نشان داد نگرش نسبت به رعایت سرعت مجاز و احساس کنترل نسبت به رعایت سرعت مجاز از عاملهای معنادار در پیش بینی قصد افراد برای رعایت سرعت مجاز بود.
مقایسه رفتارهای پرخطر رانندگی در رانندگان مبتدی و باتجربه
فرضیه آخر مطالعه اول پژوهش حاضر حاکی از آن است که “میزان رفتارهای پرخطر رانندگی در رانندگان مبتدی و باتجربه بطور معناداری متفاوت است.” تحلیل داده های حاصل از آزمون این فرضیه نشان داد که بین رفتارهای پرخطر رانندگی مبتدیان و باتجربه ها تفاوت معناداری وجود ندارد، بنابراین فرضیه فوق تایید نمی شود. شاید یکی از دلایل این تفاوت این بود که ابزار سنجش رفتارهای پرخطر رانندگی بیشتر برای کسانی کاربرد دارد که رانندگی می کنند و با موقعیت های پرسیده شده مواجه شده بودند، از آنجایی که آزمودنیهای مبتدی پژوهش حاضر تازه شروع به رانندگی کرده بودند و زمان کمتری را در ترافیک سپری کرده بودند میزان بروز رفتارهای پرخطر کمتری را گزارش دادند.آنها به دلیل توجه ابتدایی زیادی که نسبت به علایم رانندگی و تابلوها دارند کمتر ممکن است به طور ناگهانی وارد مسیرهای انحرافی شوند و یا به دلیل مبتدی بودن و عدم آشنایی با کنش های اجتماعی در رانندگی، کمتر دچار عصبانیت می شوند و کمتر پیش می آید که بخواهند عصبانیت خود را به راننده مقابل نشان دهند.
در رابطه با رفتارهای پرخطر رانندگی مطالعات زیادی هم در ایران و هم در کشورهای دیگر انجام گرفته است.
یافته پژوهش حاضر بر خلاف بررسیهایی است که نشان میدهند جوانان درصد بالایی از رفتارهای رانندگی خطر آفرین را مرتکب میشوند برای مثال، در مطالعه مختصر روی یک دوازدهم حاشیهنشینان دریافتند که ۸۰درصد پسران و ۷۰درصد دختران حداقل یکبار در طول سال گذشته رانندگی با سرعت بیش از ۸۰ مایل در ساعت را تجربه کردهاند (آرنت و همکاران،۱۹۹۷). پژوهشی دیگر درباره رانندگان مبتدی در کالیفرنیای جنوبی نشان داد که ۴۱ درصد از این افراد جسورانه رانندگی کرده بودند (آندرس و سارکار، ۲۰۰۴). علاوه بر آن رفتارهای خطرناک جادهای که در تصادفات گزارش شدهاند مشخص کردندکه پسران جوان در هنگام رانندگی کمتر از کمربندی ایمنی استفاده میکنند. با بررسی مسافران مصدومی که کمربند ایمنی را نبسته بودند فهمیدند که آنها به همراه رانندگان جوان پسر بودهاند (میلر و همکاران، ۱۹۹۸). مطالعه تصادفات مرگبار (فوتی) نشان داد که رانندگان نوجوانان در این تصادفات پسر بودند (مایر و همکاران، ۱۹۹۸). بعضی از تصادفات خودرویی در اثر لاییکشی یا کورسهای خیابانی رخ میدهد. تجزیه و تحلیل دادههای آماری مرگ و میر تصادفات خودرویی درتمام ایالات متحده بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۱۹۹۸ نشان میدهد که ۳۹۹ نفردر کورسها ی خیابانی جان باختهاند (کوک و همکاران، ۲۰۰۴) بیشتر جان باختگان در کورسهای خیابانی جوان و مرد بودند.
مطالعهای که از ۱۳۰۰ دانشجوی دانشکده درباره رانندگی آنها و استفاده از تلفن همراه به عمل آمد نشان داد که از میان تصادفات گزارش شده توسط آنها حدود ۲۱ درصد از موارد حداقل یکی از رانندگان در زمان تصادف با تلفن همراه صحبت میکردند (ترابی، ۲۰۰۴). وقتی جوانان به همراه مسافران جوان رانندگی میکنند خطر تصادفات افزایش مییابد (لی، ۲۰۰۳). این یافتهها دلیل محکمی بر محدودیتهای ماشینسواری در قوانین گواهینامه رانندگی برای جوانان است. لی و همکاران (۲۰۰۰) از نقشه حمل و نقل و آمار تصادفات فوتی ملی استفاده کردند تا مالکین خودروها را در تصادفاتی که راننده فوت کرده است شناسایی نمایند و تعداد رانندگان۱۶ و ۱۷ ساله را با رانندگان ۵۹-۳۰ ساله مقایسه نمایند. جای تعجب نیست که آنها دریافتند که میزان مرگ و میر رانندگان ۱۶ و ۱۷ ساله به مراتب از رانندگان مسنتر بیشتر بود. علاوه بر آن، رانندگان جوانی که همسالان خود یا جوانان ۲۰ ساله همراهشان بودند در مقایسه با رانندگانی که مسافران بالای ۳۰ سال داشتند میزان مرگ و میر بیشتری داشتند. میزان تصادفات رانندگانی که مسافر مرد جابجا میکنند بیشتر از رانندگانی است که مسافران زن جابجا میکنند.
مطالعه دوم پژوهش حاضر
اثر آموزش بر افزایش درک خطرات رانندگی در رانندگان مبتدی
به منظور بررسی فرضیه چهارم این پژوهش مبنی بر “میزان درک خطرات ترافیکی در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری بیشتر است.” تحلیل داده های حاصل از آزمونها بین گروه آزمایش و کنترل و همچنین پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و نتایج حاصله مورد مقایسه قرار گرفته شد. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که میان نمره کلی درک خطرات ترافیکی گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به این ترتیب که میزان درک خطرات ترافیکی رانندگان مبتدی در گروه آزمایش پس از کسب آموزش افزایش یافت. این حاکی از تاثیر متغیر مستقل بر گروه آزمایشی است و بدین معنی میباشد که آموزش بر افزایش درک خطر تاثیر دارد و فرضیه اول آموزش پژوهش حاضر تایید می شود.
مطابق با پژوهش حاضر، رحمانی و همکاران (۱۳۸۶) اثربخشی آموزش مقررات راهنمایی و رانندگی بر تغییر عملکرد ترافیکی کودکان مقطع پیش دبستانی تهران انجام دادند. نتایج نشان داد که در ترافیک، آموزش یکی از سه ضلع مثلث ترافیک بوده و اصول ترافیک را تشکیل می دهد.اصل آموزش در ترافیک متضمن دامنه گستردهای از آموزشهای ترافیک، شامل: آموزشهای کلاسیک در مقاطع مختلف تحصیلی و آموزش فرهنگ ترافیک از طریق وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و آموزشهای تخصصی مانند آموزش به استفاده کنندگان از راه نظیر رانندگان و… است. در این تحقیق با توجه به میزان احتمال خطر در عرصه ترافیک برای کودکان و لزوم اصلاح یا تغییر رفتار در این قشر سنی به جهت حفظ ایمنی آنان، مباحثی در خصوص نقش آموزش و فرهنگ سازی در تغییر یا اصلاح در عملکرد و دانش و آموخته های کودکان این مقطع سنی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میزان آگاهی کودکان در گروه آزمایش از مقررات راهنمایی و رانندگی و درک خطرات احتمالی در محیط ترافیکی بیشتر شده است. و همچنین میزان رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی در دو گروه آزمایشی با وجود اینکه در مرحله پیش آزمون اطلاع کمتری داشتند اما در پس آزمون به صورت چشمگیری افزایش یافته است. و در آخر نیز میزان درک و فهم تابلوهای راهنمایی و رانندگی در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل شده است. آنها اثبات نمودند که آموزش مقررات راهنمایی و رانندگی نسبت به آگاهی ها و عملکرد ترافیک کودکان پیش دبستان تاثیر بسزایی دارد چرا که موید این موضوع رشد ۷۰ درصد بهبود وضعیت عملکرد صحیح کودکان پس از آموزش است.
در تبیین پژوهش حاضر می توان گفت تعدادی جلسه از برنامه آموزش درک خطرات ترافیکی بر روی موضوعات شناسایی موقعیت های مختلف ترافیکی، رانندگی ایمن و ارزیابی خطر اختصاص داشت. در طی این جلسات به رانندگان مبتدی انواع موقعیتهای خطر مانند مدل های مختلف تصادف اتومبیل با انواع وسایل نقلیه موتوری، با عابر پیاده با حیوانات در جهت های مختلف و همچنین بیان ویژگی ها و شدت یک خطر و درک به موقع خطر از طریق نشان دادن تصاویر تصادفات جاده ای داخل و خارج از کشور به آنها و پرسیدن سوالاتی از قبیل اینکه قضاوت و ارزیابی ذهنی آنها نسبت به خطرات ترافیکی و اینکه یک خطر تا چه اندازه می تواند جدی باشد و آنها هنگام مواجه با چنین موقعیتهای ترافیکی چه کنش هایی را انتخاب می کنند و نیز اینکه تا چه اندازه به ایمنی خود و دیگران بر اساس باورهای سلامت توجه می کنند، به مبتدیان آموزش داده شد. لذا این انتظار می رفت که مبتدیان فرصتی برای ارزیابی درک خطرات ترافیکی داشته باشند. یافته ی پژوهش از منطق اثربخشی مداخله حاضر که موجب افزایش معنادار درک خطرات ترافیکی رانندگان مبتدی میشود حمایت می نماید.
اثر آموزش درک خطرات ترافیکی بر مولفه های مختلف درک خطرات ترافیکی شامل درک خطر آسیب، درک خطر شدت آسیب جسمی و درک خطر شدت آسیب روانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تنها تفاوت نمره ها در مولفه درک خطر آسیب معنادار بوده است. درک خطر آسیب به معنای ارزیابی خطر افرادی که برای ایمنی دیگران اهمیت قائل میشوند و خود را مسئول آن میدانند، ارزیابی متفاوتی از جدی بودن خطر دارند نسبت به کسانیکه فکر می کنند خطر هیجانانگیز است و انتظار دارند دیگران درست عمل کنند (برای مثال ارزیابی خطر یک فرد از موقعیتی مانند خارج شدن ماشین وی از جاده و یا برخورد با یک عابر پیاده).
در تبیین پژوهش حاضر می توان گفت جلسات اختصاص یافته در رابطه با درک خطر و رانندگی ایمن بیشتر بر روی ارزیابی و قضاوت کلی از خطر بود. مثلا اینکه مثال هایی از موقعیت های خطر آفرین برای مبتدیان آورده می شد و سپس از آنها پرسیده می شد که اگر در چنین موقعیتی بودند چگونه ایمنی رانندگی خود و دیگران را حفظ می کردند.
موثر واقع نشدن آموزش بر روی دیگر مولفه ها احتمالا به دو دلیل می باشد. دلیل اول: کم بودن جلسات مربوط به این موضوعات می باشد، با توجه به برنامه آموزشی حدود دو جلسه به این موضوعات پرداخته شد. که با توجه به اینکه درک خطر به عنوان یکی از عوامل انسانی موثر در تصادفات جاده ای و پیش بینی کننده رفتار رانندگی می باشد و نیز هر کدام از مولفه های آن توضیحات متفاوتی را می طلبد، افزایش جلسات احتمالا با نتایج مثبت تری همراه خواهد بود. دلیل دوم: عدم استفاده از ویدئو کلیپ های مرتبط، از آنجایی که رانندگی رفتاری روانی-حرکتی است احتمالا قرار گرفتن در یک موقعیت شبیه سازی شده می تواند نتایج مثبت تری را به ارمغان آورد. اما باید اذعان داشت که نمرات دیگر مولفه ها افزایش داشت ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. هم چنین باید در نظر داشت در کل افزایش نمره درک خطرات ترافیکی معنادار است.
اثر آموزش بر بهبود نگرش نسبت به رعایت قوانین رانندگی در رانندگان مبتدی
فرضیه پنجم پژوهش حاضر عبارت بود از “میزان نگرش مثبت در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری بیشتر است.” تحلیل های آماری داده های حاصل از آزمون ها بین گروه آزمایش و کنترل و همچنین پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و نتایج حاصله مورد مقایسه قرار گرفته شد. یافته های پژوهشی نشان داد که میان نمره کلی نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز رفتار رانندگی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که تفاوت معناداری در نمره های پس آزمون نگرش بین دو گروه وجود داشت. این حاکی از تاثیر متغیر مستقل بر گروه آزمایش می باشد. به عبارت دیگر نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگان مبتدی که آموزش نگرش بر اساس تئوری رفتار برنامه دار را دریافت کردند از پیش آزمون تا پس آزمون بهبود یافت. این افزایش مثبت در نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در پس آزمون گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون گروه مذکور تاثیر جلسات آموزشی تئوری رفتار برنامه دار را نشان می دهد، که تایید کننده فرضیه پژوهش حاضر است.
یافته های پژوهش حاضر با یافتههای مطالعه طبیبی و هاشمیان (۱۳۹۲) مبنی بر اینکه نگرش نسبت به رعایت سرعت مجاز و احساس کنترل نسبت به رعایت سرعت مجاز از عاملهای معنادار در پیش بینی قصد افراد برای رعایت سرعت مجاز بود همخوانی دارد. یکی از کاربردهای گسترده این تئوری، درشماری از رفتارهای مرتبط با ایمنی جاده در میان رانندگان و عابرین پیاده می باشد. برای مثال، اوانس و نورمن (۱۹۹۸)؛ به نقل از اوانس و نورمن (۲۰۰۳) از این الگو برای ارزیابی تعیین کننده های نگرشی از تصمیم های عبور از خیابان بزرگسالان کردند. در پژوهشی که الیوت، آرمیتیج و بایوقان (۲۰۰۷) در جهت استفاده از نظریه رفتار برنامه دار برای پیش بینی رفتار رانندگی قابل مشاهده انجام دادند. نتایج ارتباط معناداری را بین مولفه های نگرش با رفتار قابل مشاهده و همچنین رفتار خود گزارشی آزمودنی ها نشان داد. الیوت (۲۰۱۰) به مطالعه پیش بینی کننده های قصد موتورسواران برای سرعت در جاده با بهره گرفتن از این الگو پرداخت. نتایج نشان داد که نگرش نسبت به پیامد رفتار و کنترل رفتاری ادراک شده پیش بینی کننده های معنادار از سرعت بودند.
در یک بسیج ایمنی جادهای که توسط استید و همکارانش بین سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ در اسکاتلند و با بهره گرفتن از الگوی رفتار برنامه ریزی شده انجام شد، تبلیغات آموزشی رسانه جمعی با بهره گرفتن از ارتباطات عمومی صورت گرفت. این بسیج جمعیت عمومی رانندگان اسکاتلند را هدف گرفته بود و یکی از دسته های اختصاصی آن رانندگانی بودند که تمایل به سرعت بالا داشتند و به ویژه مردان ۲۵ تا ۴۴ سال طبقات اجتماعی بالا را شامل می شدند. استفاده از سه آگهی تلویزیونی و سینمایی که بر اساس سازه های نگرش فردی، هنجارهای ذهنی و کنترل درک شده اساس برنامه را تشکیل می داد که در بهار سه سال برنامه (۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱) به نمایش درآمد. برای بررسی پی آمد بسیج، یک مطالعه کوهورت طولی ۴ ساله با ۵۵۰ راننده ۱۷ تا ۵۴ ساله انجام گرفت و پیگیری آنان نیز در بهار ۱۹۹۹، بهار ۲۰۰۰ و تابستان ۲۰۰۱ انجام شد و پاسخ به تبلیغات شامل آگاهی، یادآوری، درک، تشخیص، درگیری و فهم پیام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این تبلیغات آموزشی، تغییرات معناداری در نگرش رانندگان ایجاد کرد و بر باورهای مرتبط با رانندگی با سرعت زیاد تاثیر گذاشت (استید و دیگران، ۲۰۰۵).
در تبیین این یافته پژوهش حاضر می توان چنین گفت که نظریه رفتار برنامه دار بطور وسیعی برای مطالعات رفتار انسان، به خصوص در پیش بینی قصد افراد برای انجام رفتاری و درک رفتار اجتماعی بکار برده شده است. این نظریه چارچوبی را برای تدوین و تهیه برنامه های مداخلهای که هدف آن ها تغییر رفتار است، فراهم می کند. از نظر آیزن، این الگو تنها برای پیش بینی رفتارهایی است که تحت کنترل فرد است و از آنجایی که رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی از رفتارهای ارادی در رفتار رانندگی فرد می باشد استفاده از این تئوری به منظور افزایش نگرش نسبت به رعایت قوانین می تواند مفید باشد.
نگرش در الگوی نظریه رفتار برنامه دار شامل ۶ خرده مقیاس می باشد، که هرکدام از این خرده مقیاس ها می تواند رفتارهای گسترده ای را تبیین و پیش بینی کند. ولی در پژوهش حاضر تنها یک جلسه به صورت کاملا اختصاصی به این نظریه و مولفه های آن پرداخته شد. که در طی همان جلسه بیشتر به توضیح تئوریک مولفه های نگرش اختصاص یافت و فرصتی برای استفاده از مثال ها و تصاویر وجود نداشت. شاید یکی از دلایل اینکه آزمودنی های مبتدی در سه مولفه هنجار ذهنی، هنجار توصیفی و کنترل رفتاری ادراک شده تفاوت معناداری نشان ندادند همین موضوع باشد ولی آنها در سه مولفه دیگر نگرشی یعنی ایجاد انگیزه برای رعایت سرعت و سبقت مجاز رانندگی و نگرش نسبت به پیامد عدم رعایت سرعت و سبقت مجاز و نیز هنجار اخلاقی مرتبط با آن تفاوت معناداری را نشان دادند. در کل اثر بخشی آموزش بر ایجاد نگرش مثبت در مبتدیان در مقایسه با رانندگان با تجربه معنادار است.
اثر آموزش بر کاهش رفتارهای پرخطر رانندگی آزمودنی های مبتدی
در فرضیه آخر پیش بینی شده بود که “میزان رفتار پرخطر ترافیکی در گروه آزمایش پس از ارائه آموزش نسبت به گروه کنترل بطور معناداری کمتر است". نتایج تحلیل آماری نشان داد که رفتارهای پر خطر رانندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل از پیش آزمون تا پس آزمون کاهش بیشتری داشت. لذا می توان فرضیه را تایید نمود و نتیجه گرفت که آموزش و شناسایی رفتارهای پرخطر رانندگی در کاهش رفتارهای پرخطر رانندگی موثر بوده است.
در پژوهشی که سلیمان اختیاری و شمس (۱۳۸۸) به منظور اثربخشی آموزش رفتارهای پرخطر رانندگی با بهره گرفتن از رسانه های جمعی که منجر به کاهش رفتارهای پرخطر می شود نشان دادند که بسیج های اطلاع رسانی آموزشی از جمله استفاده از رسانه های جمعی، می تواند ما را در دستیابی کم هزینه تر به درصد بیشتری از گروه هدف برنامه ها توانایی ببخشند. در حوزه پیشگیری از تصادفات رانندگی نیز اجرای این نوع بسیج ها موثر بوده است و در صورت ترکیب آن با برنامه های جامعه محور و مدرسه محور می تواند موثرتر هم باشد. و نیز نشان دادند که اجرای بسیج های اطلاع رسانی آموزشی منجر به کاهش معنادار در انجام رفتارهای خطرناک منجر به بروز حوادث ترافیکی در همه گروه های هدف می شوند. هرچند اثربخشی مداخله هایی که با بهره گرفتن از ترکیبی از چندین کانال و در مدت زمان طولانی تری اجرا شدند نسبت به سایر مداخله ها بیشتر بود (الدر و دیگران، ۲۰۰۴).
یک بررسی متاآنالیز (فراتحلیل) روی ۴۸ بسیج سلامت از طریق رسانهها مشخص کرد که آموزش هایی که مدت زمان طولانیتری برگزار شدند موفق تر بودند؛ زیرا آنها زمان کافی برای افراد خصوصاً آنهایی که در تغییر رفتار کند هستند فراهم آوردند تا رفتارشان را تغییر دهند (آوپتو و دیگران، ۲۰۰۸).
نتیجه گیری
در مطالعه پژوهش حاضر نشان داد که بین رانندگان مبتدی و باتجربه تفاوت وجود دارد. رانندگان مبتدی از درک خطر پایین تری برخوردار بودند، رانندگان باتجربه نگرش مثبت تری نسبت به رانندگان مبتدی داشتند اما در رفتارهای پرخطر رانندگی تفاوت معناداری نداشتند. در مطالعه دوم پژوهش به نظر می آید که آموزش کوتاه مدت توانسته است انگیزه افراد مبتدی را برای رعایت سرعت و سبقت مجاز افزایش دهد. بر اساس دیدگاه آیزن (۱۹۹۱) انگیزه و قصد علت مهم بروز رفتار است. از آنجائیکه آموزش در پژوهش حاضر توانسته است انگیزه افراد را بالا ببرد از لحاظ کاربردی اهمیت بسیاری دارد. همچنین آموزش نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز را بهبود بخشید. بطوریکه رانندگان آموزش دیده ارزیابی مثبت تری نسبت به پیامدهای رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی داشنتد. آنها رعایت سرعت و سبقت مجاز را مفیدتر، ارزشمندتر می دانستند و لذت بیشتری را در رانندگی با رعایت سرعت مجاز گزارش دادند.
علاوه براین، به نظر می آید آموزش حس مسئولیت اخلاقی را در رعایت سرعت و سبقت مجاز رانندگان مبتدی آموزش دیده افزایش داده است. بطوریکه آنها عدم رعایت سرعت و سبقت غیرمجاز را امری غیراخلاقی گزارش دادند و بدلیل عدم رعایت رانندگی با سرعت مجاز احساس گناه بیشتری کردند.
محدودیتهای پژوهش
در دسترس نبودن پژوهش هایی همانند پژوهش حاضر که مقایسه و ارزیابی یافته ها را دشوار می سازد.
محدودیت در نمونه:
شرکت کنندگان در این پژوهش از میان دانشجویان و کارمندان دانشگاه انتخاب شده بودند. همگون بودن آزمودنیها از نظر سطح تحصیلات احتمال دارد نتایج پژوهش را تحت تاثیر قرار داده باشد. بنابراین تعمیم این نتایج ممکن است برای افراد دانشگاه مفید باشد و به جمعیت های دیگر باید با احتیاط انجام گیرد.
محدودیت در ابزار
در این مطالعه برای اندازه گیری درک خطرات ترافیکی، رفتارهای پرخطر رانندگی و نگرش نسبت به رعایت قوانین رانندگی از پرسشنامه استفاده شده بود. یکی از محدودیت های اصلی پرسشنامه طبیعت خودگزارشی آن است. اطلاعات خود گزارشی در برخی موارد برای تعیین توانایی رانندگی مناسب و کافی نیست (لاجونن و سومالا، ۲۰۰۳؛ ریمر و همکاران، ۲۰۰۵؛ به نقل از هیکلیا، ۲۰۰۸). همچنین استفاده از مقیاس خود گزارشی در رابطه با رفتارهایی که از نظر اجتماعی نامطلوب هستند (تخلفات رانندگی)، امکان سوگیری در پاسخ را افزایش خواهد داد. بنابراین ممکن است سوگیری در پاسخ به سوالات و حتی مشکل در یادآوری رفتارهای رانندگی، تصمیم گیری قطعی درباره نتایج را با مشکل مواجه سازد.
پیشنهادات
از آنجا که یکی از محدودیت های پژوهش حاضر سوگیری خودگزارشی آزمودنیها در پرسشنامه ها بود لذا جهت رفع سوگیری این خود گزارشی پاسخ دهندگان پیشنهاد میشود که از روشهای دقیقتر مانند آی ترکر (دستگاه ردیاب چشمی) بخصوص برای بررسی درک خطرات ترافیکی استفاده نمود.
اگر مولفه های پژوهش حاضر برای روی گروه خاصی از رانندگان مثلاً رانندگانی که بیش از حد جریمه می شوند یا رانندگانی که علاقه به رانندگی با ماشین های خاصی مثل وسایل نقلیه سنگین دارند انجام شود.
در پژوهش حاضر مبتدی ها و با تجربه ها بصورت کلی نمونه گیری شدند اما اگر در پژوهشهای آتی بطور خاص بر روی رانندگان مبتدی و آموزش قبل از اخذ گواهینامه به دلیل افزایش انگیزه انجام شود قطعا نتایج متفاوتی نسبت به مبتدیان پژوهش حاضر بدست می آید.
تهیه طرح آموزشی مناسب برای بهبود مولفه های شناختی و انگیزشی رانندگان به کمک سازمان های شهرداری، نیروی انتظامی و نظام روانشناسی تا از طریق آموزش های خاص میزان بروز رفتارهای پرخطر رانندگان را کم کنیم.
کمک از روانشناسان به جهت بررسی های شناختی و انگیزشی و نیروی انتظامی جهت بررسی سوابق تخلفات رانندگی، رانندگانی که برای تمدید گواهینامه به سازمان راهنمایی و رانندگی مراجعه می کنند.
منــابع
منابع فارسی
آیتی، ا. (۱۳۷۱). تصادفات جاده ای ایران. موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
احمدی، ح. (۱۳۸۴). جامعه شناسی انحرافات، تهران، نشر سمت: چاپ اول
اکبری، م. ا. و نقوی، م. (۱۳۸۱). همهگیرشناسی آسیبهای ناشی از علل خارجی (حوادث) در جمهوری اسلامی ایران، انتشارات فکرت
اطمینانزاده، ص. (۱۳۸۸). بررسی خطاهای انسانی: ارتباط آن با حوادث رانندگی. مجله طلوع بهداشت، ویژه نامه سومین کنگره سراسری رفتارهای پرخطر.
باقیانی مقدم، م.؛ شفیعی، ف. ؛ حیدرنیا، ع.؛ بابایی، غ.؛ افخمی اردکانی، م. (۱۳۸۴). بررسی کارآیی مدل بزنف در کنترل بیماران دیابتی شهرستان یرد. پایان نامه دوره دکتری (PHD)، رشته آموزش بهداشت، دانشگاه تربیت مدرس.
براتیان قرقی، ف. و کرمانشاه، م. (۱۳۹۰). بررسی تفاوتهای رفتاری زنان و مردان در مواجهه با سیستم اطلاع رسانی ترافیکی رادیو پیام. ششمین کنگره ملی مهندسی عمران. دانشگاه سمنان، ایران.
برک، ل. (۱۳۸۵). روان شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان زندگی). جلد دوم، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران:نشرارسباران.
بهروان، ح. و بهروان، ن. (۱۳۹۰). علل جامعه شناختی رانندگی پرخطر در مشهد. فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی.
پاک گوهر، ع؛ خلیلی، م؛ و صفارزاده، م. (۱۳۸۸). بررسی علل و عوامل موثر بر کاهش تصادفات ترافیکی بر اساس رگرسیون LR و CART. فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک، ۱۳، ۴۹-۶۶.
جعفریزاده، م. و کریمی، م. (۱۳۸۴). در ترجمه راه ایمن بدون تصادف، منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت (مولف) چاپ اول. یزد:مرکز بهداشت استان.
حقایق، س. ع. و عریضی، ح. ر. (۱۳۸۸). رابطه تیپ های پرخاشگری بر پایه نظریه کارن هورنای با رفتارهای منفی و مثبت رانندگی و رخداد سوانح. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ۱، ۸۱-۸۵.
حق شناس، ح. و حسینی، م.(۱۳۸۴). رابطه ویژگیهای شخصیتی و رفتار رانندگی در شهر شیراز. مجله پژوهشی حکیم، شماره ۱۱و ۴۷-۵۵.
خیرآبادی، غ. و بوالهری، ج. (۱۳۹۰). نقش عوامل انسانی در تصادفات جادهای. تحقیقات علوم رفتاری، دوره ۱۰، شماره ۱، ۱۳۹۱.
سپتیسمی داشته باشد بنابرین پیشنهاد میگردد برای نتیجه گیریهای بعدی میتوان تحقیق مربوطه را در حجم بسیار وسیعی انجام داد و همچین با بهره گرفتن از راههایی مانند: استفاده از روش های ضد عفونی مناسب ، ضدعفونی کردن تمام سیستم آبرسانی مرغداری ، انجام آزمایشات باکتریایی قبل از جوجه ریزی هر دوره ، جلوگیری از دسترسی حیوانات به آب چاه یا مخزن آب و حفر چاههای آب دور از فاضلابها برای پیشگیری استفاده کرد.
کلمات کلیدی: آب آشامیدنی، اشریشیاکلی ، فارم گوشتی ، پیرانشهر(ایران)
مقدمه
Introduction
مقدمه
از نظر زیست شناسی آب یکی از مهمترین مواد شیمیایی محسوب میگردد آب به صورتهای جامد، مایع و بخار در طبیعت وجود دارد و یکی از اجسام سازندهی محیط زیست موجود زنده است. بطوری که فقدان آن سبب از بین رفتن زیست میگردد. آب بدن در سه محیط متمایز فضای درون سلولی(حدود۴۰درصد وزن بدن) و فضای بین سلولی(حدود ۱۵درصد وزن بدن)و درون رگها(حدود۵ درصد وزن بدن)وجود دارد. ادامه حیات در موجودات وابسته به آب است که فراوانترین ماده در بافتهای گیاهی وحیوانی و دنیای اطراف ما میباشد.بیش از ۸۰% سطح زمین را آب پوشانده است که به صورت آب نسبتاً خالص در رودخانه و دریاچه هاو محلول رقیق نمک در اقیانوسها و به صورت جامد تقریباً خالص در دشت های برف و رودخانه های یخی وپهنههای یخی قطبی وجود دارد.خواص غیر عادی آب اثر عمیقی بر ماهیت محیط زیست دارد.
با رشد جمعیت ، منابع آب طبیعی در حال تمام شدن هستند و این سبب نگرانی بسیاری از دولتها در سراسر دنیا شده است. امروزه دانشمندان معتقدد که در ۳۱۰۰ میلیون سال پیش که جانداران غیر هوازی به وجود آمده اند، آب دریا و مواد آلی محلول در آن را برای تغذیه و تکامل خود مورد استفاده قرار داده اند. خواص فیزیکی و شیمیایی آب در مقایسه با ترکیبات مشابه آن کاملاً متفاوت است. آب و یونهای سازنده ی آن یعنی یون هیدروژن و یون هیدروکسیل عامل مهمی در شناسایی ساختمان و خواص زیستی پروتئین ها ،قندها و لیپیدها به شمار میروند. آب یکی از ترکیبات اصلی در بسیاری از موادغذایی است واساساً بخش مهمی از بسیاری از اقلام غذایی را آب تشکیل می دهد.
آب بیش از ۶۵% تخم مرغ بدون پوسته را تشکیل میدهد، آلبومین مقدار زیادی آب دارد و بخش جامد آن شامل پروتئین ها به اضافه مقدار ناچیزی کربوهیدراتها می باشد . نیمی از ترکیب زرده آب است.
اهمیت آب در طیور به خاطر انتقال موا غذایی، شرکت در واکنش های شیمیایی،دفع مواد زاید و کمک به حفظ درجه حرارت میباشد. طیور در برابر تشنگی بسیار حساسند، به طوری که چند ساعت پس از محرومیت از آب سبب تلفات زیادی در گله ی طیور میگردد و در تنظیم حرارتی بدن ضروری است آب تقریبا ً۵۵-۵۷ در صد از وزن بدن طیور را تشکیل میدهد.
مقدار آب در بدن نسبت عکس با مقدار چربی دارد و افزایش چربی موجب کاهش آب بدن میشود. در زنان آب حدود۵۰% و در مردان حدود ۶۰% وزن بدن را تشکیل میدهد. قسمتی از آب به صورت ترکیب بوده و جزیی از ساختمان ذره ای مواد شیمیایی است که آن را آب پیوند شده (BOUND.WATER) مینامند. آلودگی باکتریائی در آب مصرفی طیور نشان دهنده آلودگی منابع آب مرغداری با آبهای سطحی و کودهای حیوانی می باشد. در صورت آلوده شدن منبع آب با باکتریهای بیماریزا، با توجه به اینکه آب به راحتی و در سطح وسیع در اختیار تمام پرنده ها قرار دارد ، بیماری سریعاٌ در گله پخش شده و همه گیر خواهد شد. وجود اجزای مدفوع در آب نشان دهنده امکان آلودگی آب با عوامل بیماریزا می باشد. آلودگی می تواند از منشأ آب مثلاً از چشمه یا داخل مزرعه اتفاق افتاده باشد. بنابرین هدف از این تحقیق:
۱- جداسازی باکتری اشریشیاکلی از آب آشامیدنی مرغداریهای گوشتی شهرستان پیرانشهر.
۲- بررسی رابطه بین آلودگی آب آشامیدنی و عملکرد گله .
۳- بررسی راهکارهای مناسب در جهت بهبود کیفیت آب آشامیدنی میباشد.
عثمان مهران فر
تابستان۱۳۹۲
فصل اول
کلیات
Review of Literature
اهداف تحقیق
۱-جداسازی باکتری اشریشیاکلی از آب آشامیدنی مرغداریهای گوشتی شهرستان پیرانشهر
۲-بررسی رابطه بین آلودگی آب آشامیدنی و عملکرد گله
۳-بررسی راهکارهای مناسب در جهت بهبود کیفیت آب آشامیدنی
پراکندگی آب در طبیعت
چیزی به نام آب طبیعی خالص وجود ندارد آب باران که خالصترین شکل آب طبیعی است دارای مقادیر کمی گازهای حل شده مانند اکسیژن، کربن دی اکسید و در نزدیکی مناطق صنعتی سولفوردیاکسید است. کلیه ی آب هایی که سطح زمین را می پوشانند یا نزدیک سطح زمین قرار دارند ئیدروسفر گویند.
اقیانوس ها به تنهایی حجمی برابر ۱۳۵۶۶۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ میلیون را در بر می گیرند دانشمندان معتقدند که این میزان آب ۱۴۱۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ میلیون تن وزن دارد این فقط ۲۲% حجم زمین را تشکیل میدهد(حامدی،۱۳۸۷).
منا بع تا مین آب
آبی را که به مصرف آشامیدن و مصارف خانگی و یا صنعتی میرسانیم از منابع مختلفی به شرح زیرتامین میگردد:
۱-۳-۱-آب باران
باران از تقطیر بخار آب سرد شده ایجاد می گردد. بشر همواره برای باران اهمیت خاصی قائل بوده است و به وسیله ذخیره آب باران در آب انبارها و مخازن دیگر، از آن جهت شرب و سایر مصارف استفاده مینموده است.
۱-۳-۲- چشمه
خارج شدن آب های درون زمین بطور طبیعی و ظهور آن در سطح زمین چشمه نامیده می شود. چشمهها غالباٌ در کنار تپه ها و دامنه کوهستانها ظاهر می شوند. گذشتن آب از لایه های مختلف زمین و عبور آن روی سطح زمین موجب ناخالصی و آلودگی های بیش از حد این آب ها می گردد.
۱-۳-۳- قنات
قنات یا کاریز یک مجرای زیر زمینی تقریبا افقی است که آب را از عمق زمین که در فواصل دور و در شیب واقع است به سطح زمین انتقال میدهد. قنات ها را در نواحی آبرفتی که از قشرهای شنی و رسی تشکیل شده اند احداث می کنند.
۱-۳-۴- چا ه
چاه مجرایی استوانه ای قائمی است که سطح زمین را به یک مخزن آب زیرزمینی متصل می سازد که بر حسب ارتفاع چاه بصورت عمیق – نیمه عمیق و سطحی نامگذاری گردیده اند.آب اینگونه چاه ها توسط پمپ های مخصوص به سطح زمین انتقال پیدا می کند.
۱-۳-۵- آب دریاچه ها ودریا ها
در پاره ای از مناطق دنیا آب دریا چه ها و دریاها را شیرین و برای شرب مورد استفاده قرار می دهند. در ایران در قسمت جنوب کشور(بوشهر) دستگاه های آب شیرین کن بخشی از آب مصرفی شهر را تأمین می سازد. چیزی به نام آب طبیعی خالص وجود ندارد. آب باران که خالص ترین شکل آب طبیعی است دارای مقادیر کمی گازهای حل شده مانند اکسیژن، کربن دی اکسید و در نزدیکی مناطق صنعتی سولفور دی اکسید است (حامدی،۱۳۸۷).
ساختمان مولکول آب
فرمول شیمیایی آب : O2H2‹—۲O+2H2
مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن ساخته شده است. اما وضع قرارگرفتن اتمهای هیدروژن نسبت به اکسیژن به گونه ای است که این اتمها با یکدیگر زاویهای برابر ۱۰۵درجه میسازند.از این نظر مولکول آب از نظر الکتریکی حالت متعادل نداشته یعنی در طرف اتم اکسیژن بار منفی ودر طرفی که اتمهای هیدروژن قرارگرفتهاند مقداری بار مثبت وجود دارد.نتیجه آن که مولکول آب ترکیبی قطبیاست ودررابطه با مواد قطبی ،غیرقطبی عملکرد متناسب با این ویژگی از خود ظاهر میسازد بی تردید این ویژگی قطبی بودن برخورد مولکول های آب نیز تأثیر می گذارد و بین آنها ارتباط و پیوندهایی که پیوند هیدروژنی نامیده میشود به وجود می آورد هر مولکول آب تمایل به تشکیل پیوند هیدروژنی با چهار مولکولی مجاور دارد که به صورت شکل فضایی چهار شاخه در می آید و تشکیل یک مجتمع مولکولی می دهد. اتم اکسیژن در حالت اصلی دارای آرایش الکترونی زیر می باشد :
z¹P2, y¹P2,x²P2, ۲S2, ۲S1=8O
برای تشکیل آب دو اتم هیدروژن (²S1)در امتداد محور اوربیتال(py2)و(pz2) که دارای الکترون های جفت نشده یا منفردمی باشند فرو میروند و چون دو اوربیتال (py2)و(pz2) بر هم انتظار می رود که زاویهیH-o-H نیز۹۰ درجه باشد، اما وقتی که اتمهای هیدروژن در اوربیتالهای (Pz2)و(py2)فرورفتند و تشکیلدو پیوند کووالانس H-o-H دادند، چون اکسیژن منفی نسبی و هیدروژن مثبت نسبی میگردند، دو هیدروژن مثبت به علت نزدیک بودن تحت تأثیر نیروی دافعه الکترواستاتیکی همدیگر را دفع می کنند این نیروی دافعه سبب افزایش زاویه این پیوند میگردد این افزایش زاویه سبب هیبرید شدن دو اوربیتال (pz2)و(py2)اکسیژنو دو اوربیتال ۲S1هیدروژن ها می گردد و هیپراسیون مجدد تا آنجا که هر چهار اوربیتال به صورت هم ارز هیبدیداسیون درآیند پیش نمی رود و در نیمه زاویه بین اوربیتال های هیبرید شده از زاویه این اوربیتال های هیبرید نشده چهار وجهی می شود. در یخ آب به صورت مجتمع پنج مولکولی است . که یک مولکول در وسط و چهار مولکول دیگر به صورت چهار شاخهی فضایی قرارمیگیرند (فاطمی،۱۳۸۱).
شکل۱-۱: شکل ساختار مولکولی آب
خاصیت حل کنندگی آب
آرایش مولکول آب H- O- H سبب می شود که این مولکول از لحاظ الکتریکی ناقرینه و دارای برآیند دو قطبی شود. این انرژی از تأثیر متقابل مولکول های دو قطبی آب با یونهای باردار بدست میآید. اغلب ترکیباتی که ساختمان آنها قطبی است در آب به آسانی حل میشود، گروه دیگر از ترکیبات مانند قندها، الکل های ساده ،آلدئیدها و کتونها نیز در آب حل می شوند. اما این گروه دارای مولکول قطبی نیستند، حل شدن این ترکیبات باتشکیل پیوند هیدروژنی بین قسمت قطبی این مواد و مولکول آب توجیه میگردد. این مولکولها هر اندازه دارای بنیان قطبی بیشتری باشند بهتر در آب یونیزه میشوند. مولکولهای غیر قطبی ازقسمت قطبی مولکول وارد آب میشوند و اگر میزان قطبی بودن بنیان زیاد باشد، تمامی مولکول در آب به صورت محلول در می آید ولی اگر میزان قطبی بودن بنیان کم باشد مولکول ها وارد آب شده و به صورت ذرات ریزی بنام میسل پراکنده میشوند، قسمتهای غیرقطبی را که در آب به صورت میسل در آیند بنام آب گریز یا هیدروفوب مینامند، در صورتی که قسمت های غیرقطبی مولکولهای آلی را که در آب به صورت یونیزه در میآیند هیدروفیل(آب دوست) مینامند. بطور کلی قسمت قطبی مولکولهای آلی را لیوفیل و قسمت غیر قطبی مولکول را لیوفوب میگویند (ملک نیا و شهبازی، ۱۳۸۳ ).
یونیزاسیون آب
آب دارای مقاومت الکتریکی زیاد و قابلیت هدایت الکتریکی اندکی است ، زیرا که تنها تعداد کمی از مولکولهای آب یونیزه شده و به یونهای (+H) و (-OH) مبدل می گردند(ملک نیا و شهبازی، ۱۳۸۳ ).